حرفهای خودی و بیخودی چرخه احیاء، ادغام، تفکیک، ترکیب! ظاهراً دیر یا زود این مصوبه تفکیک دومرتبه وزارت بازرگانی از وزارت صنایع، نهایی شده و باز برمیگردیم به دورانی که دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن داشتیم و کلی حرف و حدیث در مورد آن بود که این دو باید با هم […]
حرفهای خودی و بیخودی
چرخه احیاء، ادغام، تفکیک، ترکیب!
ظاهراً دیر یا زود این مصوبه تفکیک دومرتبه وزارت بازرگانی از وزارت صنایع، نهایی شده و باز برمیگردیم به دورانی که دو وزارتخانه بازرگانی و صنایع و معادن داشتیم و کلی حرف و حدیث در مورد آن بود که این دو باید با هم ادغام شوند تا بهرهوری بالا برود، کاغذ بازی و توپ را به زمین دیگری انداختن تمام شود، ترکفعلها کاهش یابد و هزار و یک دلیل. لابد درست و منطقی و حساب شده و مورد تأیید، که کار را به ادغام کشاند، البته ظاهراً این ادغام در روزگاری نهچندان دور با یک طلاق و دوری دیگر، آن موقع لازم و واجب شده بود و آن هم برمیگشت به سه دهه قبلتر و زمانی که اصلاً همین وزارت صنایع و معادن هم خودش دو وزارتخانه عریضوطویل صنایع سنگین و صنایع بود!
به هرحال ظاهراً اینبار همه شواهد و قرائن و ادله و منطق و فلسفهها کار را به جدایی دوباره و احیای مجدد دو وزارتخانه کشانده است، گویی این چرخه دایمی و مادامالعمر شده است و در همین روزها هم میشنویم که تجزیه خوب نیست، همان ترکیب بهتر است و بعید نیست در چند ساله دیگر این زمزمهها که فیالحال تاب و توان و عِده و عُده کمی دارند، از زبان اکثریت متخصص و مسؤول و متولی گفته شود و روز از نو و روزی از نو!
باز خوب است کسی سراغ تفکیک وزارت جهادکشاورزی و برگشت به دوران وزارتخانههای کشاورزی و جهادسازندگی، نمیرود! یا اصلاً بازگشت به همان صنایع سنگین و سبک و شاید هم متوسط و خصوصی و دولتی و خصولتی و اینکه کسی سراغ صنایعدستی را از وزارت گردشگری و صنایعدستی نمیگیرد که آن را به تیر غیب گرفتار کرده و در وزارتخانهای ادغام نماید و یا به استقلال رسانده و پرچم صنایعدستی را بالا ببرد!
ما که بهنظرمان میرسد اصل بر کار کردن و هدفمندی و برنامهریزی و مدیریت درستدرمان و تعهد و تخصص است وگرنه این را با آن ترکیب کنیم یا یک دستگاهی را تجزیه و تحلیل کنیم، جمع و تفریق کنیم، ماستها را بریزیم توی قیمهها و یا پیتزای قورمهسبزی درست کنیم، هیچ هنر و اثر مثبت و بهدردبخوری ندارد، ته تهش دومرتبه برمی گردیم به اول چرخه و تکرار مکررات.
ظاهراً این چرخه معیوب سراغ بانکها هم رفته است چند سالی از ترکیب چندین بانک خصوصی در بانک سپه میگذرد و این روزها خبرهایی از ترکیب چند بانک دیگر خصوصی در یکی از دو بانک ملت و صادرات به گوش میرسد و اینجور که بهنظر میرسد بعد از آن هم چند بانک دیگر در نوبت ادغام و ترکیب هستند، و فهم هوشنگخانی ما میگوید، بعد از پایان دوره ترکیب، نوبت به تجزیه و تفکیک میرسد، باز چند بانک از دل بانکهای فعلی خارج شده و یا طلاق عاطفی میگیرند تا شرایط به پایداری برسد! بعد از آن دومرتبه نوبت وزارتخانههاست و بعید نیست اینبار وزارت امور اقتصاد و دارایی، یک وزارت مالیات و گمرکات از خود احیاء کند و یا این وزارت راهوشهرسازی، فیلش یاد هندوستان کند و روزگار وزارت راهوترابری و وزارت مسکن و شهرسازی را زنده نماید و تا بینهایت این دیوار و چرخه برای خودش بالا برود و بچرخد.
ایرادی نیست، به هرحال دنیای مدرن و فراتوسعه و انسان هوشمند و… است و تغییر و تحول لازمه پیشرفت و رشد. اما جنابمان نمیداند که این وضعیت نوسانی در اسم و رسم دستگاهها و بانکها، در کجای پیشرفت و توسعه تعریف میشود و یا شاید هم این اتفاقات خیلی پیشرو و مربوط به آینده باشد که ما خیلی خوشوقتیم که آن را در زندگی خود میبینیم و تجربه میکنیم که از قدیم گفتهاند دو صد تکرار کم از صبح پادشاهی نیست!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.