حرفهای خودی و بیخودی ضدتورم مظطر! بالاخره انتظارها به سر رسید و در اواسط اردیبهشتماه بود که لایحه دوفوریتی و ضدتورمی (تکمادهای) دولت نیمهجوانبخت، تقدیم وکلای ملت شد تا با تصویب آن، تورم بهطور قطعی و ناگهانی و ریشهای و اصولی و هرچه شما بفرمایید، نیست و نابود شده و به خاطرهها بپیوندد! […]
حرفهای خودی و بیخودی
ضدتورم مظطر!
بالاخره انتظارها به سر رسید و در اواسط اردیبهشتماه بود که لایحه دوفوریتی و ضدتورمی (تکمادهای) دولت نیمهجوانبخت، تقدیم وکلای ملت شد تا با تصویب آن، تورم بهطور قطعی و ناگهانی و ریشهای و اصولی و هرچه شما بفرمایید، نیست و نابود شده و به خاطرهها بپیوندد!
البته اینکه بعد از گذشت حدود ۱۰ روز از تقدیم لایحه، چرا جنابان وکیلالملههای گرامی، هنوز بررسی آن را در صحن علنی شروع نکردهاند، به ما هیچ ربطی ندارد، خودشان میدانند و دولت گرانقدر و قوانین داخلی مجلس شورا، اما اینکه یک لایحهای برای مهار تورم به مجلس میرود که بهجای پرداختن به ریشه و ساختارها، حواسش را جمع سرشاخه و برگها کرده است و اینجور که بهنظر میرسد، شمشیر دولبه تشریف دارد و از یکطرف اندکی قیمت کالاهای اساسی را پایین میآورد و از طرف دیگر با کاهش درآمدهای دولت، غول کسری بودجه را فربهتر و قلدرتر میکند و اگر قرار باشد دولت کریمه این کسری را مثل سال گذشته در بهمن و اسفند به نحو مقتضی (بخوانید…) جبران کند، اسفند شوکآور دَبِل میکند!
البته تا یادمان نرفته است لُبکلام لایحه ضدتورمی را عرض کنیم که میفرماید «نرخ مالیات بر ارزشافزوده برای واردات داروهای ضروری و تجهیزات پزشکی که فاقد مشابه تولید داخل باشند، گندم، برنج، دانههای روغنی انواع روغن خام، حبوبات (شامل عدس، نخود لوبیا و ماش، قند، شکر، گوشت مرغ، گوشتقرمز، چای و همچنین نرخ مالیات بر ارزشافزوده قند و شکر تولید داخل به یک درصد (۱) تقلیل مییابد.» همانطور که ملاحظه میفرمایید، این احتمال هست که حجم بیشتری از کیف و حال آن یکدرصد شدن مالیات بر ارزشافزوده، سهم واردکننده شود تا مصرفکننده خلقا… عامی جماعت!
اما آنچه دل نازک هوشنگخانی و طبع لطیف جنابمان را مینوازد، این نیست که چرا لایحه ضدتورمی که باید در قامت یک برنامه درجهیک و مفصل و زیرساختی باشد، به یک تکماده ناقابل ریزنقش سرشاخهای، بسنده کرده است، بلکه این است که خدا خیرتان دهد، آن مالیات بر ارزشافزوده را که بخشی از درآمدهای دولت است را نمیگیرید (چقدر به نفع مصرفکننده است، بماند) و براساس حساب و کتاب دو، دوتا چهارتا، درآمدهای دولتی چند هزار همتی فروکش میکند و قاعدتاً آن تنظیمات بودجهای بههم خورده و کسری بودجه عمیقتر و بزرگتر میشود، همان کسری معلومالحال مصیبت عظیمی که خودش عامل و باعث تورم است که یا با خلق پول و تولید شبهپول و استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی این کار را میکند و یا با جبران کسریها از نرخ دلار و تعرفهها و طلا و نوسان بورس و کاهش سرمایهگذاری و خروج پول توسط حقوقیها و قسعلیهذا، پس فیالمجلس چه لطف و مزیت و فضیلتی در این لایحه ضدتورمی است که کاهش قیمت احتمالی با ریزش قطعی ارزش ریال مادرمرده جبران میشود؟ هرچند جناب تورم هم همچنان پیشرو و پیشتاز است و گوشش به این چند درصد کم و زیاد، بدهکار نیست!
البته شاید عزیزان مجلسی برای جبران آن کاهش درآمد، راههایی پیدا کرده و ایدههایی نو رو نمایند که کار به مضاعف شدن کسری بودجه نینجامد، مثلاً بودجه عمرانی را نحیفتر کنند، سرانه سلامت و آموزش را ضعیفتر نمایند، یک مالیات جدیدی طراحی و اختراع نمایند و یا کاری در همین مایهها انجام دهند که برادرانه و هوشنگگانه به ایشان عرض میکنیم، که بهتر است همان جرح و خونریزی ظاهری اتفاق بیفتد تا لااقل یک فکری برایش بشود و اجازه ندهند کار به خونریزی داخلی بکشد که معلوم نیست چند سال دیگر به کدام انفارکتوس و سکته مغزی و پوکی استخوان ناعلاج دچار شویم!
کلاً فهم هوشنگخانی ما به این قد نمیدهد که چرا وقتی میخواهیم درآمدزایی برای دولت داشته باشیم، یک راست میرویم سراغ خلق و افزایش مالیات و تعرفهها و وقتی هم میخواهیم تورم را کاهش دهیم، باز میرویم سراغ همان مالیات و شاید هم در نوبه بعدی تعرفهها؟
سسسکلکک
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.