حرفهای خودی و بیخودی کرونا را تحویل بگیریم؟! تا بوده همین بوده و خواهد بود، یک روز زمین و زمان را به هم ریخته بودی و هر آتشی که دلت خواست سوزاندی و مردم با شنیدن اسمت خوف میکردند و هرکسی را که میدیدیم به نوعی و کم و بیش از زخم شمشیر […]
حرفهای خودی و بیخودی
کرونا را تحویل بگیریم؟!
تا بوده همین بوده و خواهد بود، یک روز زمین و زمان را به هم ریخته بودی و هر آتشی که دلت خواست سوزاندی و مردم با شنیدن اسمت خوف میکردند و هرکسی را که میدیدیم به نوعی و کم و بیش از زخم شمشیر تو در امان نمانده بود و کار آنقدرها بیخ پیدا کرده و اوضاع شیر تو شیر بود که برای زمینگیر کردن تو یک الف بچه، همه به میدان آمده بودند، مربوط و نامربوط و علم و دانش و شبهعلم و توهم و تخیل، متخصص و کاربلد تا فرصتطلب و کلاهبردار، هرکسی به فراخور حال و هوا و قصد و نیت خودش، یک گوشه کار را گرفته بود چه آن کسی که هدفش خدمت و مراقبت و آرامش دادن و احتیاط و پرهیز دادن و نوآوری بود و چه کسانی که کسب پول و صید ماهی درشت و خودنمایی و موجسواری، آمال و مقصدشان!
بله درست فهمیدید، طرف حرفمان جناب کرونا و ایل و تبار نحس و مصیبتشان از کوویدخان نوزدهم تا اومیکرون و ورژنهای بتا و دلتا و اومگا و قس علیهذاست. این جناب وقتی در اوج و جیکجیک مستونش بود، فکر نمیکرد که یک بهار ۱۴۰۲ هم ممکنه فرا برسد و میزان مبتلایان و ایضاً فوتیها در حد ماههای اول آمدنش باشد ولی قریب به اتفاق خلقا… عین خیالشان نباشد، انگار جدی جدی با هم تصمیم گرفتهاند همه های و هو و خطر و نکبت این کوویدخان را نادیده بگیرند و به روی مبارک خود نیاورند.
هشدار و دورباش و انذارهای متولیان بهداشت و درمان و کارشناسان هم خیلی راه به جایی نمیبرد، از روزهای بدون فوتی کرونا مدتهاست که دیگر خبری نیست و چهار رقمی شدن تعداد مبتلایان و چند ۱۰تایی شدن فوتیهای روزانه و زرد و نارنجی و قرمز شدن برخی شهرها، چند وقتی است که رسماً زنگ خطر را به صدا درآورده است ولی کو گوش شنوا، ظاهراً مردم آنقدر گرفتار تورم و بیسامانی و نوسان بازار و بیم و اضطراب اجاره خانه و نان شب و افزایش حقوق ناچیز و هزار و یک کوفت و زهرمار دیگر هستند که دیگر حال و حوصله و نا و نفس خُرد کردن تره برای اومیکرن ذلیل مرده ندارند، چه رسد به ترسیدن و مراقبت و ماسک زدن و نرفتن به جاهای شلوغ!
برخی مسؤولین وزارت کریمه بهداشت و درمان فرمایش کردهاند که اگر از آخرین تزریق واکسن بیشتر از شش ماه گذشته است، ضروری است که واکسن جدید زده شود خصوصاً برای افزاد مسن و کسانی که بیماری زمینهای دارند این ضرورت جدیتر است و ظاهراً قرار نیست پایانی برای زدن واکسن در نظر گرفته شود، برای جنابمان و خیلیهای دیگر که چهار نوبت واکسن کرونا زدهایم و براساس این توصیه تخصصی باید دوباره واکسن بزنیم، کمکم باورمان میشود که یا آن واکسنهای اولیه واکسن نبوده و یا اینها که به عنوان بوستر و دُز چهارم و این دُز پنجم احتمالی تزریق میشود، شبهواکسن بوده و بیشتر جنبه دلخوشی و روحیهافزایی دارد تا خاصیت پیشگیری و مراقبت درمانی!
در اول کار فرمودند دو دُز واکسن کافیه که کسی دیگر ویروسگیر نشود، بعداً تزریق دُز بوستر را تیر نهایی بر تن نیمهجان کرونا نامیدند و هنوز چند ماهی نگذشته بود که گفتند کسانی که فلان نوع واکسن را زدهاند اگر بهمان نوع را هم بزنند و دُز چهارم را روانه بدن خود کنند، بهطور کل هست و نیست کووید را به آتش کشیده و روئین تن نشوند مبارزی بیبدیل در برابر کل خاندان کرونا خواهند شد و این روزها هم که حرف از دُز یادآور است! معلوم نیست این واکسن بزرگوار هنر و کفایتش شعاری و ویترینی است یا این بدن ما انسانهاست که حافظه پادتنیاش مثل ماهی است و دمبهساعت باید یادآوریاش کرد که مبادا فراموش نکند با کدام ویروس باید چگون جنگید و زمینگیرش کرد!
به هرحال این سویههای جدید کرونا، این روزها حسابی پرکار شدهاند و طولانی شدن مدت زمان حضور این ویروس ناخوانده و سه، چهار ساله شدن دوره اقامتش، حوصله همه را سر برده و کار را به بیتوجهی مردم کشانده است و باید برای این بیخیالی فکری کرد… .
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.