سمیه مهدوی همسایگان نفتی ایران درحال چپاول ذخایر نفتی و گازی کشور هستند. شیخنشینان قطر از یک طرف در پارسجنوبی یکهتازی میکنند و سعودیها در فروزان و اسفندیار خود را مالک تمامعیار برداشتها کردهاند. ماجرای غارت منابع نفتی کشورمان توسط رقبا، قدمتی دیرینه دارد و مربوط به دیروز و امروز نمیشود. از همان زمان که […]
سمیه مهدوی
همسایگان نفتی ایران درحال چپاول ذخایر نفتی و گازی کشور هستند. شیخنشینان قطر از یک طرف در پارسجنوبی یکهتازی میکنند و سعودیها در فروزان و اسفندیار خود را مالک تمامعیار برداشتها کردهاند. ماجرای غارت منابع نفتی کشورمان توسط رقبا، قدمتی دیرینه دارد و مربوط به دیروز و امروز نمیشود. از همان زمان که نرخ هربشکه طلای سیاه روی کانال ۱۰۰ دلار میچرخید تا به امروز که به زحمت ارزش خود را در مرز ۵۰ دلار نگه داشته؛ این بازار از نظر میزان برداشت و تولید برای کشور چندان مطلوب و خوشیمن نبوده است. دراین شرایط رویگردانی شرکتهای داخلی از برخی پروژهها و عدم سرمایهگذاریشان، نکتهای است قابل توجه.
با کمی تأمل برای ریشهیابی درخصوص اینکه چرا شرکتها دست رد به این میادین میزنند، میتوان به دو علت استناد کرد؛ اول اینکه ممکن است پیمانکاران داخلی فناوری و دانش لازم را برای توسعه و فعال کردن این دسته میادین دراختیار نداشته باشند؛ که در این صورت باید دست به دامن خارجیها یا همان شراکت با آنها شوند. دوم اینکه شرکتها میزان سرمایهگذاری در چنین مواردی را بسیار کماهمیت تلقی میکنند؛ چرا که برایشان صرف اقتصادی ندارد.
اگر هریک از دو دلیل در این ماجرا مصداق پیدا کند، باتوجه به سیاست وزارت نفت مبنی بر رونمایی از میادین نفتی و گازی در قالب قراردادهای جدید نفتی انتظار میرفت اسامی این میادین در لیست مناقصات IPC ثبت شود تا کمبود سرمایه و همچنین جای خالی فناوریهای نوین با حضور کشورهای خارجی پر شود. اما همچنان جای خالی میادین مذکور در سیاهه نفتی IPC احساس میشود!
یکی از این موارد، اسفندیار، میدان نفتی مشترک با عربستان است که از چندی پیش گوشهگیر شده و به حاشیه رفته است. این پروژه که از دیرباز برای بهرهبرداری با اما و اگرهای متعددی مواجه بوده با کملطفی مدیران نفتی درش را تخته کردند. اسفندیار به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی و عدمظرفیت و پتانسیل مناسب برای ایران نسبت به سایر میادین مهجور واقع شده، آن هم درشرایطی که یکی از بهترین، با کیفیتترین و سبکترین نفتها را در بطن خود جای داده است.
در حال حاضر، اسفندیار که ازجمله میادین مشترک با عربستان به حساب میآید تا کنون نتوانسته آنچنان که باید برداشت مناسب و ایدهآلی را از آن ایران کند.
برخی مسؤولان همچون غلامرضامنوچهری؛ معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت؛ معتقدند این میدان در قیاس با میادین دیگر در اولویت قرار ندارد، چرا که ظرفیت آن چشمگیر نیست. این درحالی است که سعودیها با استفاده از غفلت ایران از اسفندیار سرمایه میلیاردی به جیب میزنند.
اسفندیار بنا به آمار ارایه شده نیازمند سرمایه ۷۰۰ میلیون دلاری است. درحالی شرکتها و پیمانکاران داخلی جرأت پا پیش گذاشتن برای سرمایهگذاری در اسفندیار را ندارند که در گذشتهای نه چندان دور؛ زمانی که نفت ۱۰۰ دلار بود و از قبل آن ۸۰۰ میلیون دلار درآمد عاید کشور میشد، حتی یک دلار آن صرف توسعه این میدان و امثال آن نشد؛ بنابراین سرنوشت اسفندیار را به گونهای رقم زد تا از سال ۸۱ تاکنون در انتظار بماند؛ بلکه چشمی خریدار نگاهش کند و از آن روی برنگرداند.
اما با این تفاسیر درا ین برهه زمانی به نظر میرسد بخت خوابیده اسفندیار در حال بیدار شدن است آن هم نه توسط توان داخلی بلکه با استعانت از مشتریان خارجی. هرچند این میدان به مدت ۱۵ سال در بایکوت پیمانکاران و شرکتهای داخلی و خارجی قرار گرفته است، اما زمزمههایی به گوش میرسد که حکایت از فعال شدن دوباره میدان اسفندیار دارد.
منوچهری به تازگی نوید باز شدن گره کور اسفندیار را داده است. درحالی که قرار بود با برگزاری مناقصه یک پیمانکار ایدهآل برای اجرای این پروژه انتخاب شود، شرکت نفت با یک شرکت خارجی وارد مذاکره شده تا شاید با ترکتشریفات مناقصه فرجی در اجرای زودهنگام این طرح نفتی شود.
غفلت و بیتوجهی نسبت به یکی از طرحهای نفتی منجر به دور زدن ایران توسط اعراب شده است تا مفتمفت سهم ایران را صاحب شوند. از قدیم گفتهاند سنگ مفت گنجشک مفت؛ عربستان نیز با سوءاستفاده از فرصت پیش آمده توانست تا اینجای کار سهم و کلاه ایران را یکجابردارد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.