حرفهای خودی و بیخودی مردمیسازیها ادامه دارد! آن مردمیسازی اقتصاد که از سال گذشته شروع شد و از همان موقع و لحظه به لحظه در حال حظ بردن از اثرات و نتایج و برکات مشعشع آن هستیم و بعید است به این زودیها دست از سر خلقا…بردارد و یحتمل برای سالیان دراز در […]
حرفهای خودی و بیخودی
مردمیسازیها ادامه دارد!
آن مردمیسازی اقتصاد که از سال گذشته شروع شد و از همان موقع و لحظه به لحظه در حال حظ بردن از اثرات و نتایج و برکات مشعشع آن هستیم و بعید است به این زودیها دست از سر خلقا…بردارد و یحتمل برای سالیان دراز در خاطر مکدر خلقا… یاد و خاطرهاش حک خواهد شد، ظاهراً (این روش نوظهور مردمیسازی، یا بهتر است بگوییم، قرائت خاص عزیزان) امتحان خودش را به خوبی نزد مسؤولین و مدیران ارجمند و متولیان گرانقدر، پس داده است و از فرط رضایت ایجاد شده، مردمیسازیهای دیگر هم در راه است، که عجالتاً مردمیسازی آموزش و پرورش، فتح بابی است برای این مدل مردمیسازیهای بعدی.
به هرحال اینکه قانون اساسی همچین صریح و شفاف، ایجاد بستر برای تحصیل رایگان را برای فرزندان این کشور را جزء تکالیف دولتها قرار داده و جوری هم نوشته شده که اما و اگر و انقولتی به آن وارد نیست ولی از یکطرف بودجه و اعتبارات و جیب خزانه به این فقره که میرسد دچار تنگی و ضعف و غش میشود و از طرف دیگر خصوصی و خصولتیها به چرب و شیرینی سفره آموزش و تحصیل پی بردهاند و برخی هم بهطور احسن از آن حظوافر برده و به این سادگیها نمیتوانند از آن چشم بپوشند، نتیجهاش میشود افتادن در این مسیر زیبا و مفرح و دلچسبی که یحتمل همین مردمیسازی آموزش و پرورشی است که نقل محافل است (ا…اعلم)
البته ممکن است فرمایش شود که خیر اصلاً و ابداً موضوع هیچ ربطی به کسب درآمد برخیها و ایضاً کم و کسری اعتبار و بودجه نداشته و موضوع بهکل چیز دیگری است و قرار است که از ظرفیت و ایضاً مشارکت خلقا… در این فقره مردمیسازی در امر تحصیل فرزندان استفاده شود.
خُب، سلمنا اگر اینطور است که میفرمایید، ما سعی میکنیم آن روش مردمیسازی اقتصاد که باعث گردید ما خلقا… بینوا نسبت به این عبارت مردمیسازی، آلرژی بگیریم و فکر و ذهن ما را مشوش نماید را بهطور کل فراموش میکنیم و فرض میگیریم نه خانی آمده و مردمیسازی انجام شده باشد، شما عزیزان متولی و مسؤول هم زحمت بکشید و بفرمایید علیالحساب نسبت این مردمیسازی با خصوصیسازی چیست و چرا نباید این را اون یا اون را این صدا بزنیم؟ همچنین مشارکت خلقا… قرار است چطور و چگونه انجام شود و منظور از آن ظرفیت ارزشمند مردم چیست و دقیقاً در کجا به کار میآید؟
البته مدیون هوشنگخان میشوید اگر بفرمایید که آن مشارکت که تکلیفش معلوم است، نهادها و ارگانها و سازمانهای مردم نهاد و انجمنها و فلان سازمان و بهمان دستگاه عمومی به نمایندگی از خلقا… تشریف میآورند و برای خودشان مدرسه میسازند و یا با مشارکت هم و یا دولت این کار را انجام میدهند. مردم هم بر آنها نظارت میکنند (حالا چطورش، بماند!). در ضمن بیشتر مدیون میشوید اگر فکر کنید که ما ملت همیشه در صحنه، وقتی با عبارت شکیل و مجلسی استفاده از ظرفیت گسترده والدین برای آموزش و پرورش روبهرو میشویم، بیبرو برگرد به این فکر میکنیم که این عبارت ثقیله، همان پول دادن والدین است! البته پر واضح است که شما بزرگواران طی بررسیها و پژوهشها و رایزنی و مشاورههای تخصصی و فوق تخصصی که انجام شده است به این نتیجه رسیدهاید که ظرفیتها فراوان است ولی اینکه بخواهیم به مردم زحمت بدهیم و در این روزگاری که مردم گرفتار هزار و یک داستان هستند، یک داستان اضافهتری هم برایشان درست کنیم، کار درستی نیست، بنابراین این ظرفیت را نقدی حساب میکنیم تا والدین گرامی با پرداخت سهل و آسان و بدون دردسر وجه نقد آن هم از طریق پلتفرمهای موبایلی، هم ظرفیت فراوان خود را در امر تحصیل دلبندان و ایضاً فرزندان این سرزمین بهکار گرفته باشند، هم به کار و زندگی خودشان رسیده و هم برای آن مشارکت پیشگفته خیلی تلاش نکنند و بگذارند نمایندههای خودجوش کارها را بهتر جلو ببرند!
سسس
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.