حرفهای خودی و بیخودی عدالت بنزینی یا عدالتطلبی با بنزین! در خبر است یحتمل، اَنقریب طرحی به افتخار تصویب و توشیح مزین میشود که با شعار برای هر ایرانی چند لیتر بنزین پا به عرصه گذاشته و در تلاش است بنزین یارانهای را بهطور مساوی بین خلقا… تقسیم و تسهیم کند تا مبادا […]
حرفهای خودی و بیخودی
عدالت بنزینی یا عدالتطلبی با بنزین!
در خبر است یحتمل، اَنقریب طرحی به افتخار تصویب و توشیح مزین میشود که با شعار برای هر ایرانی چند لیتر بنزین پا به عرصه گذاشته و در تلاش است بنزین یارانهای را بهطور مساوی بین خلقا… تقسیم و تسهیم کند تا مبادا آنهایی که خودرو ندارند دستشان از یارانه بنزین کوتاه مانده و بیعدالتی ادامه یافته و برخوردارها همچنان حق ندارها را بخورند!
البته اینگونه که از ظواهر امر پیداست، این اقدام بیبدیل مشعشع، آغاز راهی است که در پایان آن، عدالت گازی، برقی، آبی و هرچیزی که یارانهای در خود مستتر دارد، محقق میشود و مردم بیکم و کاست از موهبت سوبسید استفاده خواهند برد و چنان رونق اقتصادی ایجاد میشود که سنگ روی سنگ بند نشود!
بر همین اساس در آینده نهچندان دور، بهخاطر آنکه کسبه و تجار و کارخانهدار و صنعتگر و کشاورز نسبت به بقیه آحاد جامعه که دفتر و اداره و فروشگاه و کارخانه و زمین زراعی و باغ ندارند، از یارانه برق و آب و گاز بیشتری استفاده میکنند یا باید سهمی از درآمد خود را به بیبهرگان از سوبسید مضاعف انرژی پرداخت کنند و یا اینکه دولتیان تصمیم میگیرند سهم برق و آب و گاز جداگانهای برای خلقا… در نظر گرفته شده که بتوانند آن را به همان برخورداران بفروشند و یا در برابر ریال مادرمرده با جناب دولت معاوضه کنند تا مبادا سهم کسی از سفره چرب و شیرین و بیپایان یارانه اندکی کم بماند!
عقل هوشنگخانی ما آنقدرها قد نمیدهد که این عدالتطلبی یارانهای بنزینی، در این زمانه وانفسای و اوضاع نابهسامان اقتصادی دیگر چه صیغهای است و اگر قرار است با ظاهر تقسیم یارانه، مصرف بنزین را خفتگیر کرده و آن را به زیر کشند و صاحبان خودروها را با بنزین سهمیهبندی نوازش دهیم و این نوازش را در راستای حفظ حقوق دیگر شهروندان در برخورداری از سهم و حقشان از بنزین و یارانهاش، اعلام کنیم، بهتر نیست این قصه را همچین صریح و گلدرشت بفرماییم و کلی سامانه و دم و دستگاه و عِده و عُده صرف نکنیم و بازار جدید خرید و فروش بنزین و سهم راه نینداخته و مردم را گرفتار داستان جدیدی نکنیم!
اگر هم قصد و هدف همانی است که گفته میشود، احتمالاً عزیزان تصمیمساز و طراح فکر نمیکنند وقت غریبی را برای اینکار انتخاب کردهاند و بهتر است فکری برای مصرف غیرقاعده و آنُرمال بنزین در کشور بکنیم و از مجربها و صاحبنظرها بخواهیم راه چارهای پیدا، چکشکاری و تقدیم کنند تا میلیون میلیون لیتر بنزین آن هم بهصورت روزانه و ساعتی، حیف و میل نشده و یا آب نرفته و از کشورهای دوست و همسایه و احتمالاً مخازن بیسر و تَه در نیاورد!
به یمن شرایط اقتصادی و نوسانات دَم به ساعتی و حلول روح دلالی و معاملهگری و ترس از آینده و ایضاً عطش کسب درآمد، خلقا… تا دلتان بخواهد تک به تک بیزینس منهای قَدَری برای خودشان شدهاند، بالاغیرتاً با اضافه کردن یک در و دکان و بازار جدید، بنزین بر روی آتش این کاسبکاری و صبح تا شب به فکر معاملهگری و کسب درآمد جدید و عقب نیفتن از قطار سریعالسیر تورم، نریزیم!
از آنجا که یک در میان خلقا… در کنار شغل اصلی خود، برای درآوردن شندر غاز یا تاکسی آنلاین کار میکنند یا حواسشان به بازار سهام و بورس است یا با هزار بیم و امید در لاتاری خودرو شرکت کرده و شاید هم دستی در بازار دلار و سکه داشته و یا حداقل در دِلیوری و پیک کار میکنند، این بازار را که اضافه کنید، جنسشان جورتر میشود و در لابلای شغلهای رسمی و واقعی و کاذب و مجازی، به رصد قیمت هر لیتر بنزین دولتی سهمیهای و ایضاً خرید و فروش و شاید هم دلالی و واسطهگری آن میپردازند، تا این نیمنفس و چارصباح دیگر باقیمانده از زندگی هم طی شود و دار فانی با ایشان وداع کند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.