قافیه ۱۵ ساله «اسفندیار» را به اعراب باختیم وعده مناقصه برای انتخاب پیمانکار یک میدان نفتی روی هوا معلق ماند! سمیه مهدوی – ۱۵ سال از استارت بازار نفت ایران برای به حرکت درآوردن چرخهای تولید میدان نفتی اسفندیار میگذرد. میدانی که با گذشت نیم قرن از کشف آن در جزیره خارگ همچنان سرنوشتش در […]
قافیه ۱۵ ساله «اسفندیار» را به اعراب باختیم
وعده مناقصه برای انتخاب پیمانکار یک میدان نفتی روی هوا معلق ماند!
سمیه مهدوی – ۱۵ سال از استارت بازار نفت ایران برای به حرکت درآوردن چرخهای تولید میدان نفتی اسفندیار میگذرد. میدانی که با گذشت نیم قرن از کشف آن در جزیره خارگ همچنان سرنوشتش در هالهای از ابهام و بلاتکلیفی فرورفته است. در این میان پیمانکاران داخلی و خارجی متعددی از مسیر میدان اسفندیار عبور کردند اما بدون عملکرد مثبتی نتیجه کار به نفع رقیب دیرینه صنعت نفت ایران یعنی عربستان بازگشت. سعودیها با استفاده از شرایط موجود توانسته است برداشت خود را از این میدان مشترک به حداکثر برساند. این درحالی است که میزان بهرهبرداری و تولیدات ایران روی کانال صفر مانور میدهد و عملاً اسفندیار را به حال خود رها کردهاند.
هرچند از سالهای گذشته تلاشهایی در جهت روی غلتک انداختن این میدان نفتی صورت گرفت اما هیچیک نتوانست گره کور این سناریوی نفتی را باز کند.
این در حالی است که امروز با مطرح شدن قراردادهای جدید نفتی تحت عنوان IPC که به گفته مدیران، فرم تکمیل شده همان قراردادهای بیع متقابل هستند؛ انتظار میرفت اسفندیار نیز به این سیاهه نفتی اضافه شود، اما با نگاهی به ۱۵ میدان نفتی نام برده در لیست مناقصات جای خالی این میدان به وضوح رویت میشود.
ایران از سالهای ۸۰ و ۸۱ شمسی قراردادهای متعددی برای انتخاب پیمانکار به منظور توسعه بخش ایرانی میدان اسفندیار در مرحله مذاکره و حتی عقد قرارداد داشته است اما عملاً هیچ کدام به اجرا در نیامد.
اولین قرارداد توسعه میدان نفتی اسفندیار در قالب بیع متقابل با هدف تولید روزانه۴ هزار بشکه نفت، در سال ۱۳۸۱، با شرکت پترو ایران منعقد شد. ارزش قرارداد بیش از ۳۹۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار و مدت اجرای پروژه ۵ سال و زمان خاتمه آن بهار ۱۳۸۶ بود.
در حالی که پترو ایران عملیات را در میدان نفتی اسفندیار آغاز کرده و طبق برنامه پیش نرفته بود، شرکت نفت فلات قاره به عنوان بهرهبردار طرح، اعلام کرد که میدان نفتی اسفندیار توانایی تولید بیشتری دارد و بر همین اساس شرح کار پروژه تغییر یافت و تغییرات جدیدی در طراحیها و نوع تأسیسات صورت گرفت.
بر این اساس با طولانی شدن زمان اجرای توسعه میدان اسفندیار توسط شرکت پترو ایران از یک طرف و همچنین درخواست تغییر شرح کار اولیه و افزایش ظرفیت تولید از طرف دیگر، تأمین مالی پروژه با مشکلات زیادی روبهرو شد. بهطوری که این افزایش هزینه طرح را شورای اقتصاد تصویب نکرد و در نهایت اجرای پروژه متوقف و قرارداد اجرای طرح توسعه این میدان با شرکت پترو ایران فسخ شد و اجرای آن به شرکت نفت فلات قاره سپرده شد تا در مرحله اول توسعه میدان اسفندیار روزانه ۱۰هزار بشکه نفتخام و در مرحله بعدی ۲۰ هزار بشکه نفتخام تولید شود.
پیمانکار مالزیایی دیپورت شد
به دنبال واگذاری اجرای طرح توسعه میدان نفتی اسفندیار به شرکت نفت فلات قاره، این شرکت اقدام به برگزاری مناقصه در سال ۱۳۸۶ کرد. در نهایت توسعه این میدان نفتی در بهار سال ۱۳۸۸ به صورت فاینانس به یک شرکت مالزیایی واگذار شد، البته شرکت ملی نفت ایران این مجوز را هم داده بود که چنانچه شرکت مالزیایی به نتیجه نرسید، توسعه میدان اسفندیار به شکل تولید زودهنگام در سال ۱۳۸۸ توسط شرکت نفت فلات قاره آغاز شود.
در پی این امر محمود زیرکچیانزاده، مدیرعامل وقت شرکت نفت فلات قاره ایران از سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیون یورویی بانک ملی قطر برابر با ۱۰۰ درصد سرمایه اولیه توسعه میدان نفتی مشترک اسفندیار در این پروژه خبر داد که قرار بود با نهاییشدن مذاکرات، عملیات اجرایی توسعه میدان مشترک اسفندیار توسط پیمانکار مالزیایی آغاز شود.
البته پس از مدتی بانک ملی قطر اعلام کرد که این بانک هیچگونه اطلاعی درباره سرمایهگذاری برای توسعه میدان دریایی اسفندیار ندارد و قرار هم نیست که چنین سرمایهگذاری توسط این بانک صورت پذیرد و نتیجه اینکه در این شرایط قرارداد با پیمانکار مالزیایی لغو شد.
در این راستا، شهریور ماه ۸۹ بود که وزارت نفت تصمیم به توسعه این میدان با استفاده از توان داخلی گرفت و مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره نیز گفت که به این منظور از محل انرژی فاند (صندوق انرژی) ۴۰۰ میلیون یورو منابع به توسعه میدان مشترک اسفندیار اختصاص داده شده است. همچنین با تأمین منابع مالی، بهزودی مناقصههایی برای انتخاب پیمانکاران این پروژه آغاز میشود.
دست رد مپنا بر سینه اسفندیار
سال ۹۳ شرکت مپنا که قرارداد توسعه میدان نفتی مستقل فروز B را در دولت گذشته منعقد کرده و در دولت جدید اجرای این قرارداد با دستور وزیر نفت متوقف شده بود، به وزارت نفت اعلام کرد که آماده است توان خود را برای توسعه میادین مشترک قرار دهد و از شرکت ملی نفت خواست تا میادین مشترکی به مپنا پیشنهاد دهند. شرکت ملی نفت ایران نیز سال ۹۲ میدان نفتی اسفندیار را برای توسعه به شرکت مپنا پیشنهاد داد و شرکت مپنا مکلف شد که راساً اقدام به مطالعه میدان برای تهیه MPD آن کند.
شرکت مپنا با چند ماه تمرکز روی مطالعه این میدان به وزارت نفت اعلام کرد که میدان نفتی اسفندیار دیگر توجیه اقتصادی برای توسعه و سرمایهگذاری برای برداشت نفت ندارد از اینرو این شرکت حاضر به سرمایهگذاری در این میدان نیست.
اولویتی که توجیه اقتصادی ندارد!
بر این اساس اگر توسعه میدان نفتی اسفندیار طبق طرح اولیه در بهار ۸۶ با ظرفیت تولید روزانه ۴ هزار بشکه به بهرهبرداری میرسید، با در نظر گرفتن متوسط قیمت نفت در طول سالهای گذشته، تا سال ۹۳ درآمدی معادل حداقل یک میلیارد دلار نصیب کشور میشد.
شهریور ۹۴ مدیرعامل شرکت نفت فلات قاره با اعلام اینکه مذاکرات اولیه به شرکتهای توتال و انی آغاز شده است، گفت: قرارداد اولیه توسعه میدان مشترک اسفندیار با یک شرکت نروژی-اتریشی امضا شد.
سعید حافظی گفت: اسفندیار جزو اولویتهای توسعهای این شرکت است؛ برای توسعه این میدان مشترک با یک شرکت نروژی-اتریشی در حال مذاکره هستیم. البته قرارداد اولیه توسعه میدان امضا و ام.دی.پی آن نیز آماده شده است. در حال حاضر منتظر نهاییشدن قراردادهای جدید نفتی هستیم.
همان زمان محمد باقر سلیمانی، مدیر عملیات تولید شرکت نفت فلات قاره درباره آخرین وضعیت توسعه میدان نفتی اسفندیار اظهارکرد: در مورد اسفندیار صحبتهای زیادی مطرح شد اما میدان فروزان و ناحیه نفتی آن دارای خصوصیات خاصی نسبت به دیگر میادین مشترک هستند و مخازن آنها به صورت جزیرهای قرار گرفته و همه بخشهای آن مشترک نیست. میدان اسفندیار نیز در این منطقه قرار دارد و فعلاً همانطور باقی مانده است اما من تصور میکنم اگر بخواهیم کار را با منابع مالی کافی دوباره شروع کنیم باید به سراغ میادین مشترک مهمتر نفتی و گازی برویم.
مشتاقعلی گوهری، معاون برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران نیز در زمستان سال ۱۳۹۴ در مورد میدان اسفندیار گفت: اسفندیار، میدان خاصی است و در مورد آن احتمالاتی مطرح است که شاید توسعه این میدان از توجیه اقتصادی برخوردار نباشد. این میدان، بسیار کوچک است و برآوردها نشان میدهد تولید حداکثر بین ۵ تا ۷ هزار بشکه در روز از این مخزن امکانپذیر باشد. بنابراین بحث بر سر اقتصادی بودن میدان است؛ مگر اینکه یک سرمایهگذار پیشنهاد توسعه این میدان را با استفاده از روشهای بهینه تولید ارایه دهد و رقم سرمایهگذاری در حدی باشد که توسعه میدان از نظر اقتصادی مقرون به صرفه شود.
نیاز اسفندیار به سرمایهگذاری ۷۰۰ میلیون دلاری
ازاینرو میدان نفتی اسفندیار که مخزن آن بین ایران و عربستان مشترک است با برداشت یک سویه عربستان و سالها تعلل ایران در انجام سرمایهگذاری و توسعه آن، امکان بهرهبرداری را از دست داده و نفت این میدان مشترک برای همیشه از دسترس ایران خارج شده است.
برآوردها حاکی از آن است که توسعه این میدان مشترک نفتی در خلیجفارس به حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
شرکت عربستانی آرامکو خلیج که مسؤولیت توسعه منطقهای عملیاتی شامل ۴ میدان نفتی لؤلؤ، دورا، حوت و خفجی را برعهده دارد از سال ۱۹۶۱ تاکنون میلیونها بشکه نفت خام از این منطقه عملیاتی برداشت کرده است.
بلاتکلیفی درمورد میدان اسفندیار در حالی ادامه داشت که برخی رسانهها ادعا کردند عربستان با همکاری غیرقانونی کویت سالهاست از میدان مشترک با ایران برداشت نفت دارد.
به گفته این رسانهها عربستان در سال ۲۰۰۰ شرکت Aramco Gulf Operations را بهمنظور توسعه و بهرهبرداری از میادین خفجی، هوت، لؤلؤ و دورا تأسیس کرد. عربستان و کویت این ۴ میدان را در منطقهای بهنام divided zone بهمعنی «منطقه تقسیم شده» بین خود تقسیم کردند. کویت نیز شرکتی با نام Kuwait Gulf Oil در سال ۲۰۰۲ تأسیس کرد تا راهبری divided zone را در کنار شرکت عربستانی در دست بگیرد و بهنوعی از منافع کویت در این منطقه حفاظت کند. عربستان و کویت بهطور مشترک از مجموعه این ۴ میدان روزانه ۳۰۰ هزار بشکه در روز نفت خام برداشت میکنند.
این میدان مشترک در شرایطی ۱۵ ساله در بایکوت نفتی قرار گرفته که با سخنان ضد و نقیض مسؤولان روبهرو شده است. از یک سو انگ بلامنفعه بودن به آن میزنند و با ارزیابیهای صورت گرفته میگویند توجیه اقتصادی ندارد بنابراین پیمانکاران داخلی با استناد بر این امر تاکنون از آن چشمپوشی کردهاند. اما از سوی دیگر اولویت اصلی شرکت نفت فلات قاره معرفی میشود. این در حالی است که تاکنون از سوی وزارت نفت اسفندیار در سبد مناقصات IPC به عنوان میدانی که برای شرکتهای داخلی و خارجی رونمایی شود، قرار نگرفته است. با توجه به عملکرد عربستان باید پرسید اگر این میدان مشترک توجیه اقتصادی ندارد چگونه شریک نفتی فقط تا سال ۹۳، ۳۰۰ میلیون بشکه نفت برداشت کرده است؟ شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد فنآوری و دانش پیمانکاران و شرکتهای داخلی جوابگوی این پروژن نیست و لازم است برای بهرهبرداری مطلوب، متصدیان امر آن را در سبد IPC بگنجانند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.