حرفهای خودی و بیخودی خودگردان رایگان! در خبر است که با توجه به کشف و شهود انجام شده در یکایک مدارس دولتی سراسر کشور و با توجه به شواهد و مدارک و همچنین واقعیتهای میدانی و…، ظاهراً ابداع فوق حساس و محرمانهای در این مدارس انجام گردیده است. از یکطرف و به ادعای […]
حرفهای خودی و بیخودی
خودگردان رایگان!
در خبر است که با توجه به کشف و شهود انجام شده در یکایک مدارس دولتی سراسر کشور و با توجه به شواهد و مدارک و همچنین واقعیتهای میدانی و…، ظاهراً ابداع فوق حساس و محرمانهای در این مدارس انجام گردیده است.
از یکطرف و به ادعای جمیع اصحاب وزارت کریمه آموزش و پرورش از روز اول و عهد قدیم و تا امروز و ایضاً نص صریح قانون اساسی، تحصیل در این ملک و در مدارس دولتی رایگان و بدون هیچگونه هزینهای برای خانوارها میباشد، بنابراین اگر گرفتن، اخذ کردن و درخواست کردن پول از والدین، توسط اولیاء محترم و محترمه مدارس انجام شود، نادرست، نامقبول و اشتباه و غیرقانونی میباشد. خب! این امر که مسلم است بماند همین طرف، در طرف دیگر هم سالهاست که خودگردانی و پرداخت بخشی از هزینههای مدرسه و سرانه دانشآموزان و… و ذالک به کم و بیش (براساس منطقه و شهر و دیارهای مختلف) برعهده مدارس گذاشته شده است که خودشان بالاخره از راههای که احیاناً بلد هستند، آن هزینهها را پرداخت کرده و سال تحصیلی را به جلو برده و تمام کنند.
البته در این موضوع غیر از آن طرف و اینطرف، یک طرف دیگر هم هست که خانوادهها و والدین عزیز و دردانه و گرانقدر هستند که همه میدانیم طبق قانون هیچ پولی به مدارس پرداخت نمیکنند و از تحصیل رایگان فرزندشان در مدارس حظوافر میبرند!
بنابراین فهم هوشنگخانی ما میگوید احتمالاً براساس یک نوع تغییرات پیچیده زمینشناسی و جابهجایی هوشمند لایهها و منابع زیرزمینی، در تمامی مدارس دولتی، نفت پیدا و استخراج میشود آن هم در عمق کم و حتی بعضاً بهصورت چشمههای روان که بهنحوی بسیار اسرارآمیز فقط در محدوده هزینههای جاری مدرسه و بعضاً بخشی از اضافه کاریها، قابل استخراج است و البته در بخشی از مناطق کلاسهای فوق برنامه و سطح بالاتر آموزش ادعایی و حتی نهار و صبحانه را هم پوشش میدهد و در برخی دیگر مُک هزینههای آب و برق و گاز و تلفن و چند تا هزینه خرد دیگر را!
به هرحال یا آن قانون سفت و سخت و ادعای قطعی عدم دریافت ریالی بابت تحصیل که سالهاست توسط مسؤولین و مربوطین اعلام و ابرام میشود یک پایش میلنگد، یا ادعا و امر واقع و مشاهدات عینی و تجربی هوشنگ و کل خلقا… عامی جماعت که در این یک دهه اخیر برای ثبتنام فرزند دلبند پایشان به مدرسه دولتی باز شده است، کشکی و تشویش اذهان و الکی است و یا اینکه سرانه دانشآموزان که باید در چندین سال گذشته همراه با تورم سنواتی چند ۱۰ برابر شده باشد، خودش را در بودجه مصوب و سنواتی نشان دهد که نمیدهد! و یا اینکه آن چاه و چشمه نفت رویای صادقانه و اتفاق مبارکی است که اگرچه به عقل جور در نمیآید ولی خیلی هم جور جور است.
این را هم عرض کنیم که درس خود را از بَر هستیم و میدانیم اساساً هیچ پولی در هنگام ثبتنام فرزندان از والدین مطالبه نمیشود و هرچه پول توسط پدر و مادرهای دست و دلباز و ولخرج پرداخت میشود فقط و فقط داوطلبانه، خودجوش و از سر همراهی و همدلی با اولیای مدرسه است و حتی در مواردی پیش آمده است که از والدین اصرار و از مدیر مدرسه انکار، جوری که کار به اداره و بعضاً دیوان عدالت هم کشیده شده است ک چرا مدیران مدرسه اجازه نمیدهند والدین مبلغ مورد نظر خود که بعضاً دست کمی از هزینه مدارس غیر انتفاعی ندارد را بهصورت خودخواسته و کاملاً دلی و با طیب خاطر، تقدیم کنند!
حالا اینکه این سناریوی ارهکشی و تأیید و رد و تکذیب و قانون و نقض و دور زدن و اصرار و ابرام و مطالبه و داوطلبانه و رایگان و خودگردان که هرساله در حال تکرار است چه بر سر هیبت و حرمت و شأن و وجه فرهنگی اخلاقی نهاد آموزش و پرورش که هدایتگر نسل آتی و الگوی در پیشرو خلقا… است، میآورد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
سسس
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.