تبلیغات وارونه!

                  حرف‌های خودی و بی‌خودی تبلیغات وارونه!    ظاهراً این سبک و سیاقی که برخی مشاوران تبلیغات و البته خلاقیت‌های شرکت‌های فروشنده و سازنده و توزیع‌کننده برای تبلیغ کالا یا خدمات خود در پیش گرفته‌اند، آنقدری جلو خواهد رفت که یا به‌طور کامل چارچوب و قواعد تبلیغات […]

                  حرف‌های خودی و بی‌خودی

تبلیغات وارونه!

   ظاهراً این سبک و سیاقی که برخی مشاوران تبلیغات و البته خلاقیت‌های شرکت‌های فروشنده و سازنده و توزیع‌کننده برای تبلیغ کالا یا خدمات خود در پیش گرفته‌اند، آنقدری جلو خواهد رفت که یا به‌طور کامل چارچوب و قواعد تبلیغات درست و مؤثر را دگرگون کرده و همه صاحب‌نظران و متخصصان بر اشتباه و بی‌ربط بودن ساختار و روش‌های علمی و تجربی نتیجه‌بخش که در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد، متفق‌القول شوند و یا به مرور شاهد پسرفت و افت فروش و ضعف برند و کاهش اعتبار شرکت‌هایی باشیم که اصرار دارند برعکس جریان آب شنا کنند و ثابت نمایند که دوران تحول و دگردیسی و تغییر باور‌ها در حوزه بازاریابی و فروش، فرا رسیده است!

  از روز ازل عرض کردیم که عزیزان مبلغ و طراح و سناریو‌نویس گرامی، خانه و ویلاهای لوکس و روبه مناظر زیبا و چیدمان و مبلمان لاکچری و ایضاً هنروران بور و بلوند و چشم‌رنگی، قرابت و رفاقت و صمیمیتی با زندگی و ظاهر غالب مردم و مخاطبین احتمالی تبلیغات شما ندارد.

  تبلیغات گسترده شهری و رسانه‌ای و تلویزیونی و فضای مجازی، خوب و خیلی خوب است، ولی چاه هم باید از خودش آب داشته باشد، بالاخره شما باید در حداقل یکی، دو تا از شاخص‌های کیفیت و کمیت و روش برخورد با مشتری و قیمت و ارائه خدمات، مزیت و برتری داشته باشید، اینکه با کمپین‌های سنگین و پرهزینه تبلیغاتی، مخاطب را به سمت خود جلب می‌کنید، هنر بزرگی است، ولی تبدیل کردن آن‌ها به مشتری و حفظ و دائمی و وفادار کردن آن‌ها به همان ارزش پیشنهادی و مزیت‌های رقابتی شما برمی‌گردد.

  عرض کردیم که آنچه می‌گویید و نشان می‌دهید، با آنچه مردم می‌بینند و آنچه اتفاق می‌افتد، چه در ظاهر و چه در ارتباط با مشتری و چه قیمت و کیفیت و هرچیزی که مخاطب در هنگام مراجعه یا خرید با آن روبه‌رو می‌شود، باید شبیه و یکسان و منطبق بر هم باشد، رنگ و طرح و بو و طعم و نرخ و دوام و زیبایی و کارایی و… در عمل باید مورد پسند و رضایت و قابل قبول باشد، تخیل و تصویر‌سازی ذهنی و تبلیغ و وعده و شعار، موقع خرید و پس از استفاده از خدمات، کاربردی ندارند و مراقب باشید که سیاهی به زغال نماند!

  از این حرف‌ها زیاد زدیم و البته باز هم می‌زنیم، ولی همچنان برخی‌ها در فضای سانتیمانتال و خوش‌بینی و یا شاید هم تحلیل و برداشت اشتباه سیر کرده و می‌کنند و در این ماه‌های اول سال که قیمت‌ها رسماً با هم مسابقه گذاشته و فاصله توان و جیب مردم با قیمت کالاها، هر روز بیشتر می‌شود و خلق‌ا… برای هر خرید کوچک و بزرگی مجبورند، حسابی دقت و بررسی کنند و هر روز هم که می‌گذرد در خرید سختگیر و محتاط‌تر می‌شوند، کار به جایی رسیده است آن بهار فروش‌های پرشمار و حجم انبوه مشتریان که طی یکی، دو سال اخیر رو به نقصان و ضعف گذاشته بود، آرام آرام خزان برگ‌ریزان خود را تجربه می‌کند و اگر طرحی نو درانداخته نشود، رکود تمام قد زمستان، از گرد راه خواهد رسید.

  جالب است این وسط برخی‌ها با خلاقیت‌های عجیب، رسماً خودزنی می‌کنند، فی‌المثل، به‌خاطر کم کردن هزینه تبلیغات! تماس می‌گیرند و سریعاً قطع می‌کنند تا مخاطب، با دیدن میس‌کال روی گوشی خود با ایشان تماس بگیرد و این بزرگواران شروع کنند به تبلیغ محصول و یا خدمات خود، البته برخی صدای ضبط شده گذاشته‌اند تا احتمالاً هزینه‌های تبلیغات را بیش از پیش مدیریت کنند، شاید هم می‌دانند این روش تبلیغی، آزاردهنده و روی مخ است و نمی‌خواهند با ترکش‌های مخاطب روبه‌رو شوند!

  به هرحال دوستان مشاور و صاحبان گرانقدر کسب‌وکار، حواسشان باشد که این مدل تبلیغات مرزی، مثل راه رفتن روی بند است، چون اولاً همه هنر و کیفیت و مزیت‌ها در تبلیغات خلاصه می‌شود و ثانیاً هر آن ممکن است دچار لغزش شده و احترام و تکریم مخاطب، فدای غلو و بزرگ‌نمایی و ساده‌انگاری‌ها شود!

 

 

 

                                                              هوشنگ‌خان