روایت پروفسور کردوانی از عوامل خشکسالی و بیآبی در ایران به گزارش خبرآنلاین برای بررسی وضعیت آب ایران و رسیدن به راهکارهایی برای جبران خسارتها، پروفسور پرویزکردوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران و چهره ماندگار از ۳ علت اصلی بحران آب در ایران گفت که در ادامه میخوانید. دکتر کردوانی در ابتدا بگویید که ما […]
روایت پروفسور کردوانی از عوامل خشکسالی و بیآبی در ایران
به گزارش خبرآنلاین برای بررسی وضعیت آب ایران و رسیدن به راهکارهایی برای جبران خسارتها، پروفسور پرویزکردوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران و چهره ماندگار از ۳ علت اصلی بحران آب در ایران گفت که در ادامه میخوانید.
دکتر کردوانی در ابتدا بگویید که ما چقدر آب داریم؟
ما حتی آمار دقیقی از میزان آبی که داریم هم نداریم، همه حدس است. برای آب باید۳ ایستگاه بارانسنجی درست شود اما این کار را ما نکردیم. میزان آب سطحیمان را هم نمیدانیم چقدر است چه برسد به آب زیرزمینی، اعداد ارقام که میدهند را باور نکنید، غلط است. هر کسی عدد و ارقام میگوید دروغ است؛ اما من الان دارم میگویم وضع آب خیلی بد است.
اما برای حل این بحران آب باید چه کاری انجام دهیم؟
اولین مسأله درباره آب این است که اصلاً چه شد که به این روز افتادیم؟ در گذشته شرایط آبی ما خوب بود؛ کشاورزی میکردیم و سپس قناتها را درست کردیم تا از آن برای آب کشاورزی استفاده کنیم. برای به دست آوردن آب شرب هم در همین شهر تهران با مشک در نزدیک قناتها آب پر میکردیم و یا با گالون برای ما آب میآوردند. به همین دلیل نمیتوانستیم آب زیادی مصرف کنیم. رودها هم در آن زمان بدون هیچ مانعی مسیر خود را میرفتند، مثلاً در هنگامی که انسان نبود مقداری از زایندهرود تبخیر میشد، باقی آن هم به تالاب گاوخونی میریخت. با گذشت زمان انسان هم که به دنیا آمد، از اندکی از آبهای این رودها برای کشاورزی، شستشو و … استفاده میکرد. پس در قدیم دو منبع مهم آب داشتیم یکی آب زیرزمینی که طریق قناتها از آن استفاده میکردیم و دیگری رودها که آنها را هیچ مدیریتی نمیکردیم و حتی گاهی سیل میآمد.
پس چه چیزی باعث شد که آنقدر منابع آبی ما کاهش پیدا کند؟
این میزان استفاده از آب برای انسان کافی نبود، انسان که اشرف مخلوقات است به دنبال راهی بود که به شکلی آب بیشتری به دست بیاورد، ما خیلی افراط کردیم. پس ۳ چیز اختراع کردیم تا هر چقدر میتوانیم آب استفاده کنیم؛ در ابتدا به دنبال آبهای زیرزمینی رفتیم، آن زمان برای استفاده از آبهای زیرزمینی قنات حفر کرده بودیم اما این برای انسان کافی نبود و چاه را اختراع کرد. آرام آرام مرکز شهرهای مختلف ایران به آلبوم حفر چاهها تبدیل شدند و با تابلو از چاهها تبلیغ میکردند. تبلیغهایی که در آن نوشته شده بود؛ در تابستان قناتها هرز میرود، هر جایی نمیتوان قنات ساخت، باید هزینه زیادی برای قنات داد و … مثلاً زمانی در روستاها اسب و الاغ بود و سپس یکی مثل من با خودوریی به روستا رفت و وقتی اهالی روستا فهمیدند که من دو ساعت از تهران تا روستا آمدهام رفتند خودرو خریدند و دیگر الان اسب و الاغی نیست. درباره قناتها همینطور مردم قدم به قدم شروع کردند و چاه ساختند.
این چاهها به شکلی باعث اتمام آب میشوند؟
وقتی چاهها را ساختند متوجه شدند که آبها تمام میشود؛ به همین دلیل گفتند که چاههای عمیق و نیمهعمیق بسازیم. این چاههای نیمهعمیق و عمیق بود که کشور ما را بیچاره کرد. به چاههایی که تا ۲۵ متر عمق دارند میگویند چاه سطحی، چاههایی که ۲۵ تا ۵۰ متر عمق دارند نیمهعمیق و به چاههایی هم که بیش از ۵۰ متر عمق دارند چاهعمیق میگویند، در ایران اکنون عمق برخی از چاهها به ۶۰۰ متر هم میرسد؛ همین شد که آب تمام شد. برای مثال در جیب من خوراکی وجود دارد اگر کمی دست شما وارد جیب من شود همه این خوراکیها تمام نمیشود اما اگر دست شما تا انتها برود همه خوراکی تمام میشود.
زدن چاهها چه پیامدی دارد ؟
در زمانی که حفر چاهها در ایران زیاد شده بود، آقای غفوری فرد که وزیر نیرو بود به رهبر نامهای نوشت که اگر روند حفر چاهها ادامه داشته باشد آب تمام میشود. رهبر هم گفتند که آب برای مردم است، نباید آن را غارت کنند و چاه فقط با مجوز وزارت نیرو باید زده شود. اما روند چاه ساختن ادامه پیدا کرد و برای جلوگیری از آن اولین اقدامی که انجام شد تبدیل دشتها به دو قسمت بود؛ دشتهای ممنوعه و دشتهای محدود. دشتهای ممنوع یعنی دشتهایی که دیگر نمیتوان در آن چاه زد. حال در آن زمان که کشاورزی شغل مردم بود وقتی در برخی از دشتها چاه ساختن ممنوع بود کشاورزی توسعه پیدا نمیکرد و این باعث شده اکنون سه چهارم دشتهای ما خشک شوند. یک اشتباه بزرگ دیگر هم که انجام دادند این بود که این دشتها فقط برای کشاورزی ممنوع شدند از اینجا شرایط خراب شد.
مثلاً دشت کرج و ورامین برای چاه زدن ممنوع هستند و اگر چاه بزنید به زندان میروید. اما شورای شهر ۶ حلقه چاه میزند و وزارت نیرو، چاه غیرمجاز شورای شهر را به مجاز تبدیل میکند. مثلاً روستای محمدآباد تا دیروز روستا بود و اجازه حفر چاه در آن وجود نداشت ولی الان که تبدیل به شهر شده به راحتی در آن چاه میسازند. اتفاق دیگری که با ساخت چاه رخ داد، خشک شدن قناتها بود؛ ساخت چاهها بسیاری از قناتها را خشک کرد و در آینده هم اگر قناتی باشد حتماً خشک میشود مگر جاهایی که دشت هستند و شیب دارند.
به جای قناتهای خشک شده هم چاههای جدیدی ساختند و این چاههای جدید هم باعث شد قناتهای دیگری خشک شوند. سومین پیامد ساخت قناتها، پیشروی آب شور بود. مثلاً در ساری آنقدر چاه ساختند که دیگر آب از دریا وارد چاهها شد و در واقع آب شور پیشروی کرد، با پیشروی آب شور دیگر نتوانستیم از آب چاهها به عنوان آب خوراکی استفاده کنیم. در کشاورزی هم برخی گیاهان با آب شور رشد نمیکند. آب شور همچنین منجر به ساخت کویر یا نمکزار جدید میشود، مثل دریاچه ارومیه.
چهارمین پیامد از طریق چاههای آرتزین ایجاد میشود، یعنی اینکه یک چاه منجر میشود خود آب به بالا برود و این آبیاری را تحت فشار قرار میدهد. مثلاً در روستایی در نزدیکی جیرفت چاهی زدن که به آرتزین تبدیل شده است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.