نويسنده: راد گراولت– بلوندين بسياري از كشورها اكنون سرگرم ارزيابي مجدد اين سياستها هستند و براي حل ريسك قيمت كالاهاي كشاورزي به دنبال راهحلهاي اقتصادي، از قبيل بازارهاي ابزارهاي مشتقه هستند. بنابراين در برخي كشورها شاهد حمايت مستقيم از ايجاد و استقرار بازارهاي مشتقه كالاهاي كشاورزي هستيم و در برخي ديگر، به منظور فراهم […]
نويسنده: راد گراولت– بلوندين
بسياري از كشورها اكنون سرگرم ارزيابي مجدد اين سياستها هستند و براي حل ريسك قيمت كالاهاي كشاورزي به دنبال راهحلهاي اقتصادي، از قبيل بازارهاي ابزارهاي مشتقه هستند.
بنابراين در برخي كشورها شاهد حمايت مستقيم از ايجاد و استقرار بازارهاي مشتقه كالاهاي كشاورزي هستيم و در برخي ديگر، به منظور فراهم آوردن زمينه رشد مستقل بورسهاي محصولات كشاورزي، دولتها از دخالت در تعيين قيمتها خودداري ميكنند. هر دو شيوه به معناي پذيرش اين واقعيت است كه بورس مشتقه كالاهاي كشاورزي ميتواند ثبات قيمتها را كه بايد زاييده شرايط داخلي بخش كشاورزي باشد، تحقق بخشد. اين بدان معناست كه بازار ابزارهاي مشتق كالاهاي كشاورزي تافتهاي جدا بافته از بازار مالي است، و بين اهداف و كاركردهاي اين بورسها تفاوتهاي بنياديني وجود دارد.
اجازه بدهيد براي تأكيد بر اين نكته دو مسئله مرتبط با اهداف اصلي يك بورس ابزارهاي مالي مشتقه، يعني مديريت ريسك قيمت و كشف قيمت را بررسي كنيم. امكان مديريت ريسك قيمت (تثبيت قيمت) در بورس كالاهاي كشاورزي، جايگزين يا مكمل سياستهاي تثبيت قيمت دولت است و بدين ترتيب، بايد با هزينهاي معقول در اختيار كليه فعالان اين بازار قرار بگيرد. بنابراين، تعيين هزينههاي بازار ابزارهاي مشتق كالاهاي كشاورزي از عواملي پيروي ميكند كه متمايز از عوامل مؤثر بر بازارهاي مالي است. در واقع، برخي دولتها براي استفاده فعالان از بازار ابزارهاي مشتق كالاهاي كشاورزي يارانه ميپردازند.
اشاره به اين نكته نيز سودمند است كه ساختار و مديريت شركتي بورسهاي كشاورزي و مالي نيز با يكديگر تفاوت دارد. مسلماً پرسشي كه بايد مطرح كرد اين است كه آيا بازار بورس ابزارهاي مشتق كالاهاي كشاورزي بايد از انگيزههاي انتفاعي برخوردار باشد؟ در برنامههايي كه تثبيت قيمتها را به دولت محول ميسازد، قيمتهاي مربوطه كاملاً مشخص است و در دسترس همگان قرار دارد. بسياري از بورسها هزينه انتشار اطلاعات معاملات را دريافت ميكنند. بنابراين پرسش ديگري كه در ارتباط با نقش بورس كالاهاي كشاورزي در كشف قيمت مطرح ميشود اين است كه آيا كليه اطلاعات بايد به صورت مجاني منتشر شود يا خير. در واقع، شايد دولت بايد در زمينه انتشار اين قيمتها نقشي ايفا كند.
از آنجا كه اكثر ابزارهاي مشتق كالاهاي كشاورزي به صورت فيزيكي تسويه ميشوند، در اكثر موارد حوزه عمليات بورسهاي كالا بسيار گسترده تر از بازارهاي مالي است. متخصصين ارزيابي، نوع امكانات انبارداري، و حتي عوامل حمل و نقل در روند تسويه اين معاملات سهيم هستند. گنجايش سيلو يا انبار كه در فرايند تحويل بهكار گرفته ميشوند نيز حايزاهميت است.
علاوه بر اين، ايجاد بازار مشتقه كالاهاي كشاورزي ممكن است با ساير سياستهاي كشاورزي در كل حوزه سرمايهگذاري در بازار نيز همخواني داشته باشد. بيترديد فرصت سفتهبازي براي بورس، از جمله بازارهاي كشاورزي، سودمند است (اين فعاليت فرصت انتقال ريسك بيسابقهاي را براي فعالان فراهم ميآورد و نقدشوندگي لازم براي بازاري فعال را مهيا ميسازد). مشكل اين است كه چگونه بايد اين پيام را در گستردهترين مفهوم به بازار انتقال داد. به سختي ميتوان تغييرات قيمت، بهويژه افزايش قيمتهايي را توجيه كرد كه با مواد خوراكي ارتباط مستقيم دارند و ناشي از سفتهبازي در بورس هستند. اين مسأله ميتواند بر جايگاه بورسهاي مختلف در بازار و تصويري كه از آنها در رسانهها ارايه ميشود، تأثير بگذارد.
اين مسأله ما را به چالش بنيادين ادغام بورس معاملات مشتقه كالاهاي كشاورزي با بورس مالي نقدي، و راهحل احتمالي رويارويي با آن رهنمون ميسازد. به نظر نگارنده، تفاوت اهداف و كاركردهاي بورس مشتقه كالاهاي كشاورزي در اصل ناشي از ماهيت متفاوت كالاهاي مورد معامله است، و هيچ فرايند ادغامي اين تفاوت را از ميان نميبرد. شايد وسوسه شويم كه به منظور استفاده از مزيتهاي ناشي از مقياس، كليه بازارها را بر مبناي حوزههاي جغرافيايي يا عملياتي ادغام كنيم و بدين ترتيب از تمركزي كه براي درك ويژگيهاي كالاهاي كشاورزي و بويژه ارتباط آنها با سياستهاي اقتصادي ضروري است، محروم شويم.
در عمل، اين ميتواند به معناي حفظ گروهي كه بر كالاها تمركز دارند و ايجاد بخش يا سازمان مخصوص كالا باشد. اين مسأله استمرار ارتباطات موجود با بخش كشاورزي و تعقيب ارتباطات داخلي اين بخش را تضمين ميكند.
چالشي كه در اين راه وجود دارد يكپارچهسازي فرهنگهاي متفاوت ميباشد، اما اين چالشي است كه در كليه ادغامها و تجديد ساختارها وجود دارد و در حوزه مقاله حاضر نميگنجد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.