موجر‌ها نخوانند!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی موجر‌ها نخوانند!     در این چندین ماه اخیر، هرچند وقت یکبار و در این خودی و بی‌خودی، سراغی می‌گیریم از جنابان موجر و در هر نوبت این بزرگواران را سفارش به ملاحظه و مدارا و انصاف می‌کنیم که البته آمار دقیقی از نتیجه حرف‌ها و توصیه‌های خودمان نداریم ولی وقتی […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

موجر‌ها نخوانند!

    در این چندین ماه اخیر، هرچند وقت یکبار و در این خودی و بی‌خودی، سراغی می‌گیریم از جنابان موجر و در هر نوبت این بزرگواران را سفارش به ملاحظه و مدارا و انصاف می‌کنیم که البته آمار دقیقی از نتیجه حرف‌ها و توصیه‌های خودمان نداریم ولی وقتی با چند مستأجر دور و بَرمان صحبت می‌کنم، به‌نظر می‌رسد یا حرف‌های ما به سمع و نظر موجرهای گرامی نرسیده است و یا کلاهمان پشمی ندارد و کسی تَره هم برای سفارشاتمان، خُرد نمی‌کند. البته از آنجا که اعتماد به سقف ما کمی کاذب تشریف دارد، فرض بر این می‌گذاریم که هم مطالب ما را همه خلق‌ا… عامی جماعت مقیم کشور و ایضاً خارج‌نشین می‌خوانند و هم اینکه صفر تا صد آن را به دیده منت، گذاشته و مو به مو رعایت می‌کنند ولی از بخت بد، همان چهار نفر موجری که دچار ناشنوایی ترجیحی مصلحتی شده‌اند، عدل شده‌اند صاحبخانه همان مستأجرهایی که جنابمان با ایشان صحبت می‌کنیم!

  قبول دارم که این موضوع بدشانسی کوچکی نیست ولی همین‌که می‌دانم همه موجرهای گرامی جانب انصاف را نسبت به مستأجرهای خود رعایت کرده، حواسشان به شرایط و وضعیت آن‌ها هست و در هنگام مشخص کردن مبلغ رهن و اجاره قرارداد، چشم‌ها را نمی‌بندند، همین باعث مسرت و خوشحالی است که با این خیل عظیم منصف روادار درجه یک، شده‌ایم ۸۵ میلیون نفر.

  اینکه عرض کردیم موجر‌ها نخوانند برای این بود که اکثر این عزیزان به وظیفه انسانی خود عمل کرده‌اند و حالا نوبت ما مستأجرهاست که زیادی طمع نداشته باشیم و از این مهربانی و لطف بی‌شائبه ایشان سوءاستفاده نکرده و مثلاً یکدفعه فیل‌مان یاد هندوستان نکند که صاحبخانه ما امسال میزان رهن و اجاره‌بها را نه تنها بالا نبرد، بلکه ۳۰ تا۴۰ درصدی هم آن‌ها را پایین کشیده و باقلوا و حلوایی بشود تن‌تنانی!

  البته این موضوع در رابطه با عزیزان کسبه و فنی کار و تولید و توزیع‌کننده و هر آن‌کسی که دستی در کسب‌وکار خصوصی دارد نیز صدق می‌کند، اینقدر این بزرگواران در این چند ماه از خود ملاحظه و گذشت و تخفیف‌های بالا و فروش اقساطی قرض‌الحسنه و راضی بودن به سود متعارف و بالا و پایین نکردن قیمت‌ها براساس نرخ‌های لحظه‌ای طلا و دلار و این دست کارهای الکاسب حبیب الهی از خود نشان داده‌اند که آدم در مقابل این طبع بلند و مناعت بی‌نظیر، کم می‌آورد. بنابراین توصیه موکد جنابمان این است که این یادداشت را کسبه و موجرهای محترم نخوانند و اگر تا همین جا را خوانده‌اند، دیگر ادامه ندهند تا ما مستأجر و مشتری‌های کارگر و کارمند همیشگی، چهار کلام حرف خصوصی بزنیم و بتوانیم به یک برنامه جامع اقدام مشترک برسیم که چطور از زیر بار این منت بی‌انتها خارج شویم و بیش از این شرمند جنابشان نشویم!

   خدمت عزیزان دلسوخته و روان به‌هم ریخته و مستأصل مستأجر و کارگر و کارمندهای ۲۷ درصد افزایش حقوق یافته و ایضاً آن عزیزدل‌هایی که کار فصلی و پاره‌وقت دارند و همیشه هشت‌شان گروی نُه هست، عرض می‌کنیم که ظاهراً اکثر ما خلق‌ا.. فقط بلدیم حرف‌های خوب بزنیم و از زمین و زمان بابت گرانی و تورم و شیر تو شیری گله و شکایت کنیم ولی وقتی نوبت خودمان شده و اندک موقعیت و فضا و قدرتی به دستمان می‌رسد از سوزاندن هیچ نوع آتشی فروگذاری نمی‌کنیم، مثلاً آن جناب موجری که نه ۱۰ درصد و ۳۰ درصد و ۴۰ درصد، بلکه ۱۰۰ و ۱۵۰ و ۲۰۰ درصد روی کرایه خود می‌گذارد و همچین بُراق و شفاف به مستأجر بینوا می‌فرماید همینه که هست و یا آن کاسبی که تا جایی که کشش دارد سود خود را بالا می‌برد و جنس خود را حتی چند برابر قیمت خرید هم می‌فروشد و یا آن فنی‌کاری که…، کلاً فقط انتظار خوبی و رواداری و انسانیت را از دیگران دارند انگار نه انگار که همه سوار یک کشتی هستیم و با هر دستی بدهیم، با همون دست پس می‌گیریم!

                                 هوشنگ‌خان