حرفهای خودی و بیخودی بستهای در راه است! در خبر است که نوشدارویی برای مهار غول تورم در راه است که همچین جمع و جور بستهبندی شده در ۱۰ بند که علیالحساب اتفاقنظر بانکمرکزی و وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه را با خود دارد و قرار است در همین روزها در […]
حرفهای خودی و بیخودی
بستهای در راه است!
در خبر است که نوشدارویی برای مهار غول تورم در راه است که همچین جمع و جور بستهبندی شده در ۱۰ بند که علیالحساب اتفاقنظر بانکمرکزی و وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه را با خود دارد و قرار است در همین روزها در جمع بزرگان اقتصادی دولت و رئیسالوزرا، چکشکاری و تصویب و ابلاغ شود.
آنچه از اصل این خبر برای جنابمان مهمتر و کمی تا قسمتی شیرینتر بود، این است که این برنامه برای گرفتن نظر تشکلهای اقتصادی تولیدی کشور، برای ایشان ارسال شده تا آنها هم در آن مشارکتی داشته و سهیم شوند. به هرحال از این لایحه و طرحها و بستهها و قسعلیهذاها همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود، اما اینکه اینبار دولتیان گرانقدر، به دنبال کسب نظر تشکلها هم رفتهاند، جای تأمل و شکر دارد، هرچند باید دید قرار بر این است که صفر تا صد این بسته عمیقاً و دقیقاً و سفت و سخت مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه بخشی و امکانپذیری آن به تأیید تشکلها و فعالان اقتصادی و تولیدی برسد و یا فقط قرار است مسیر رفت و برگشت طی شود و عزیزان مسؤول پیشاپیش در حال چکشزنیهای نهایی هستند و شاید هم جرح و تعدیلها شده، مهر «تصویب شد» در پای آن درج شده و مانده است امضای نامه ابلاغ!
به هرحال بهتر است خوشبینی مفرط خود را بهکار بگیریم و امیدمان را دوصد چندان کنیم که قرار است اینبار مشورت و رایزنی از دیگران، بارعام داده شود و طرح و برنامه شیک و مجلسی روی کاغذی که هنر و کفایت اجرا ندارد، طرح و تدوین و تصویب نشود. البته آنچه فهم هوشنگخانی ما میگوید، وقتی قرار است نظر تشکلهای اقتصادی و تولیدی گرفته شود، قطع به یقین نظر اساتید و متخصصان حوزههای مالی، اقتصادی و جامعشناسی و مدیریت و کسبوکار دانشگاهی و علمی کشور که نقش و رنگ و مسؤولیتی در دستگاهها و نهادهای اجرایی ندارند و خارج از دایره خودیها قراردارند، در همان اول کار و در زمان نوشتن متن اولیه و آمادهسازی استخوانبندی اصلی بسته، گرفته شده است وگرنه مدعای گرفتن نظر تشکلها، بیشتر ویترینی و برای دلخوشی هوشنگ سادهدل است!
باور بفرمایید و یا نفرمایید، بیشتر از آنچه به فکر مبارک برسد، از ته ته دلمان میخواهد این بسته بشارت داده شده و این یار در راه، تومانی، ۱۰، دوازده ریال با مشابهین و اسلاف و گذشتگان خود، توفیر داشته و این غول بد مست تورم را مهار زده، فتیله گرانی را پایین بکشد، بساط یله و رهاشدگی و هرکی به هرکی و بیقاعدگی و ملوکالطوایفی را جمع کند و خلقا… بینوا ثبات قیمت و اقتصاد و اجرای مُر قانون و مهار تورم و ایضاً رشد تولید و اشتغال را بهنظاره بنشینند و بعد از سالها طعم به نتیجه رسیدن شعار و وعده و طرح و برنامه و لایحه و بسته را به شیرینی بچشند.
از بس که به امید تحولات در مذاکرات و توافق هستهای و کنترل و مدیریت وضعیت ارز و سکه و آرامش بازار مرغ و تخممرغ و گوشت و چیزهای دیگر و برخورد متناسب با گرانفروش و کمفروش و آزادسازی دلارهای توقیفی اینطرف و آنطرف دنیا و کلید خوردن واردات خودرو و کاهش و منطقی شدن قیمت خودرو و مسکن و اجرای قانون اجارهبهاء و مالیات بر خانه و ماشینهای لوکس و چه، چه منتظر ماندیم و دلخوش شدیم و باز دچار سرخوردگی و افسردگی گردیدیم، اینبار برای آنکه از دست نرویم، جداً به این نوشدارو نیاز مبرم پیدا کردهایم، آن هم نه کوتاه و موقتی و بهجهت خالی نبودن عریضه و ظاهری و صوری، بلکه درست و درمان و مستمر و ریشهای… که از قدیم گفتهاند آرزو بر جوانان عیب نیست، هرچند خیلی بیشتر دیده و شنیدهایم که باش تا صبح دولتت بدمد!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.