فرسایش خاک؛ بزرگترین تهدید زیستمحیطی ایران فرسایش خاک، کاهش پوشش گیاهی، پیدایش ریزگردها، گسترش بیابان و… از جمله عواملی است که آبادانی و حیات ایران را به خطر انداخته است. به گزارش سیناپرس چرایی این مسأله و راهحلهای بنیادی برونرفت از این چالش بزرگ بهانهای شد تا نظرات محمودعربخدری، رییس گروه آب و خاک پژوهشکده […]
فرسایش خاک؛ بزرگترین تهدید زیستمحیطی ایران
فرسایش خاک، کاهش پوشش گیاهی، پیدایش ریزگردها، گسترش بیابان و… از جمله عواملی است که آبادانی و حیات ایران را به خطر انداخته است.
به گزارش سیناپرس چرایی این مسأله و راهحلهای بنیادی برونرفت از این چالش بزرگ بهانهای شد تا نظرات محمودعربخدری، رییس گروه آب و خاک پژوهشکده حفاظت آب و آبخیزداری را جویا شویم
هماکنون چه عواملی باعث تشدید بیابانزایی ایران شده است؟
کشور ما از نظر آب و هوایی خشک و نیمه خشک است. در گذشته مردم ایران توانسته بودند با ساخت قنات بیابانها را آباد کنند (بیابانزدایی) و در آن نواحی ساکن شوند اما طی چند دهه اخیر با حفر چاههای عمیق، میزان آبهای زیر زمینی ما افت پیدا کرده و قناتهای نواحی مختلف ما خشک شده است. این عامل باعث شده تا پوشش گیاهی و تولید کشاورزی مناطق نیمه خشک و مرطوبمان از بین برود و خاکها بر اثر روان شدن سیلابها شسته و تبدیل به شنهای روان و پایداری و آبادانی این مناطق تهدید شود. مجموعه کارهای نا به خردمندانه امروز انسان مانند حفر چاههای عمیق، برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی، استفاده از گیاهان به عنوان سوخت، چرای بیرویه دامها، راهسازی فراوان و از سوی دیگر تغییر اقلیم و افزایش سیلابها باعث شده تا روز به روز بر وسعت بیابانهای ما افزوده و اغلب مناطق خشک و نیمهخشک غیرقابل سکونت شود. امروزه فرسایش خاک خطر بزرگی است که کشور را تهدید میکند. فرسایش خاک یکی از علایم بیابانزایی است و به علت از بین رفتن پوشش گیاهی به وجود میآید. هرچقدر فرسایش خاک زیادتر باشد توسعه پایدار و آبادنی یک ناحیه نیز از بین میرود. فرسایش خاک به صورت آبی و بادی روی میدهد؛ هماکنون هر زمینی استعداد و توان خاکزایی خاص خودش را دارد. اگر فرسایش خاک بیش از توان خاکزایی محل باشد به تدریج لایههای زمین از بین رفته و توان تولید خاک مناطق نیز کاهش پیدا میکند و بیابانزایی رخ میدهد. تمام این عوامل مانند زنجیرهای به هم پیوسته هستند.
اشاره کردید که فرسایش خاک تهدیدی بزرگ برای ایران است. در حال حاضر این فرسایش خاک چگونه حیات ایران را تهدید میکند؟
یکی از اثرهای فرسایش خاک تولید ریزگردها و شنهای روان است. این ریزگردها و شنهای روان به علت از بین رفتن پوشش طبیعی و گیاهی به وجود آمدهاند. یکی از علتهای عمده پدید آمدن فرسایش خاک، تولید ریزگردها، از بین رفتن پوشش گیاهی و ایجاد خشکسالی، حفرچاههای عمیق و چرای بیرویه دامها در مراتع و سدسازی بیرویه انسانی است؛ سدسازی در حوزههای بالا دست باعث میشود آب تالابهای پایین دست از دست برود و پوشش گیاهی مزارع نیز کاهش یابد. اغلب در مناطق خشکسال عناصر اقلیمی ثابتی مانند دما، بارش، باد و… وجود ندارد و در حال نوسان است. این نوسانهای اقلیمی باعث افزایش شدت تخریب و فرسایش خاک میشود، مثلاً ممکن است سرعت باد در یک سال یا یک دهه بیش از سالهای گذشته باشد. اگر به هر طریقی پوشش گیاهی ما از بین رفته باشد، شرایطی برای بلند شدن خاک و تبدیل شدن به ریزگرد فراهم میشود؛ اغلب قسمتهای ریز خاک به راحتی توسط باد در ارتفاعهای بالا (ریزگرد یا گرد و غبار) و قسمتهای درشتتر (ماسههای بادی یا شنهای روان) در ارتفاعهای پایینتر جا به جا میشوند که هر یک از آنها میتوانند خسارتهای بیشماری برای ما به بار آورند. این مسأله تهدید برانگیز زیستمحیطی امروزه تنها به منطقه خاصی اختصاص ندارد و شامل گستره جهانی میشود.
هماکنون برای افزایش پوشش گیاهی نواحی مختلف طرحهایی مانند ایجاد کمربند سبز با درخت زیتون در حاشیه بزرگراهها مطرح است. این نوع طرحها چقدر میتوانند به لحاظ آب و هوایی کشور ما سازگار باشند؟
کشور ما به لحاظ آب و هوایی خشک و نیمه خشک است بنابراین باید هر درختی که کاشته میشود با شرایط محیط سازگار باشد. در حال حاضر نظام بارشی کشور ما مدیترانهای است یعنی عمده بارش ما زمانی رخ میدهد که گیاهان در خواب هستند. در زمستان و خزان به سر میبرند. این شرایط اقلیمی باعث شده تا ما پوشش گیاهی کمی داشته باشم. این بارانها در فصل زمستان میتوانند جریان پیدا کنند و تبدیل به سیل شوند. اگر ما بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که این آب در خاک(نه مخزن و سد) ذخیره شود میتوانیم پوشش گیاهی بیشتری داشته باشیم تا خاکهای ما حفاظت شوند. ما اگر گیاهان متراکمتری داشته باشیم مشکل فرسایش خاک و بحث ریزگردهایمان از بین میرود. هر خاک ظرفیت خاصی برای جذب رطوبت دارد. در خاکهای حاوی قلوه سنگ و سنگ ریزه هرچقدر هم آب ذخیره کنیم باقی نمیماند بلکه این آبها به طبقه زیرین زمین نفوذ پیدا میکنند پس این خاکها توان تولید درخت را ندارد. در مقابل استعداد و ظرفیت برخی خاکهای عمیق برای نگهداری آب بسیار بالا است. این نوع خاکها پتانسیل کاشت درخت را دارند. درختان این خاکها میتوانند با رطوبت ذخیره زمستان، تابستان را سر کنند. در حال حاضر بهترین انجیرها در مناطق فسا و استهبان به صورت دیم و بدون نیاز به آبیاری تولید میشوند. در این مناطق آب درختان تنها با جمعآوری آب باران تأمین میشود. خاک این نواحی قابلیت و ظرفیت نگهداری آب را دارند. اگر این روش در شرایط مساعد و مناسب از نظر اقلیمی خاک بهکار برود میتوانیم کمربند سبزی از درختان زیتون نیز داشته باشیم. منتها برای ایجاد این نوع پوشش گیاهی نیاز به مطالعه کامل و بررسی شرایط خاکی آن ناحیه داریم.
با نزدیک شدن به هفته درختکاری شاهد کاشت نهال توسط شهروندانمان هستیم. اخیراً نیز در شبکههای اجتماعی باب شده به جای سبزه بذر پرتقال یا نارنج بکاریم. به نظر شما کاشت درخت توسط مردم برای افزایش پوشش گیاهی چقدر میتواند مفید باشد؟
هرچند کاشت بذر پرتقال و نارنج پیشنهاد خوبی است اما باید سازماندهی شود. تنها ارایه ایده کافی نیست. دستگاهها و ارگانهای مربوطه باید برای تحقق این ایده برنامهریزی مدونی داشته باشند. اجرای این طرح مانند رها کردن ماهیهایمان پس از پایان ایام نوروز در استخر پارکها است.
اولاً ما نمیتوانیم در هر خاکی نهال بکاریم. دوم اینکه مراقبت از یک گیاه بسیار با اهمیتتر از کاشت آن است. ما در یک روز خاص توده وسیعی از مردم همانند دانشآموز، دانشجویان و… را بسیج میکنیم تا همزمان با هفته درختکاری نهالی بکارند. اگر این نهالها سازگار با محیط باشند به رشد خودشان ادامه میدهند اما اگر سازگار با محیط نباشند نیاز به آبیاری خواهند داشت تا رشد پیدا کنند. اگر ما بدون برنامهریزی این نهالها را بکاریم، آنها خشک خواهد شد. این امر باعث میشود من نوعی نیز از هدر رفتن زحمت کاشتم دلسرد خواهم شد. از سوی دیگرهرچند کاشت بذر پرتقال و نارنج پیشنهاد خوبی است اما باید سازماندهی شود. تنها ارایه ایده کافی نیست. دستگاهها و ارگانهای مربوطه باید برای تحقق این ایده برنامهریزی مدونی داشته باشند. اجرای این طرح مانند رها کردن ماهیهایمان پس از پایان ایام نوروز در استخر پارکها است. آیا اطمینانی برای زنده ماندن ماهیها پس از رها کردن به این استخرها وجود دارد؟ من این اطمینان را ندارم زیرا سازمانی متولی برای این کار وجود ندارد. شاید اگر شهرداری سازمانی در این خصوص داشت، میتوانستیم اطمینان پیدا کنیم که پس از رهاسازی ماهیها به استخرها آنها زنده میمانند. ما تنها با رهاسازی این ماهیها به استخرها آرامش خاطر پیدا میکنیم. ما اگر این نهالها را پرورش بدهیم و در حیاط خانه خودمان مراقبت کنیم با توجه به مسأله آلودگی هوا و گرمایش زمین کم خدمت نکردهایم. متأسفانه امروزه اغلب باغچههای حیاطهای خانه ما به علت گران شدن آبها به بیابان تبدیل شده است، بنابراین ما باید فنونی را اجرایی کنیم که واقعاً عملیاتی باشند. هرچند بحث کاشت نهال و بذر پرتقال فی نفسه خوب است و از اتلاف آب و هدررفت گندم جلوگیری میکند اما باید توجه داشت کاشت این بذرها مختص هر منطقه و خاکی نیست. پیشنهاد میشود در صورت کاشت گندم، سبزهها را به جای انداختن به خیابانها به پای باغچه هایمان بریزیم تا به مرور زمان تبدیل به کودآلی و گیاه خاک شوند.
در پایان برای خاتمه یافتن بحث بیابانزدایی در ایران چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
مهار بیابان تنها با مدیریت درست اتفاق میافتد. ما باید با مدیریتی درست از حفرچاههای بیرویه جلوگیری کنیم. ما باید با مدیریتی کارآمد و درست و به اندازه مجاز از آبهای زیرزمینی استفاده کنیم و مانع از دست رفتن پوشش گیاهی شویم. ما باید با مدیریت درست مانع اقدامات نابخردانه انسانی در بخش دولتی (راهسازی و سدسازی بیرویه و…) و غیردولتی (کندن و آتشزدن بوتهها، چرای بیرویه و…) باشیم. پوشش گیاهی مهمترین رکن برای پیشگیری از بیابانزایی است. افزایش پوشش گیاهی، رمز توسعه، پایداری و آبادانی مناطق خشک و نیمه خشک است. رمز توسعه پوشش گیاهی در مناطق خشک و نیمه خشک نیز ذخیره آب و خاک است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.