ساعت ۶ بهره‌وری!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی ساعت ۶ بهره‌وری!    اینجور که پیداست، قرار است از وسط خردادماه، کارمندان دولت از ساعت ۶ صبح کار خود را شروع کنند تا در مصرف برق صرفه‌جویی مبسوطی اتفاق بیفتد، البته احتمالاً دلایل دیگری هم هست که عقل ما به آن نمی‌رسد(بماند!). با این حساب، کارمندان در کلانشهر‌ها با […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

ساعت ۶ بهره‌وری!

   اینجور که پیداست، قرار است از وسط خردادماه، کارمندان دولت از ساعت ۶ صبح کار خود را شروع کنند تا در مصرف برق صرفه‌جویی مبسوطی اتفاق بیفتد، البته احتمالاً دلایل دیگری هم هست که عقل ما به آن نمی‌رسد(بماند!). با این حساب، کارمندان در کلانشهر‌ها با توجه به دوری و نزدیکی خود به محل کار، باید چیزی حدود ساعت۴:۳۰ تا ۵:۳۰ صبح از خانه بیرون زده و دل به راه بزنند!

  از آنجا که ساعت شروع کار اتوبوس‌های شرکت واحد در همه کلانشهرها، بعد از ساعت ۵:۳۰ صبح است، قاعدتاً گزینه استفاده از اتوبوس‌ها کاربردی ندارد و ایضاً مترو هم روی هواست و صرفاً اگر کارمند در مبدأ حرکت اتوبوس و مترو باشد و محل کارش نهایتاً هفت، هشت ایستگاه بالاتر باشد، می‌تواند از مترو و اتوبوس استفاده کند و اگر شانس بیاورد به موقع سرکار رسیده و بدون تأخیر کارت بزند. البته اگر مصوب فرمایند که مترو و اتوبوس‌ها هم مثلاً از ساعت ۴:۳۰ شروع به‌کار کنند تا این معضل حل و فصل شود، آنگاه معلوم نیست راه‌اندازی خیل عظیم اتوبوس‌ها و مترو برای بخش کوچکی از جمعیت با بهره‌وری چه نسبتی دارد و این معضل جدید را چگونه باید حل کرد؟

   به هرحال اگر اتوبوس و مترو از دور خارج باشند، فقط می‌ماند ناوگان تاکسی و خودرو شخصی که باتوجه به حجم بالای کارمندان دستگاه‌ها و نهادهای دولتی و عمومی، بعید است تاکسی‌های آماده به‌کار در این ساعت آنقدری باشند که بتوانند این حجم از مسافر را جابه‌جا کنند اگر هم بتوانند، پرداخت هزینه‌‌اش در یک ماه، آنقدری هست که باید با احتیاط در مورد آن صحبت کنیم، خودروی شخصی هم که داستان ترافیک مصرف بنزین و این چیز‌ها را دارد که نه به صلاح است و نه به صرفه!

  اینکه از ساعت ۶ صبح تا ۷ و حتی ۸ صبح، چند درصد از مردم برای گرفتن خدمات به ادارات مراجعه می‌کنند، خودش بحثی است که عجالتاً واردش نمی‌شویم که اگر بخواهیم یک علامت سؤال بزرگ روی آن بگذاریم، احتمالاً انجمن دفاع از سحرخیزی و مبارزه با تنبلی و یا اتحادیه علاقه‌مندان شروع کار از ساعت۶ و شاید هم کل کارمندان عاشق ساعات بی‌ارباب‌رجوعی! به صورت خودجوش شاکی شده و به اختلال‌افکنی در هارمونی برنامه‌های بدون پشتوانه تخصصی محکوم می‌شویم!

   به هرحال قصه این است که اگر با پا راه برویم کفش پاره می‌شود و اگر با سر راه برویم، کلاه پاره می‌شود، فقط این وسط به اینکه کارهای عجیب از ما سر می‌زند، برای خلق‌ا… ناظر و شاهد اسباب شادی و مسرت را پیش می‌آورد. وقتی می‌خواهیم مصرف برق را مدیریت کنیم ولی احتمالاً مجبور هستیم ده‌ها هزار اتوبوس و صد‌ها رام قطار شهری و چراغ و روشنایی سالن و ایستگاه‌های مترو را حداقل یک ساعت‌ونیم زودتر به راه انداخته و یا به حرکت در آوریم و کلی هزینه و ایضاً مصرف انرژی جایگزین کنیم و یا برای کاهش مصرف برق در ساعات پیک، طوری برنامه‌ریزی می‌کنیم که میلیون‌ها کارمند باید خیلی قبل‌تر از ساعت طلوع آفتاب از خواب بیدار شوند و در نتیجه چراغ میلیون‌ها خانه در ساعات تاریکی شب روشن شود و بدتر از همه، فراموش می‌شود که بهره‌وری کارمندان و راه‌اندازی کار مردم به‌خاطر این تغییر ساعت تا چه حد فروکش می‌کند و اساساً چند درصد از مردم از این تغییر راضی هستند و می‌توانند برای گرفتن خدمات از دستگاه‌های اجرایی و نهادی و عمومی در ساعات اولیه اداری مراجعه کنند و این وسط چقدر وقت و انرژی کارمندان و خلق‌ا… پِرت و تلف می‌شود!

  حرفی نیست، در تابستان مصرف برق آنقدر می‌شود که از حد و توان تولید عبور می‌کند و باید حل مسأله کرد تا مجبور به خاموشی‌های طولانی مدت مخصوصاً در مصارف صنعتی و خانگی نشویم، اما می‌شود یا فکری به حال پنجشنبه تعطیل و یا شبه‌تعطیل نماییم و یا ساعات کاری را کم کنیم و یک حال اساسی به بهره‌وری و مدیریت زمان کارکنان و برنامه‌ها و جلسات و… بدهیم. اصلاً همه غر و لند‌های هوشنگ‌خان را بیندازید دور، کسی حساب کرده است که این تغییر ساعت چه بار هزینه‌ای دارد؟

 

                                                       هوشنگ‌خان