کلنگ‌ها برای چه به زمین زده می‌شوند!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی کلنگ‌ها برای چه به زمین زده می‌شوند!    در خبر است که لااقل به قاعده ۱۰۰۰ همت، ریال مادرمرده مورد نیاز است که چند ۱۰ هزار پروژه ناتمام در کشور، به افتتاح و بهره‌برداری برسد، البته با احتساب ارزش سال گذشته که احتمالاً اگر سرانگشتی هم حساب کنیم، کار بالاتر […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

کلنگ‌ها برای چه به زمین زده می‌شوند!

   در خبر است که لااقل به قاعده ۱۰۰۰ همت، ریال مادرمرده مورد نیاز است که چند ۱۰ هزار پروژه ناتمام در کشور، به افتتاح و بهره‌برداری برسد، البته با احتساب ارزش سال گذشته که احتمالاً اگر سرانگشتی هم حساب کنیم، کار بالاتر از این حرف‌هاست و هر روز هم که بگذرد عدد بزرگ‌تر می‌شود و یحتمل تا چند ماه دیگه کلاً آب از سر می‌گذرد و دیگر مهم نیست چند وجب (ببخشید، همت!) البته این را هم بگویم که این عبارت همت هم عجب اختراع خوبی است، عددی به بزرگی هزار میلیارد تومان که روی کوه بگذاری آب می‌شود را تبدیل می‌کند به یک همت! که مثل آب خوردن می‌شود از کنارش گذشت، البته منظور خودمان نیستیم که عزیزان مربوطه به این امر پرسابقه و ایضاً مقدم‌ترند!

  اینجور که به‌نظر می‌رسد چندین هزار همت هم در همین پروژه‌های نیمه‌تمام سرمایه‌گذاری شده و عجالتاً در حال خاک خوردن است و برخی آنقدر گرد پیری بر پیشانی‌شان نشسته است که بیشتر به آثار تاریخی شبیه شده‌اند، جوری که اگر در زمان مقرر ساخته شده بودند، در حال‌حاضر ۳۰ تا ۴۰ سال از عمرشان گذشته بود و کم‌کم نوبت بازسازی و یا نوسازی آن‌ها فرا رسیده بود. برای همین معلوم نیست آن زیرساخت و فونداسیون و سازه و تجهیز چند ۱۰ساله، هنر و توان مقاومتی برایش مانده است یا نه؟

  این وسط داستان پروژه‌هایی که فقط کلنگ آن‌ها زده شده است هم برای خودش حکایتی است، یعنی عزیزان مسؤول و متولی، فقط آمده‌اند کلنگ زده‌اند که کلنگی زده باشند و خبر خوش اتفاقی در آینده بعید به خلق‌ا… داده شود و بعد رفته‌اند که رفته‌اند. البته این پروژه‌های کلنگی، یک مزیت بسیار عالی دارند که لااقل سرمایه و پول بیت‌المال در آن‌ها سرمایه‌گذاری نشده و گیر نیفتاده است، بماند که احتمال دارد بودجه و اعتبار برخی از آن‌ها با رأی و سلیقه و نظر دست‌اندرکاری، در جایی دیگر صرف شده است، امید است که حیفی نداشته باشد و آرزویمان این است که این وسط میلی پیش نیامده باشد!

  این را هم عرض کنیم تا لال از دنیا نرویم! که اگر با همین دست‌فرمان تزریق اعتبار و سرعت و همت کار‌ها به جلو برود و به شرط آنکه پروژه جدیدی کلنگ نخورد و بر گُرده دستگاه‌ها و نهاد‌ها فشار جدیدی وارد نکند طبق آمار سال قبل به‌طور متوسط اتمام پروژهای عمرانی و بخش انرژی و کشاورزی، بازرگانی و ارتباطات و معدن و… ۳۰ تا ۴۰ سالی طول خواهد کشید تا قصه پرغصه این پروژه‌ها به افتتاح و راه‌اندازی ختم‌بخیر شود. حال اینکه پروژه‌ای که ۱۰، ۲۰ سال از عمر زیرساخت و فونداسیون برخی سازه و تجهیزاتش گذشته است، چند ۱۰سال دیگر که زمان افتتاحش فرا برسد چه حال و روزی خواهد داشت از سؤالات بسیار سخت و پیچیده‌ای است که کسی یارای پاسخ دادن به آن را ندارد. به هرحال از قدیم‌الایام حساب و کتاب این دودو تا در ظاهر سهل و در عمل، ممتنع بود!

  تقریباً جناب هوشنگ‌خان (خودمان را می‌گوییم) سالی یکی، دو بار سراغی از این داستان پروژه‌های نیمه‌تمام و کلنگ خورده را می‌گیرد و هر سال هم آمار‌ها گل‌درشت‌تر، اعتبارات مورد نیاز، چاق و چله‌تر، پروژه‌های جدید و نورسیده، فراوان‌تر، امید مردم به اتمام آن‌ها لابد افزون‌تر! شعار و وعده مسؤولین بلند و رساتر، باری به هرجهتی و دورهمی محال‌تر! گل و بلبل و بُزک نمیر بهار میاد پرتکرارتر و کلی‌تر و تازه دیگر که به چشم می‌آید و روح و روان آدمی را جلایی تازه‌تر می‌دهند!

  خاطر خطیر مبارک‌مان هست که سال گذشته در همین ایام، عزیزان دولت جوانبخت از عزم جزم‌شان بر عدم تعریف، تصویب و کلنگ‌زنی پروژهای جدید خبر داده بودند و همچنین از عزم جزم‌ترشان جهت به اتمام رساندن نیمه‌کاره‌ها، بنابراین قاعدتاً آمارهای جدید، باید خبرهای خوشی برای خلق‌ا.. داشته باشد، فی‌الحال که هنوز گزارش سال گذشته رؤیت نشده است ولی فقط نقل است که آن ۱۰۰۰ همت، حدود ۳۰۰ همتی رشد مبسوط داشته‌اند…!

                                 هوشنگ‌خان