کاغذی یا اجرایی!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی کاغذی یا اجرایی!    خاطر مبارک‌مان می‌آید که در سال‌های نه‌چندان دور که در یک شرکت بزرگ دولتی کار می‌کردیم، وقتی یک نامه درخواست برای مدیرعامل می‌رفت و به‌طور مثال یکی از بخش‌ها تقاضای خرید دستگاه خاصی و یا جذب نیرو کرده بود و یا یکی از پرسنل تقاضای وام […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

کاغذی یا اجرایی!

   خاطر مبارک‌مان می‌آید که در سال‌های نه‌چندان دور که در یک شرکت بزرگ دولتی کار می‌کردیم، وقتی یک نامه درخواست برای مدیرعامل می‌رفت و به‌طور مثال یکی از بخش‌ها تقاضای خرید دستگاه خاصی و یا جذب نیرو کرده بود و یا یکی از پرسنل تقاضای وام و یا واگذاری خانه سازمانی کرده بود، معمولاً جناب مدیرعامل اکثر درخواست‌ها را با نظر مثبت پاسخ می‌داد و مثلاً می‌نوشت مورد تأیید است، یا موافقم و از این دست جملات، اما تقریباً از هر ۱۰ نامه‌ای که ظاهراً موافقت مدیرعامل پای آن بود، یک درخواست هم به زور اجابت می‌شد و از رئیس دفتر گرفته تا معاونین شرکت به نوعی در اجابت کردن تقاضا، سنگ‌اندازی می‌کردند.

  جالب است که مدیرعامل وقت، آدم بسیار با صلابت و جدی‌ای بود و به‌واقع شرکت را در اختیار کامل داشت و همه مسؤولان زیرمجموعه تمام‌قد حرف گوش‌کن و همراه نظرات و اقدامات ایشان بودند و همین امر باعث شده بود که هوشنگ ساده‌دل (خودمان را می‌گوییم) برایش سؤال پیش بیاید که چطور است با این همه جذبه و قدر قدرتی، تعداد زیادی از تأییدیه‌های ایشان در پای نامه‌های درخواست با کارشکنی روبه‌رو می‌شود و حتی بعد از پیگیری صاحب نامه و بعضاً ملاقات حضوری، باز نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود!

   از اتفاق یکی از دوستان، در دبیرخانه دفتر مدیرعامل مشغول به‌کار بود، ما هم به سراغش رفته و درگیری ذهنی خود را با ایشان در میان گذاشتیم، این دوست عزیز هم با صدای آرام که احتمالاً خودش هم نمی‌شنید، گفت، این موافقت‌ها و امضا‌ها داستان دارد، اولاً هر امضایی که با روان‌نویس سبز رنگ انجام نشده باشد، کلاً جنبه فرمان و اجرایی ندارد حالا هر کامنتی هم زیرش باشد! فرقی ندارد.

  اما آنهایی که با روان‌نویس سبز رنگ، امضاء می‌شود چند حالت دارد، اگر زیرش نوشته شده باشد موافقم، مورد تأیید است یا جملاتی مثل این، یعنی اینکه من با درخواست مشکلی ندارم ولی براساس قوانین و مقررات و ایضاً صلاحدید و شرایط عمل شود، ولی اگر نوشته شده باشد، اقدام شود یا اقدام بشود، این یعنی دستور برای اجابت آن درخواست صادر شده است و زیرمجموعه‌های مربوطه باید آن را به انجام برسانند.

   با توجه به اینکه در این دو، سه ساله اخیر، قوانینی مانند اخذ مالیات از خانه‌های خالی و خودروهای لوکس، تمدید اجاره‌بها، مالیات بر عایدی سرمایه، واردات خودرو و حتی همین یا طرح‌های جدید، مثل تعیین قیمت منصفانه املاک و یا کنترل و ساماندهی اجاره‌بهای واحدهای مسکونی، طراحی، تدوین و تصویب و حتی ابلاغ شده‌اند ولی هرکدام در یک گیر و گرفتاری مانده و نتیجه و اثر درست درمانی از آن‌ها به دست نیامده و یا بعضی اساساً به تیر آیین‌نامه و دست‌انداز و سنگلاخ دچار و بود و نبودشان علی‌السویه شده است، بنابراین از همین تریبون از عزیزان وکیل‌‌المله، تقاضا می‌نماییم این مصوبه اخیر واردات خودرو کارکرده را با همان روان‌نویس‌های سبز رنگ امضاء کرده و به عبارت اقدام شود، مزین فرمایند تا لااقل این یکی سر به ناکجاآباد نگذاشته و ناکام نشود!

  باور بفرمایید فولاد هم بود با این شُل کن، سفت‌کن‌ها و قوانین بر روی کاغذ مانده و مصوباتی که در مقام اجرا تره هم برایش خرد نمی‌کنند (همانند وام ازدواج و ایضاً تعداد ضامن‌ها که اگر آسمان به زمین هم بیاید، بانک‌ها مرغ‌شان یک پا دارد) و این همه شعار و وعده درمانی و گرم و سرد شدن‌های راه به راه، پدر صاحاب بچه‌‌اش در می‌آمد، ما خلق‌ا… عامی جماعت که از گوشت و پوست و استخوان هستیم و با این فشار اقتصادی و درد معیشت و مسکن و یله و رهاشدگی قیمت‌ها، عجالتاً مثل چینی بند زده می‌مانیم و نای ایستادن هم برایمان نمانده است. بنابراین اگر قرار است قانونی مصوب کنید که اجرا شود و فقط برای خالی نبودن عریضه و رفع مسؤولیت نیست، لااقل همین‌طور روی هوا رهایش نکنید تا معلوم شود ثبت با سند برابر است و امیدواری را به خلق‌ا… برگردد!

    

                                 هوشنگ‌خان