مهدیه مهدوی – با غلبه فضای مجازی به عنوان اصلیترین ابزار سرگرمی در نسل جدید، نادیده گرفتن زیرساختهای فرهنگ خطری جدی به حساب میآید و اگر حرکت فرهنگی مثبت و سازنده مقابل جریان مجازی در نظر گرفته نشود، باید منتظر تخریب ذهنها شد. توجه به زیرساختهای فرهنگی و احیا کردن آنها باعث میشود تا ما با […]
مهدیه مهدوی – با غلبه فضای مجازی به عنوان اصلیترین ابزار سرگرمی در نسل جدید، نادیده گرفتن زیرساختهای فرهنگ خطری جدی به حساب میآید و اگر حرکت فرهنگی مثبت و سازنده مقابل جریان مجازی در نظر گرفته نشود، باید منتظر تخریب ذهنها شد. توجه به زیرساختهای فرهنگی و احیا کردن آنها باعث میشود تا ما با آگاهی و توانایی کامل در جنگ نرم فعال باشیم. بدون تردید یکی از بهترین راههای مقابله با جنبههای منفی فضای مجازی و تهاجم فرهنگی، توجه به فرهنگ و آیینهای زیبای اسلامی-ایرانی ازجمله، تعزیه، پرده خوانی و نقالی است.
توجه هرچه بیشتر به بزرگان دین در قالب فعالیتهای هنری چون تعزیه و پرده خوانی و….خود بستری را جهت آشنایی با فرهنگ اصیل اسلامی برای نسل کودک، نوجوان و جوان ما فراهم میکند. همچنان که یکی از دلایل رنگباختگی هویت در فرهنگ، همین ناآگاهی با چنین میراثی است. توجه به چنین هنر ارزشی که در چارچوب هنر آیینی و سنتی جای میگیرد، مستقیم یا غیرمستقیم نگاه ما را به هنری دینی سوق میدهد. شخصیتهای این هنر انزجار خود را به قدرتهای زشت و پلید جهنمی نشان میدهند و به دنبال حق و عدالت هستند که از آنها حمایت کند.
این هنر ارزشی و مقدس در واقع تنها هنری است که بستری مهیا میکند که نه تنها مخاطب را از خود دور نمیکند بلکه خود مخاطب به هنرمند تبدیل شده و در بستر کلی کار قرار میگیرد و با خط داستان به دنبال حق و ناحق، مظلوم و ظالم و… قرار میگیرد.
هنر پردهخوانی، هنری منحصر به فرد است که توسط نقالان، نسل به نسل منتقل شده و میشود. از تصاویر ریز و درشت کربلا گرفته تا تصاویر تخیلی و فانتزی و یا ترکیبی از تصاویر حیوان و انسان که در نقش پرده در کنار یکدیگر به زیبایی مصور شدهاند باعث جذابیت این هنر شده است.
قصهها و روایت در پردهخوانی و نقل نقالان و انعکاس آن در هنر تعزیه این گونه نیست که همه به واقعه کربلا ربط داشته باشد، میتواند از حدیث «عالمزر» شروع شود تا حدیث «عالم قیامت». یعنی زندگانی انبیا، اولیا، زندگانی پیامبر اسلام، واقعه کربلا و… یا خیلی از حوادث چون: معجزات، قصههای ملی، رستموسهراب، سیاوش، سلطان محمودوایاز و قصه «یوسفوزلیخا»، «سلیمانوبلقیس»، «قصه معجزات» و… در این هنر ارزشی جان و شکل گرفته است.
به جرأت میتوان گفت که رفتهرفته قصههای عرفانی و ملی هم وارد این هنر شده و جان و شکل دیگری در همان چارچوب به خود گرفته است. لازم به توضیح است که در گذشتهای نه چندان دور وجود قهوهخانهها برای عرضه نمایشهای ملی و آیینی بود و با شرایط روز آنها را عرضه میکردند، در یک دورهای ما قهوهخانههای بزرگی داشتیم، تلویزیون و سینما نبود، پاتوق خیلی از مردم قهوهخانه بود که به دلایل مختلف به آنجا میرفتند، نقالی هم میآمد و نقل میخواند، خب این هنر دیرپا با این سابقه که حایز اهمیت هم هست وقتی که قهوهخانهای نیست باید شرایط عرضهاش عوض شود، حداقل باید مکانهایی داشته باشیم برای اجرای این گونه نمایشها. کما اینکه در همه جای دنیا به این مباحث توجه دارند یا برگشتهاند و دارند یک نگاه نو و تازه به آن میکنند.
یکی از مواردی که متأسفانه با بیمحلی مواجه شده، عدم آموزش است که باعث گوشهگیری این هنر شده است.
با توجه به این امر مهم، زمانی که به اجبار از تئاتر کانون خداحافظی کردم دغدغه چنین کار ارزشی در ذهن و جانم بود تا اینکه در قالب طرح و ایدهای نو بهبهانه بازی رنگها در میدان تعزیه این مورد در جایگاهی چون تجربیات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آماده کار شد و خوشبختانه نتیجه هم حاصل شد. نگاه آموزش و یاد آوری از هنری ناملوس و میراثی گرانقدر و فضای رنگها جذابیت خاصی برای مدعوین کودک و نوجوان و حتی جوان ما حاصل کرد. اگر به این نکته توجه کنیم که سنین کودکی و نوجوانی توأم با رشد و بالندگی جسمی و روحی بچهها است و همانطور که خوراک مناسب در تقویت جسم آنها نقش دارد، برخی خوراکهای روحی و روانی در قالب آموزش و اکتساب باید به کودکان و نوجوانان و جوانان داده شود.
با دقت در احوالات کودک و نوجوان با این موضوع مواجه میشویم که آنها بیشتر راغب هستند آموزشها و اکتسابات زندگی خود را از طریق تصویر، عملکرد و گویش به دست بیاورند، راهی مؤثر که آنها را در راه کشف و شهود ناشناختههای پیرامونشان موفق میکند، بدون آنکه مواجه با کلام و نصیحتی مستقیم باشند.
توجه به هنرهای دیداری و شنیداری همچون هنر نمایش، میتواند در بیان غیرمستقیم بسیاری از مهارتهای زندگی که قادر است کودک و نوجوان را برای آیندهای موفق و تأثیرگذار مسلح کند، نقش تعیینکنندهای دارد. توجه، اهمیت و استفاده از احادیث و مبانی اخلاق و حکمت اسلامی و آموزش مجموعهای از مفاهیم دینی از دریچه چنین هنری بسیار حایز اهمیت است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.