حرفهای خودی و بیخودی ظلم بالسویه، عدل است! اینکه چرا و به چه علت و با کدام هدف و قصد و منظوری، واردات خودرو توسط ملیپوشان فوتبال، رسانهای شد خیلی مهم نیست، مهم این است که خلقا… ایرانی جماعت متوجه بشود که وقتی قرار است پول بیاید، راه خودش را پیدا میکند، چه […]
حرفهای خودی و بیخودی
ظلم بالسویه، عدل است!
اینکه چرا و به چه علت و با کدام هدف و قصد و منظوری، واردات خودرو توسط ملیپوشان فوتبال، رسانهای شد خیلی مهم نیست، مهم این است که خلقا… ایرانی جماعت متوجه بشود که وقتی قرار است پول بیاید، راه خودش را پیدا میکند، چه با قراردادها و تبلیغات میلیاردی و چه با جایزه و پاداشهای آنچنانی، فقط کافی است در بین همه ورزشهای توپی و غیرتوپی و تیمی و فردی، فوتبالیست تشریف داشته باشی، مخصوصاً اگر در جامجهانی فوتبال، با نتایج تاریخی، رکوردها را جابهجا و آبروی ورزش کشوری را کم و زیاد کرده باشی!
نظر هوشنگخانی ما این است که اصل قصه پرداخت پاداش و جایزه، هیچ اشکالی ندارد و از قضا کار خیلی خوب و درستی است، البته اینکه این جایزه را از مسیر استفاده از رانت واردات خودرو، کارگزاری میکنند و در واقع چیزی از اعتبارات و بودجههای ورزشی کم نمیشود، بلکه این دور زدن قانون است که باعث پدید آمدن این جایزه ارزشمند میشود، در نوع خودش و در کل گیتی، بینظیر است. ولی اینکه چرا فقط فوتبالیستها، آن هم فقط ملیپوشان تیم بزرگسالان به پاس دستیابی به افتخار راهیابی به جامجهانی، شامل برخورداری از رانت و منتفع شدن از سفره مربوطه میشوند و هیچ ورزشکار دیگر و در هیچ رده و سنی و با کسب هر مقام و افتخاری (با استثنائات کاری نداریم)، لیاقت دریافت چنین پاداشی را ندارد، جای سؤال است.
فیالحال که میزان الحراره حساسیت مردم، بَد فرم روی این قضیه، بالا رفته است و یکدرمیان خلقا… از این خاصه خرجیهای میلیاردی، شاکی و ناراضی هستند و معلوم هم نیست چرا قهرمانی و مدالآوریهای بسیار ارزشمند در برخی از رشتههای ورزشی، آنقدری که رسیدن به جامجهانی و تکرار مکرر بالا نیامدن از دور گروهی، برای مسؤولان ورزشی اهمیت دارد، ارزشی ندارد، اصلاً چرا راه دور برویم، مگر در این سرزمین آدم نخبه و مخترع و متخصص و کاربلد و کارآفرین کم داریم که باعث افتخار شهر و دیار کشور و ایجاد اشتغال و بهبود وضعیت اقتصاد و پیشرفت در صنعت و تکنولوژی میشوند؟ چرا برای این عزیزان بهجای پاداش و جایزههای درستدرمان، از بیتدبیری و بیهنری برخی متولیان، پشتپا و چاله و چوله کارسازی میشود و هر روز باید یک مشکل و سنگاندازی را حل و فصل کنند!
اصلاً همه ورزشکاران و نخبگان و متخصصان و اهلفن کاربلد را بگذارید کنار، ما مردم که با این سونامیهای پیدرپی تورم و بیثباتی و بینظمی و ملوکالطوایفی، روزگار خود را میگذرانیم و صبر و طاقتمان همه و ایضاً خودمان را انگشت به دهان کرده است و روزی نیست که در این شطرنج زندگی که برایمان ساخته و پرداخته شده است، چند بار کیش و مات نشویم و خیلیخیلی هنر کنیم در وضعیت بین زمین و هوایی پات گرفتار میمانیم، خداوکیلی و انصافاً، بینی و بینا…، ما ملت مستحق جایزه و پاداش نیستیم؟ حالا که این مدل جایزه دادن هم آنچنان فشاری به بیتالمال نمیآورد، لااقل سالی یکبار فرصت بدهید ما هم شیرینی و حلاوت دور زدن قانونی، قانون را بچشیم و پولی بهدست آورده و به زخم زندگی زده و چالهچولههای خود را پر کنیم!
راستی تا یادمان نرفته است این را هم بگوییم، وقتی واردات خودرو همچنان تابو و نکوهیده است و این گروگانگیری خودرویی همچنان بهنفع، منتفعان مربوطه و دوقلوهای افسانهای و… است، معلوم است که در هیاهوی این ظلم آشکار، اگر پنجرهای باز شده و به چند نفر اجازه داده شود که بروند خودروهای لاکچری وارد کرده و چندمیلیاردی به جیب بزنند و بدتر از همه موضوع رسانهای شده و همگان بفهمند، آنگاه است که این یکنواختی و یکدستی بههم ریخته و خلقا… شاکی میشوند که از قدیم گفتهاند ظلم بالسویه عدل است و برخی مردمان خوشتر دارند که اگر دیگی برایشان نجوشد، بهتر است برای هیچ کس نجوشد! که این هم داستانی است…
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.