چالشهای نرخ اشتغال بر مبنای تعاریف وارداتی گروه اقتصادی- اشتغال جزو ارکان اقتصاد هر کشوری است و آثار و تبعات آن نه صرفاً در حوزه اقتصاد بلکه در بخشهای اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی یک کشور قابلبررسی است. این در حالی است که تعاریف جهانی مبنی بر داشتن یک ساعت کار در هفته از سوی […]
چالشهای نرخ اشتغال بر مبنای تعاریف وارداتی
گروه اقتصادی- اشتغال جزو ارکان اقتصاد هر کشوری است و آثار و تبعات آن نه صرفاً در حوزه اقتصاد بلکه در بخشهای اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی یک کشور قابلبررسی است. این در حالی است که تعاریف جهانی مبنی بر داشتن یک ساعت کار در هفته از سوی سازمانهای جهانی، به هیچ عنوان با واقعیات جامعه و نیازهای معیشتی شاغلین قابلقیاس نیست. واقعیت آن است هیچ کدام از سازمانهای دولتی و وزارتخانهها حاضر نیستند با تنها ۶۰ دقیقه کار در هفته؛ کارمندان خود را بیمه کنند؛ لیکن در زمان اعلام نرخهای آماری، داشتن کار یک ساعته در هفته ملاک شاغل بودن محسوب میشود.
ملاک یک ساعت کار در هفته ملاک نا مناسبی برای تعیین بیکاری است
در شرایطی که کارگران با درآمد یک ماه خود نمیتوانند تأمین معیشت کنند، آیا ملاک یک ساعت کار در هفته ملاک مناسبی برای تعیین بیکاری است یا در حال حاضر تعداد زیادی از شاغلین، بیکار قلمداد میشوند؟
طبق تعریف سازمان بینالمللی کار هر فرد با سن ۱۰ سال و بیشتر که در هفته حداقل یک ساعت کار کرده باشد، فرد شاغل محسوب میشود که در ایران نرخ شاغلان و بیکاران نیز براساس همین معیار محاسبه میشود.
کارشناسان اقتصادی معتقدند محاسبه نرخ بیکاری و اشتغال کشور با ملاکهای نادرست باعث غیرواقعی بودن آمارهای بازار کار میشود و در همین راستا، برنامهریزیها از سوی نهادهای مجری برای حل معضل بیکاری با انحراف همراه است.
براساس اعلام مرکز آمار ایران نرخ بیکاری در بهار امسال با رشد ۱٫۴درصدی به ۱۲٫۲ درصد رسیده است. شمار رسمی بیکاران هم به ۳میلیون و ۱۴۹هزار نفر رسیده است.
میزانی که از سوی مرکز آمار برای محاسبه نرخ بیکاری و اشتغال استفاده شده است، مطابق معیار فعالیت فرد «یک ساعت در هفته» است. آمار اشتغال و بیکاری چند سالی است که با ملاک ذکر شده، تعیین میشود. در دولت هفتم و اوایل دولت هشتم معیار اشتغال در کشور دو روز در هفته یا همان ۱۶ساعت در هفته بود که به اذعان پارسا، رییس مرکز آمار ایران، تغییر در تعریف بیکاری از دولت هشتم آغاز شد.
پارسا میگوید: اگر نرخ بیکاری با تعریف گذشته محاسبه شود، میزان بیکاری دو درصد افزایش مییابد.
به گزارش تسنیم اگر بخواهیم با ملاک ۱۶ساعت در هفته نرخ بیکاری را محاسبه کنیم آخرین نرخ بیکاری بهار امسال که از سوی مرکز آمار۱۲٫۲ درصد اعلام شد حدود ۱۴٫۲ درصد میشود.
حال این سؤال مطرح است که نرخ بیکاری بهار امسال ۱۲٫۲ درصد یا ۱۴٫۲ درصد؟
تردید در درستی آمار بیکاری مطابق تعریف سازمان بینالمللی کار از آنجا ناشی میشود که کارشناسان اقتصادی بیان میکنند این تغییر زمانی کاربرد دارد که فرد شاغل با فعالیت یک ساعت در هفته توانایی تأمین معیشت خانوار خود را داشته باشد.
در حالی که مطابق آخرین گزارش بانک مرکزی درباره اقتصاد خانواده ایرانی برای سال ۹۴ هزینه خانوار شهری، دو میلیون و ۹۳۸هزار تومان برآورد شده که حقوق امسال مشمولان قانون کار ۸۱۲ هزار و ۱۶۴ تومان است، حتی اگر هزینههای خانوار شهری در سال جاری تغییر نکرده باشد، علاوه بر عقبماندگی مزد سال گذشته مشمولان قانون کار امسال هم ماهیانه با کسری دو میلیون و ۱۲۶ هزار تومانی مواجه هستند.
با توجه به اینکه یکی از ملاکهای فرد شاغل کسب درآمد و تأمین معیشت زندگی است، اکنون با چنین عقبماندگی مزدی ملاک فعالیت یک ساعت در هفته برای شاغل دانستن یک فرد ملاک درستی است؟ با این تفاسیر آمار بیکاری ۱۲٫۲ است یا بیشتر؟
معیارهای بینالمللی تعیین نرخ بیکاری وصله ناهمرنگ اقتصاد ایران
افراد با یک ساعت کار در هفته با داشتن درآمد۳ هزار و ۷۶۰ تومان در هفته شاغل محسوب میشوند. با ملاک کار یک ساعت در هفته، چند نفر از ۲۵ میلیون نفر شاغل در کشور، بیکار نیستند؟
نحوه محاسبه نرخ بیکاری در کشور براساس یک ساعت کار در هفته است. رییس مرکز آمار ایران چند روز گذشته با بیان اینکه بر اساس شاخصهای بینالمللی، با یک ساعت کار در هفته فرد در فهرست شاغلان قرار میگیرد، گفت: «نرخ اشتغال و بیکاری در ایران بر همین اساس محاسبه میشود.»
اشتغال یک ساعتهای که به اعتقاد نماینده ایران در سازمان بینالمللی کار (ILO)، درآمد آن ۳ هزار و ۷۶۰ تومان است. حالا جای این سؤال مطرح است چند نفر از ۲۵ میلیون نفر شاغل در کشور با یک ساعت کار در هفته در این لیست قرار میگیرند؟
در دولت هفتم و اوایل دولت هشتم معیار اشتغال در کشور دو روز در هفته یا همان ۱۶ساعت در هفته بود که به اذعان پارسا، تغییر تعریف بیکاری در دولت هشتم آغاز شد.
پارسا، رییس مرکز آمار ایران، چند روز گذشته درباره چگونگی جمعآوری اطلاعات برای اعلام آمار اشتغال در کشور گفت: در دنیا، تمامی خبرگان در حوزه اشتغال و بیکاری گرد هم آمده و اعلام کردهاند که دو روز کار در هفته ملاک شاغل بودن یا نبودن یک فرد است و این در مجموعه آمار سازمان ملل نیز تعریف شده و با آن تعریف حساب و کتابهای لازم صورت میگیرد. از اواخر دولت هشتم تعریف رسمی کل دنیا برای اشتغال یک ساعت در هفته را به معنای شاغل بودن یک فرد در نظر میگیرند.
از زمان دولت اصلاحات بود که یک ساعت کار در هفته هم اشتغال به حساب میآید.
اما در کنار تمام این موارد نکته مهم دیگر این است که پارسا اعلام کرده اگر نرخ بیکاری با تعریف گذشته محاسبه شود میزان بیکاری دو درصد افزایش مییابد. اگر بخواهیم با ملاک ۱۶ساعت در هفته نرخ بیکاری را محاسبه کنیم آخرین نرخ بیکاری بهار امسال که از سوی مرکز آمار۱۲٫۲ درصد اعلام شد حدود ۱۴٫۲ درصد میشود.
اولیاعلیبیگی، رییس کانون عالی شوراهای اسلامی کار ایران با انتقاد از معیار تعریف فرد شاغل در ارایه آمار گفت: طبق تعریف سازمان جهانی کار، یک ساعت کار در هفته فرد شاغل محسوب میشود اما واقعیت این است که باید با نگاه به واقعیات جامعه خودمان در مورد مبنای سنجش و استخراج آمار تصمیم بگیریم.
رییس کانون عالی شوراهای اسلامی کار ایران، با تأکید بر اینکه قاعدتا در تصمیمگیریها باید به تناسب شرایط جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی داخلی تصمیمگیری شود گفت: اگر قرار است براساس معیارهای بینالمللی آمار را ارایه دهیم باید خدمات مساوی و همتراز باجامعه بینالمللی به نیروی کار ایرانی ارایه شود.
وی با یادآوری اینکه حداقل دستمزد سال ۹۵ به میزان ۸۱۲ هزار تومان گفت: با احتساب این میزان دستمزد ماهانه، دستمزد یک ساعت کار معادل ۳۷۶۰ تومان است، آیا این نرخ دستمزد با دستمزد یک کشور توسعه یافته برابر است؟
در حال حاضر با توجه به اینکه مسؤولان دولت فعلی درباره نرخ بیکاری تأکید میکنند که باید مطابق تعریف مرکز آمار و استاندارهای آماری جهانی باشد که استاندارهای آماری جهانی درباره تعریف یک ساعت کار در هفته بیان میکنند: اگر فردی با یک ساعت در هفته کار تأمین معیشت کند، شاغل محسوب میشود. حالا با توجه به وضعیت معیشتی نیروی کار در ایران و درآمد یک ساعته۳ هزار و ۷۶۰ تومان میتوان یک ساعت در هفته را ملاک شاغل دانست.
باید توجه داشت درک و ارایه واقعیات جامعه یافتن نیمی از راهحل مشکلات اقتصادی است و کشور ما که در بسیاری از موارد مفاهیم وارداتی سازمانهای جهانی را نپذیرفته است لذا باید برای نجات اقتصاد آماری کشور از تعاریف غیرواقعی کشورهای غربی فاصله گرفت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.