قاچاقچی‌های کاردان!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی  قاچاقچی‌های کاردان!    می‌خواهید قبول کنید یا نکنید، ولی نظر هوشنگ‌خانی ما این است که بچه‌زرنگ‌های قاچاقچی، چه آنهایی که در کار پوشاک و البسه هستند و چه آنهایی که ید طولایی در لوازم‌خانگی دارند و به‌طور کلی همه زحمتکشان خستگی‌ناپذیر این عرصه، در کاردانی و هنرمندی خیلی جلوتر از […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

 قاچاقچی‌های کاردان!

   می‌خواهید قبول کنید یا نکنید، ولی نظر هوشنگ‌خانی ما این است که بچه‌زرنگ‌های قاچاقچی، چه آنهایی که در کار پوشاک و البسه هستند و چه آنهایی که ید طولایی در لوازم‌خانگی دارند و به‌طور کلی همه زحمتکشان خستگی‌ناپذیر این عرصه، در کاردانی و هنرمندی خیلی جلوتر از امثال بنده پرمدعا قرار دارند، فقط کافیه یک نگاهی به آمار قاچاق در این سرزمین بیندازید، همه چیز دستگیرتان می‌شود، بندگان خدا، بخش مهمی از بار واردات و صادرات کشور را بدون هیچ عذر و بهانه و ادعایی به دوش می‌کشند و حتی مناعت طبع داشته و این هنر بی‌بدیل خود را از زمین و زمان هم مخفی می‌کنند تا مبادا کسی (مردم عامی تا مسؤولان متولی) در معذورات قرار گرفته و شرمنده این همه همت و تلاش شوند!

  در خبر است یک‌سوم هرآنچه لوازم‌خانگی در فروشگاه‌ها و انبار‌ها می‌بینید (و نمی‌بینید!) به‌صورت قاچاق وارد کشور شده است، یعنی چند تا قاچاقچی لابد خرده‌پا و دون‌پایه و قطع به یقین از راه‌های کوهستانی و صعب‌العبور و بیابان‌های بی‌آب و عف و دریای مواج طوفان زده و با استفاده از اسب و شتر و الاغ و قایق پارویی و شاید از طریق کانال و تونل زیرزمینی و آن هم در نیمه‌های شب و به دور از چشم مراقبان و محافظان، توانسته‌اند این مقدار لوازم‌خانگی را وارد کشور کنند و آب از آب هم تکان نخورده و رنگ و وارنگش هم در کف بازار (کمی آن‌طرف‌تر از کف) برای ابتیاع، موجود است!

  آن جمله معروف حال همه ما خوب است، اما تو باور مکن را که خاطر شریفتان هست، عرض بنده هم این است که با همه این تفاصیل فوق‌الذکر، مطمئن باشید یک قلم کالای قاچاق از مسیر مبادی رسمی وارد کشور نمی‌شود، می‌خواهید باور کنید، می‌خواهید نکنید!

  قرار بود که به‌خاطر اینکه هنر و کفایت تولیدکننده داخلی به حدی رسیده است که می‌تواند لوازم خانگی با کیفیت، تولید کند و همچنین به‌جهت حمایت از تولید و اشتغال، لوازم‌خانگی وارد نشود و این لوازم، با قیمت و کیفیت مناسب در داخل کشور تولید و به مردم عرضه شود. البته در مورد این کیفیت و قیمت داخلی‌ها حرف زیاد داریم ولی اینکه اسماً در‌ها بسته باشد، رسماً در‌ها بسته باشد و باز این همه کالای خارجی در بازار ریخته باشد، باید به چه کسی آفرین و صد باریکلا بگوییم، آن کسی که از این مسیر کار و بارش، سکه باشد!

  به هرحال این نمی‌شود که از یک‌طرف منت انحصاری بودن را بر دوش تولیدکننده وطنی بگذاریم، مصیبت رعایت قیمت دستوری را برایش تکلیف کنیم و از طرف دیگر نظارت و کنترل به‌گونه‌ای باشد که این خیل‌عظیم کالای خارجی وارد کشور شود و با این بازار کساد بی‌رونق، همه رشته‌های صنعتگر بینوا را پنبه کنیم.

  البته بزرگواران تولیدکننده وطنی هم مستحضر باشند حساب دوقلوهای افسانه‌ای خودروساز با همه تولیدکنندگان دیگر فرق دارد، نه به آن‌ها نگاه کنید و نه از آن‌ها یاد بگیرید و نه به دنبال این باشید که جا پای آن‌ها بگذارید. بنابراین اینکه به جای آن‌که در کیفیت، رقیب لوازم کره‌ای و ژاپنی و اروپایی بشوید، رقابت را در قیمت، سرلوحه خود قرار دهید و یا اینکه هفت روز هفته شعار تولید صددرصد وطنی و عدم وابستگی به خارج سر داده شود ولی با افزایش قیمت دلار، از افزایش قیمت تمام شده و زیان‌ده بودن، وامصیبتا سر بدهید و یا به‌جای مدیریت هزینه و افزایش بهره‌وری و در نهایت کاهش قیمت تمام شده، همه صفرتا صد گرانی مواد اولیه و قطعات وارداتی و دستمزد و هزینه‌های داخلی را دست به دست کنید و از خلق‌ا… بگیرید. تا قیام قیامت هم آن خودکفایی موعود و رسیدن به کیفیت رقابتی ممتاز و رضایت خلق‌ا… و جمع شدن بساط قاچاق، فرا نخواهد رسید!

  راستی حرف خودرو و خودروساز‌ها شد، از مدیریت و تثبیت بازار و کاهش قیمت به سبب بورسی کردن فروش خودروی داخلی و ایضاً واردات خودروی خارجی و افزایش کیفیت داخلی‌ها و انتقال دانش فنی اجنبی‌ها چه خبر…!

          هوشنگ‌خان