IPC؛ اتفاق یا انتفاق نظر؟

  سمیه مهدوی- رابطه غریب و رازآلودی است بین دلفین‌ها و صیادان ماهی. در منطقه‌ای دوردست در برزیل همکاری جالبی بین دلفین‌ها و ماهیگیران به چشم می‌خورد. حرکت دورانی دلفین‌ها و جست و خیزشان در میان امواج برای جمع کردن شاه‌ماهی‌ها در یک نقطه و هدایتشان به سمت ماهیگیرانی که نزدیکی ساحل با تورهایشان در […]

 

سمیه مهدوی- رابطه غریب و رازآلودی است بین دلفین‌ها و صیادان ماهی. در منطقه‌ای دوردست در برزیل همکاری جالبی بین دلفین‌ها و ماهیگیران به چشم می‌خورد. حرکت دورانی دلفین‌ها و جست و خیزشان در میان امواج برای جمع کردن شاه‌ماهی‌ها در یک نقطه و هدایتشان به سمت ماهیگیرانی که نزدیکی ساحل با تورهایشان در انتظار ورود صید‌ها ایستاده‌اند، در نوع خود شگفت‌انگیز و دیدنی است. تلاش دلفین‌ها با به آب و آتش زدن خود برای رساندن شکار به دست شکارچی درحالی است که هیچ نفع و سودی از این کار نصیبشان نمی‌شود. دلفین‌ها سرانجام پس از اتمام کارشان بدون هیچ چشمداشتی راه خود را از مسیر ماهیگیران کج می‌کنند و در میان امواج ناپدید می‌شوند. هرچند شاید در آن گوشه کنار‌ها چند ماهی ریز نیز نصیب دلفین‌ها شود!

رابطه بین شرکت‌ها و پیمانکاران صنعت نفت در داستان تکراری IPC چنین سرنوشتی پیدا کرده است. اگر با عینک پیمانکاران و البته منتقدان همیشه حاضر در میدان به قراردادهای نفتی که در سبد IPC جاخوش کرده و چشم انتظار مشتریان خارجی برای رونمایی از ۱۶ میدان نفتی و گازی هستند، به مختصات تعاملی شرکت‌های داخلی و خارجی در آینده صنعت نفت بنگریم؛ همان تصویر تلاش دلفینی بدون پاداش در اذهان حک می‌شود.

هنوز چند روزی بیش‌تر از امضای تفاهم‌نامه اولیه که با بزرگ‌نمایی رسانه‌ها از آن به‌عنوان نخستین قرارداد نفتی در پروسه IPC یاد شد، نمی‌گذرد که آه و فغان شرکت‌های داخلی بلند شد.

با صحبت‌های اولیه مدیران شرکت ملی نفت به‌عنوان کارفرما و شرکت پرشیا در نقش پیمانکار؛ از زیرمجموعه‌های ستاد اجرایی فرمان امام (ره)؛ تفاهم‌نامه واگذاری ۴ میدان نفتی درحالی روبه‌روی فلش دوربین‌ها و چشم‌های اصحاب رسانه شکل گرفت که فردای روز مراسم، مدیر ستاد اجرایی فرمان امام (ره) از دلواپسی‌ها و دل‌مشغولی‌های شرکت‌های ایرانی گفت.

محمد مخبر یک روز پس از امضای تفاهم‌نامه با شرکت نفت در واگذاری ۴ میدان نفتی سخنانی گفت که نشان‌دهنده اختلاف و تنش با مواضع نفتی مطرح شده در IPC است. او بیان‌کرد «زیبنده کشور نیست که بعد از گذشت صد سال از ورود صنعت نفت به ایران ما کارگر و پیمانکار دست دوم شرکت‌های خارجی بشویم».

نفس کار پروژه‌های نفتی در قراردادهای IPC بر مبنای شراکت و جوینت‌شدن شرکت‌های ایرانی با خارجی قرار گرفته است تا ضمن استفاده از تسهیلات مالی، به مهم‌ترین رویکرد وزارت نفت یعنی انتقال دانش و فن‌آوری‌های روز غول‌های نفتی دنیا نیز جامه عمل پوشانده شود.

بیان سخنانی متناقض که با هدف قراردادن روح IPC از آن به عنوان «لیدری شرکت‌های خارجی» یاد می‌شود! در شرایطی است که از تضعیف شرکت‌های داخلی گفته می‌شود. گویا در این میان شرکت‌های ایرانی خواستار میدانی وسیعتر برای عرض اندام و به نمایش گذاشتن پتانسیل و توانایی بالقوه و بالفعلشان هستند.

می‌توان اینگونه استنباط کرد که شرکت‌ها و پیمانکاران ایرانی به مثابه همان دلفین‌ها در پروژه‌های ازدیاد برداشت و توسعه میادین نفتی با بالا و پایین رفتن‌های مداوم و با عرق جبین و کد یمین شاه‌ماهی‌های نفتی را تقدیم شرکت‌های خارجی خواهند کرد و سرانجام بدون هیچ نفعی صحنه را ترک می‌کنند یا در خوشبینانه‌‌ترین حالت ریزه‌خوار این سفره خواهند بود؟!

اختلافات اینچنینی و پارادوکس‌های خبری از دل بازار داخلی نفت، حکایت از ادامه جنجال‌هایی دارد که قمصری،مدیر امور بین‌الملل نفت، چندی پیش از آن گفت و آن را عاملی برای ترس و نگرانی شرکت‌های خارجی برای حضور مناقصات دانست.

اما دراین میان سخنان شمرده و حساب شده بیژن نامدارزنگنه در موضع اتخاذی‌‌اش روایت از محکم بودن استخوان‌بندی بدنه مدل جدید قراردادهای نفتی دارد. با فلش‌بکی به سخنان زنگنه در اتاق بازرگانی که سال گذشته رسانه‌ای شد او با آوردن مصداقی از یک پروژه میلیاردی که با تأخیر و شکست مواجه شده بود، نمره قابل قبولی به پیمانکاران داخلی نداد.

رفتارهای کج‌دار و مریز از سوی مسؤولان، مدیران و همچنین شرکت‌های زیرمجموعه وزارت نفت کمی ترسیم شرایط را دچار ابهام و سردرگمی کرده است. این‌که آیا شرکت‌های ایرانی قادر به سرانجام رساندن میادین پرریسک و کم‌ریسک هستند؟ و این‌که آیا شرایط قید شده در مشارکت با خارجی‌ها به نفع بازار داخلی خواهد بود؟ و… سؤالاتی از این قبیل همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند. چراکه اگر امروز توسط نهاد و ارگانی با پاسخ مثبت روبه‌رو شود فردا توسط عده‌ای دیگر به چالش کشیده می‌شود.

 بنابراین اگر شرکت‌های خارجی با نظارت بر این پازل به هم ریخته دچار تردید شوند و از حضور در چنین بازار آشفته‌ای پا پس بکشند و یا با تأمل بیش‌تری تصمیم‌گیری کنند، باید حق را به آن‌ها داد. زیرا این امر در داخل کشور ذره‌ای به ثبات نرسیده و تکلیف آن یکسره نشده است. پروسه‌ای که قرار بود به اتفاق برسد متأسفانه دچار انتفاق شده! و معلوم نیست کی و کجا این دو خط موازی معترضین و موافقین تغییر جهت داده و در یک نقطه مشترک همدیگر را قطع خواهند کرد.