حرفهای خودی و بیخودی خودرو ارزان، پَر! بالاخره انتظارها به سر رسید و بخشنامه تعرفه واردات خودرو از راه رسید و دل مشتاقان را گرم، چشم ذینفعان را تَر و روح و روان مصرفکنندگان را زخم، کرد! آری برادر! با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن، اینچنین است که خلقا… […]
حرفهای خودی و بیخودی
خودرو ارزان، پَر!
بالاخره انتظارها به سر رسید و بخشنامه تعرفه واردات خودرو از راه رسید و دل مشتاقان را گرم، چشم ذینفعان را تَر و روح و روان مصرفکنندگان را زخم، کرد!
آری برادر! با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن، اینچنین است که خلقا… و کارشناسان و ایضاً برخی مسؤولین از قیمت بالا و کیفیت پایین خودرو، در رنج و عذابند و تبدیل شدن خودرو از یک کالای مصرفی به سرمایهای، داد همه را درآورده و مدتهاست که بحث واردات خودروهای نو و این روزها خودروهای کارکرده، داغ است تا بلکه مرحمی شود بر این زخم کاری و این گروگانگیری اقتصادی به خیر و خوشی تمام شود، ولی ناگهان چشممان به جمال بخشنامه تعرفهای روشن میشود که علیالحساب تعرفه خودروهای متوسط معمولی پُرمصرف با افزایش ۱۵ و ۲۰ درصدی به قله ۶۶ و ۹۱ درصدی صعودی موفق و بدون بازگشت داشته و نشان میدهد که در همچنان بر همان پاشنه گرانی خودرو و بیسامانی میچرخد و اختلال در ثبات رویه و هدفگذاری است که در یکجا از بحران قیمت و کیفیت و حمایت از مردم میگوییم، جای دگر هم و غممان پشتیبانی از صنعت خودرو است و گوشمان بدهکار نقدها و ضعفها نیست، کمی آنطرفتر واردات خودروی نو و کارکرده را راهحل میدانیم و در آخر، عدل همانجایی که باید محصول درجه یک تدبیر و نقد و طرح و برنامه را برداشت کنیم، با تعرفه ۶۶ و ۹۱ درصدی، قلب همه رشتهها را هدف گرفته و پنبه میکنیم… .
بله ما هم فهم و درک داریم که بالاخره جناب دولت باید خرج خود را درآورده و چه چیزی بهتر از همین تعرفههای شیرین بیدغدغه گمرکی که میتواند کلی پول بیزبان را به خزانه واریز کند. ولی اینکه کار شده است جزیرهای و هر دستگاهی به دنبال کار و بار و حل مشکلات و طی کردن نقشهراه خودش است، اسباب خوشحالی عزیزان نگران از کاهش قیمت خودرو و سودهای بیشمار دلالی و واسطهگری و ناامیدی و افسردگی خلقا… را فراهم کرده و معلوم نمیشود که بالاخره میوهای که قرار است چیده شود، چیست؟
این وسط، داستان دیگری هم وجود دارد که فرمایش میشود: در این وانفسای ذخیره دلاری و تنگ و باریک شدن کانال درآمدهای ارزی، هر یک دلاری که خرج خرید و واردات خودرو میشود، به ضرر اقتصاد و جیب دولت است و اثرش در گرانی و تورم، سفره خلقا… را کوچک و کوچکتر میکند، برای همین در نظر گرفتن تعرفههای سنگین برای واردات خودرو، باعث میشود با سونامی واردات روبهرو نشویم و دلارهای بیزبان، حیف و میل نشود!
یعنی نمیدانم این مدعی جدید را کجای دلمان بگذاریم، یکطرف که واردات خودرو جهت تعدیل بازار داخلی و کاهش تورم و رضایت خلقا… را داریم، در طرف دیگر با عیالواری و مخارج بالای جناب دولت خدمتگزار و ترس از کسری بودجه و مصیبت جبران با افزایش نرخ ارز و چاپ پول پرقدرت و مصیبت روی مصیبت، روبهرو هستیم و کمی آنطرفتر زور و بنیه خزانه و تنگ بودن قافیه درآمدهای ارزی که ماحصلش تفاوتی با جبران کسری بودجه با گرانی دلار و رشد نقدینگی بیحساب، ندارد!
بنابراین اینجور که پیداست، قرار است ماحصل این مثلت واردات و تعرفه و کمبود دلار، نشان دهد، که بهطور کل خودمان را علاف و منتظر از راه رسیدن خودرو کارکرده و کاهش قیمت بازار و در نهایت آرامش بازار نکنیم که از هر طرف که برویم کار به خنس میخورد!
فهم هوشنگخانی ما میگوید که اینجوریا هم نیست و اگر عزیزان دولتی عجالتاً اجازه واردات خودروهای بالای ۲۰۰۰ سیسی را ندهند که هرچه تعرفهاش را هم بالا ببرند، عزیزان چهار درصدی بیخیال خرید آن نمیشوند. تمرکزشان را روی واردات خودرو کارکرده بگذارند، آرامش بازار و اثرگذاری کاهش قیمت خودرو بر روی قیمت دیگر اقلام را در نظر گرفته و از خیر بخشی از درآمد تعرفهای بگذرند و با این دست فرمان آن مثلت شوم را سر به راه کنند تا نه سیخ بسوزد و نه کباب!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.