همه یاری کنند تا ما دارویاری کنیم!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی همه یاری کنند تا ما دارویاری کنیم!    از این به‌بعد را کاری ندارم یعنی علی‌الحساب در مورد آینده این جناب دارویار که فی‌الحال در هاله‌ای از ابهام به‌سر می‌برد بحثی ندارم، اما اینکه یک طرحی در این ملک اجرا شده است که قرار بوده باری را از روی زمین […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

همه یاری کنند تا ما دارویاری کنیم!

   از این به‌بعد را کاری ندارم یعنی علی‌الحساب در مورد آینده این جناب دارویار که فی‌الحال در هاله‌ای از ابهام به‌سر می‌برد بحثی ندارم، اما اینکه یک طرحی در این ملک اجرا شده است که قرار بوده باری را از روی زمین برداشته و ضعف و مشکلاتی را سروسامان دهد و دولت و ملتی را راضی کند ولی طرح و برنامه و اجرا به‌نحوی بوده که هم دولتی و مجری و هم صنعت و تولیدکننده و توزیع‌کننده و هم داروخانه‌ها و بیمه‌ای و از همه مهم‌تر، مردم و بیماران بینوا، همه و همه و به اتفاق از آن ناراضی و شاکی هستند، اگر بی‌نظیر نباشد، کم‌نظیر هم نیست!

  خاطر مبارک‌تان هست که تیرماه سال گذشته بعد از کلی عیب و ایرادتراشی از وضعیت موجود و اختصاص ارز ترجیحی به مواد اولیه و واردات دارو و غرولند به جان دولت قبل و وزارتخانه‌ای‌های اسبق، عزیزان مسؤول و مدیر، فرمایش کردند که الیوم استعمال یارانه در اول زنجیره، مذموم و منفور و مغضوب است و اختصاص آن به آخر زنجیره یعنی خلق‌ا… عین صواب و کار به‌جا و از نان شب واجب‌تر است، و این شد که جناب دارویار به‌سرعت برق و باد متولد شد و رشد فرموده و به‌حدی رشید شدند که کل عنان تأمین و توزیع دارو و صدر تا ذیل داروسازی و مواد اولیه را به این جناب سپردند و از همان موقع، هیچ کسی گوش به حرف نقاد و مصلح و معترض نداد و عجله و بی‌نظمی و کار یهویی و نبود شرایط پولی و بیمه‌ای و زیرساختی و… را بهانه‌های الکی و من‌درآوردی و بافته ذهن ناسالم مغرضان و حسودان دانستند و یحتمل با خود می‌فرمودند، به عمل کاربرآید به سخندانی و ایرادگیری نیست!

  البته آنچه فهم هوشنگ‌خانی ما قد می‌دهد، اصل و اساس مشکل بحث پول و نقدینگی است که از اول کار هم به کم و بیش معلوم بود که این عارضه، آرام‌آرام می‌شود مصیبت عظمی، همان‌طور که در روش قبلی هم، اختصاص ارز ترجیحی به‌موقع برای واردات دارو و مواد اولیه، همیشه نیم‌بند و چالشی و نوسانی بود، اما اینکه یک چنین طرح بزرگ و کلانی بخواهد اجرا شود ولی داروخانه‌ها که حلقه اصلی اتصال بین مردم و مجموعه اجرایی و تولیدی هستند، آنقدر‌ها در جریان و کم و کیف آن نبوده و طرف مشورت هم قرار نگرفته باشند و یا علی‌رغم جستجوهای فراوان، سند مدونی به‌نام طرح دارویار یافت نشده باشد و همچنین آن گمشده همیشگی مدیریت و کاردانی اجرا، همچنان مفقود باشد، همه با هم نتیجه‌‌اش می‌شود نارضایتی طراح و برنامه‌ریز و واردکننده و تولیدکننده و توزیع‌کننده و فروشنده و مصرف‌کننده!

  گوش شیطان کر، روم به دیوار، برخی انسان‌های معلوم‌الحال و احتمالاً از خیل همان حسودان و مغرضان، شایعات بی‌اساسی را منتشر کرده‌اند که زبان‌مان لال، برخی از سازمان‌ها پول‌هایی را به‌نام دارویار می‌گیرند ولی به کام پر کردن چاله‌چوله و کم و کسری‌های دیگر خرج می‌کند که البته امیدواریم توسط همان سازمان‌ها با ارائه سند و مدرک محکم که روی سنگ بگذاری آب شود، به‌طور کلی و به‌شدت تکذیب شود (حواستان هست که می‌خواهیم زرنگی کنیم و با این روش، سازمان‌هایی که اینکار‌ها را می‌کنند را مجبور به واکنش کنیم؟! ‌ای هوشنگ ساده‌دل!)

  به هرحال این روز‌ها طلب نجومی داروخانه‌ها از شرکت‌های بیمه‌ای (که در این طرح مشعشع دارویار قرار است هفتاد، هشتاد درصد قیمت دارو را با استفاده از همان ارزترجیحی به آخر زنجیره رسیده، پرداخت کنند) آنقدر بالا رفته که برخی از داروخانه‌ها در پرداخت پول اجاره و حقوق پرسنل خود هم مانده‌اند چه رسد به خرید دارو به قیمت نیمایی و فروش آن به قیمت یارانه‌ای! شرکت‌های بیمه‌ای هم که ظاهراً همچنان در راهروهای سازمان برنامه و بودجه منتظر دریافت همت‌های در راه مانده‌اند تا شاید بتوانند گره از کار فروبسته دارویار باز کنند.  

                                 هوشنگ‌خان