حرفهای خودی و بیخودی آنچه به جایی نرسد! در خبر است که وزارت کریمه صمت، با اقتباس از جناب ارشمیدس، یافتم یافتمکنان در حال تهیه لایحهای مشعشع و بیبدیل است که در صورت تصویب مجلس، ریشه هرچه تورم است را از بیخ و بُن برخواهد کند! لابد فرمایش میکنید که چه دل خوشی […]
حرفهای خودی و بیخودی
آنچه به جایی نرسد!
در خبر است که وزارت کریمه صمت، با اقتباس از جناب ارشمیدس، یافتم یافتمکنان در حال تهیه لایحهای مشعشع و بیبدیل است که در صورت تصویب مجلس، ریشه هرچه تورم است را از بیخ و بُن برخواهد کند!
لابد فرمایش میکنید که چه دل خوشی داری هوشنگ بینوا، به قاعده موهای سرمان طرح و لایحه و مقررات و قانون و آییننامه و دستورالعمل و این قسم مکتوبات و مصوبات ریز و درشت و فلهای و هیأتی و حساب شده و درجه یک و خوب و بد و جلف آمده و رفته است و هر روز بدتر از دیروز شده است!
اما میخواهید باور کنید، میخواهید نکنید، اینبار خیلی توفیر دارد، اجازه بدهید بنده عرض کنم کَم و کیف این طرح بینظیر چیست، بعد شما اگر باز حرف و انقولتی داشتید، سراپا در خدمت هستم.
این تدبیر جدید، گرفتن مالیات بر سود مازاد است، یعنی اینکه فیالمثل اگر کسبوکاری سود اضافه بر قاعده و نامتعارفی به دست آورد، باید بخش مهمی از آن را بهعنوان مالیات تقدیم نماید. البته این لایحه که قرار است در آینده به شرف قانون شدن مفتخر شود، قرار است در کنار قانون در حال تصویب مالیات بر عایدی سرمایه که در این مالیات، سودهای بادآورده معاملهگری در بازارهایی مثل خودرو و طلا و ارز و مسکن به تیغ مالیات گرفتار شده و هست و نیستشان بر باد میرود! مثل دو لبه فولادین تیز و برنده قیچی نابودگر تورم و مهارکننده گرانی عمل خواهند کرد و پس از اجرا شدن چیزی به نام تورم و گرانی نخواهیم داشت و همگی میرویم حالش را میبریم!
اینکه عزیزان متولی اعتقاد دارند که این دو بال مالیاتی جدید در کنترل و مهار تورم بسیار مؤثر هستند، هرچه باشد نظر ایشان است و هرکسی در اظهارنظر خود آزاد است چه رسد که جزء میزداران و صندلینشینان و وزیر و وکیل و معاون و مدیر کل باشد که هم میتواند نظر بدهد و هم عمل کند و هم اگر نظر و عملش به نتیجه نرسید به روی مبارک نیاورد و باز نظر بدهد و عمل کند و حتی وقتی هم بهخاطر همه آن به نتیجه نرسیدنها کار به خداحافظی با میز و صندلی مخملین میرسد، انگار نه انگار و نه خانی آمده است و نه خانی رفته است!
البته عجالتاً و از آنجا که کمی تا قسمتی دو ریالی هوشنگ سادهدل بیاطلاع، کج و معوج است! از مسؤولین و تصمیمسازان و لایحهنویسان ارجمند استدعا میشود نه در مقام عمل بلکه بر روی کاغذ و با رسم شکل و نمودار و با استفاده از دانش شیرین ریاضی و قیود درصد و نسبت، به ما خلقا… عامی جماعت و ایضاً صاحبنظران و متخصصان و اساتید اهل فن خارج از دایره همفکری و مشورت و تبیین و تدوین لوایح و طرحها، نشان دهند که چطور میشود با گرفتن مالیات بیشتر، جلو تورم را گرفت و مهمتر از آن چطور میشود این قانونهای گرفتن مالیات بیشتر را بدون دور خوردن و پیچیدن، اجرایی کرد و به نتیجه و هدف رساند؟ بینی و بینا… تجربه مقررات و قوانین غیر اجرایی و نشدنی که در وادی عمل به سرگردانی و حیرانی رسیدهاند کم داریم یا فکر میکنید در مالیات دادن لذتی هست که در گرانفروشی و سفتهبازی نیست؟!
به هرحال ما که از خوشبینهای روزگار هستیم، فرض میکنیم که از اتفاق این دو قانون مثل ساعت دقیق و مثل شمشیر برنده و قابل اجرا و مثل هلو و باقلوا نتیجهاش گوارا و شیرین و دلچسب باشد و همانی بشود که قرار است بشود. عزیزان مسؤول و مربوط بزرگوار، فکر نمیکنند این سوداگری و سودهای نامتعارف هر دو خود نتیجه اقتصاد نابههنجار و جولان رانت و انحصار و نبود نظارت و کنترل و خاکسترنشینی تولید و کار مولد و موجسواری سفتهباز و دلال و در جای خود نبودن افراد و هزار و یک کوفت و زهرمار دیگر است و این هَرس و پیرایش شاخهها و کسب درآمد از این آشفته بازار و نپرداختن به ریشهها، نهایتاً مُسکن چند روزه و آرامش مستعجل است؟!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.