معاون پیشین بانک مرکزی ۴۰ کشور به FATF پیوستهاند معاون پیشین بانک مرکزی با تشریح موانع تعامل ایران با بانکداری جهانی بلاتکلیفی در این زمینه را به نفع کشور ندانست و گفت: همین انفعالی عمل کردن ماست که سبب شده نهادی مانند افایتیاف ۱۰۰ درصد قوانین و استاندارهایش را به ما تحمیل کند. حیدر مستخدمین […]
معاون پیشین بانک مرکزی
۴۰ کشور به FATF پیوستهاند
معاون پیشین بانک مرکزی با تشریح موانع تعامل ایران با بانکداری جهانی بلاتکلیفی در این زمینه را به نفع کشور ندانست و گفت: همین انفعالی عمل کردن ماست که سبب شده نهادی مانند افایتیاف ۱۰۰ درصد قوانین و استاندارهایش را به ما تحمیل کند.
حیدر مستخدمین حسینی که معاون پیشین حقوقی و پارلمانی بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی بوده است، معتقد است در حوزه بانکداری ایران وفاقی برای اداره نظام بانکی نیست لذا نظام بانکداری بینالمللی به این ضعف و دیگر ضعفهای ایران در این حوزه واقف بوده و به خود اجازه میدهد تا هرگونه تحمیل غیرضروری و غیرعرفی را به ایران روا دارد. مشروح دیگر نظرات وی را در گفتوگو با تسنیم در ادامه میخوانید.
*از موانع پیش روی ایران برای تعامل با بانکهای جهان بگویید.
اولین مانع را نبودن یک استراتژی هدفمند در اقتصاد کشور در ابعاد داخلی و بینالمللی میدانم. با وجود اینکه در کلان مصوب داریم که سیاستهای کلان ما چه باید باشد ولی در منظر اقتصاد داخلی و بینالملی هنوز به نقطه مشترک دقیقی رسیده نشده و این باعث کند شدن حرکتها شده است و اقدامات عملاً محافظهکارانه صورت میگیرند. اگر این موضوع روشن نشود مباحث بعدی نیز ابتر خواهند ماند.
با این شرایط، هر از گاهی توسط دولت و تیمهای اقتصادی سلیقههایی مطرح میشود که با استراتژی کلان هماهنگ نخواهد بود و به ایجاد معضلاتی در عمل منجر میشود.
* از دیگر موانع بگویید.
مانع دوم را اینگونه میتوان تشریح کرد. در عرصه بینالمللی و حضور در عرصه اقتصاد بینالملل، پس از جنگ جهانی و توافقات حاصل از آن زمینه شکلگیری سازمانهای بینالمللی همچون بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، بانک بینالملل، نهاد افایتیاف و… فراهم شد. این سازمانها با تعیین چارچوبهایی در تلاش هستند تا اقتصاد کشور را تحت کنترل خود در آورند. آنها در تلاش برای ایجاد محدودیتهای سیاسی و اقتصادی برای کشورهای مختلف و نیز تحت کنترل گرفتن اقتصاد و گزارشگیری از آنها هستند.
در این حوزه هنوز ما تعیین تکلیف نکردهایم که آیا میخواهیم خود را با این چارچوبها همراستا کنیم یا خیر؟ آیا این چارچوبها را میپذیریم یا خیر؟ در حال حاضر قوای مختلف به توافقی در این خصوص نرسیده و گاه به جای یک تصمیمگیری، به اتهام زنی علیه هم اقدام میکنند.
اگر قرار است اقتصاد ایران خود را منطبق با این چارچوبها نماید، پس استراتژی آن روشن میشود و عین تسلیم و دنبال روی خواهد بود. کما اینکه این تسلیم شدن در این حوزه خود نقطه آغازی است برای پذیرش مواردی مرتبط با حوزههایی همچون حقوق بشر، انتخابات و… هنوز در این حوزه تعیین تکلیف صورت نگرفته است.
* خارج از ارتباط با بانکهای جهانی آیا بانکداری ما از عملکرد بینقصی برخوردار است؟
بانکداری ما متناسب با شرایط نتوانسته به مدیریت خود اقدام کند. قوانین ما در طی این چند دهه به روز نشده و این خود یک ضعف برای انطباق با تحولات جهانی است. بانک مرکزی و وزارت اقتصاد لایحه مربوط به نظام بانکی را هنوز به دولت ارایه ندادهاند تا مسیر قانونی را تا تصویب طی کند. به این ضعف ما بانکداری بینالمللی واقف است و خود سبب میشود تا با توجه به اینکه در حوزه بانکداری وفاقی برای اداره نظام بانکی نیست، آنها اجازه تحمیل هر بحث غیرضروری و غیرعرفی را علیه ما به خود دهند.
همین مسأله سبب ضعفهایی میشود که خود بهانه به دست سازمانهای بینالمللی میدهد. عملکردهای نادرست در حوزه بانکی ایران از منظر حسابرسی، حسابگری و… از این دست است. به عنوان مثال، بانکهای ما وجوهی که به دولت میدهند را وام تلقی میکنند و برای آن سود ترسیم میکنند. حتی سود را در مجامع تقسیم میکنند. در استانداردهای موجود، سود باید محقق شود تا قابل ثبت و توزیع باشد. لذا این نوع رفتارها منطبق با استانداردهای بینالمللی نیست و خود بهانههایی را دست دیگران میدهد.
* بیش از هرچیز در حال حاضر تردید و بلاتکلیفی در نظام اقتصادی و بانکی کشور برای انطباق با استانداردها یا پذیرش قوانین از سوی سازمانها و نهادهای بینالمللی همچون افایتیاف، مشهود است در چنین شرایطی راهکار چیست؟
ایران باید هرچه سریعتر از این تردید و بلاتکلیفی دستبردارد و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی مدلهای خود را ارایه و تبیین کرده و از آن دفاع کنند. و این اطمینان را در نظام اقتصاد بینالملل ایجاد کنند که از این مدلها تبعیت میکنند. باید در مجامع بینالملل حاضر شد و به تبیین این مدلها پرداخت.
ما در حوزههای اقتصاد و اقتصاد سیاسی ضعیف عمل میکنیم و باید دست از این انفعالی عمل کردن برداریم. باید با کشورهایی که نقاط مشترک با آنها داریم بیش از پیش پیوند خورده و مدلها را تبیین کنیم. منفعل بودن نتیجهاش تسلیم است و این در سطح بینالمللی به نفع ما نیست.
* آیا همه کشورها به افایتیاف پیوستهاند؟
خیر. از کل کشورهای جهان حدود ۴۰ کشور همه قوانین آن را پذیرفتهاند. همین انفعالی عمل کردن ماست که سبب شده نهادی مانند افایتیاف این تحمیل را به ایران داشته باشد تا ۱۰۰ درصد قوانین و استاندارهایش را ایران بپذیرد. باید هرچه زودتر مدلهای خود را ارایه داد و به دفاع از آنها پرداخت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.