مسعود طاهری قرار بود بهترین طرح ایران شود و هزاران نفر را صاحب خانه کند. بنا به آمارها از حدود ۱۷ میلیون خانوار کشور حدود ۵ میلیون خانوار فاقد مسکن مناسب هستند و رویای داشتن یک سقف مطمئن باعث شده بود تا هر کاندیدایی برای به دست آوردن رأی بیشتر، وعده تحقق یک رویا را […]
مسعود طاهری
قرار بود بهترین طرح ایران شود و هزاران نفر را صاحب خانه کند. بنا به آمارها از حدود ۱۷ میلیون خانوار کشور حدود ۵ میلیون خانوار فاقد مسکن مناسب هستند و رویای داشتن یک سقف مطمئن باعث شده بود تا هر کاندیدایی برای به دست آوردن رأی بیشتر، وعده تحقق یک رویا را بدهد؛ رویایی به عظمت صاحبخانه شدن و خداحافظی کردن با اجارهنشینی و …
مجلس نهم نیز همسو با دولت وقت به رغم مخالفت برخی از نمایندگانش طرحی را تصویب کرد که میتوانست با اجرای درستش هزاران نفر را از بیخانمانی و پرداخت کرایههای کم و زیاد رهایی بخشد و اینگونه بود که مسکن مهر متولد شد. مسکنی که قرار بود به مانند اسمش با مهر به پایان برسد اما این روزها با فحاشی هم سرانجامی ندارد!
سال ۸۶ بود که دولت وقت، طرح مسکن مهر را به مجلس برد و تأیید اجرای آن را در اردیبهشت سال ۸۷ از مجلس و با تأیید شورای نگهبان گرفت و در آخر شیوهنامه اجرایی طرح مذکور در شهرهای زیر ۲۵۰۰۰ نفر جمعیت با مبنای واگذاری مسؤولیت کلیه امور مسکن مهر به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در سال ۸۸ از سوی وزیر مسکن وقت- سعیدی کیا- ابلاغ شد تا بدینترتیب تحقق رویای هزاران انسان آغاز شود.
سود سرشار سالهای آغازین دولت نهم از درآمدهای نفتی رویایی بود و همین بود که خیلیها را به این فکر انداخت که طرح مسکن مهر خیلی زودتر از پیشبینیها کام ملت را شیرین خواهد کرد، اما این پایان کار نبود و مشکلات عدیده دولت قبل در سیاست خارجی(گندهگوییها و تعابیری همچون قطعنامه دان و …) و متعاقب آن تحریمهای پیدرپی باعث شد تا از یک طرف درآمدهای نفتی کاهش یابد و از طرف دیگر وعدههای مسکن مهر پا برجا بماند. همچنین اجرای نامطلوب این طرح در مناطق بیابانی و غیرقابل سکونت باعث شد تا عملاً امور زیربنایی این طرح مانند رساندن آب، برق و گاز… با مشکل مواجه شود و طرحی که قرار بود بخش زیادی از آن در دولت قبل پایان یابد، میراث دولت بعد شود.
پایان کار دولت دهم، پایان کار مجلس نهم و متعاقب آن روی کار آمدن دولت یازدهم، باعث شد تا مردمی که به زحمت پولشان را برای خانهدار شدن به حلقوم مسکن مهر ریخته بودند، چشم به تدبیر و امید دولت تدبیر و امید بدوزند اما در همان اظهارنظرهای اولیه مقامات ارشد دولت جدید به خوبی مشخص بود که این امیدها سرابی بیش نیست و دولت جدید اهتمام جدی برای تکمیل واحدهای مسکن مهر ندارد و مصداق بارزش نظر صریح عباس آخوندی، وزیر مسکن و شهرسازی دولت یازدهم در خصوص مسکن مهر بود که این طرح را در یک جمله خلاصه کرد: «فاجعه».
البته پس از این سخنان نیز بارها طرح مسکن مهر از سوی مسؤولان ارشد دولتی به بوته نقد گذاشته شد بی آنکه به این نکته مهم توجه شود که متقاضیان مسکن مهر با اعتماد به نظام جمهوری اسلامی، ذخیره یک عمر تلاش و دسترنج خویش را که به سختی به سقف مقتضی رسانده و به دولت سابق تحویل داده، به امید آنکه پس از عمری خانه به دوشی، خانهای برای خود داشته و از زیر بار این اجارههای وحشتناک و طاقتفرسا نجات یابند.
بهطور مثال میتوان به مسکن مهر پردیس اشاره کرد که تا به حال بارها باعث اعتراض مردم شده است. مردمی که سالها قبل پول خانهدار شدن خود را تحویل دادهاند و ابتدا با افزایش ۱۰ میلیون تومانی وام مواجه شدند و حالا هم پیمانکاران برای تکمیل طرح مبلغی نزدیک به واریزی ابتدایی مردم را طلب میکنند. مسؤولان نیز که به این طرحها اعتقاد ندارند، راهی برای پایان این آوارگی مردم نمییابند.
در واقع مسکن مهر پردیس نمونهای واضح از بیاعتمادی و بیاعتقادی مسؤولان به تصمیماتشان است و هیچ کس نیز جوابگوی فریاد بلند مردم نیست و این در شرایطی است که رهبر انقلاب اسلامی در شهریور ماه ۹۳ طی جلسه با اعضای هیأت دولت، به این مسأله اشاره کرده و اظهارداشتند: « اگر احتمالاً با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار بهطور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.»
حال با این اوضاع درسی که مردم از مسکن مهر گرفتند این بود که داشتن امید در این زمانه همچون سم است و مجلس حداقل منبعد یا طرحهای این چنینی دولتی را تصویب نکند یا پایان آن را ملزم به پایان کار دولتها کند تا همچون مسکن مهر جامعه دچار سرخوردگی عمومی نشود! به امید روزی که هیچ ایرانی چشم امید به اینگونه وعدهها ندوزد!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.