حرفهای خودی و بیخودی رویای ژاپنی! خاطر خطیرتان هست که در روزگاری نهچندان دور که نمیدانم چرا اینقدر دور بهنظر میرسد، آنچنان خود را در مسیر ژاپنی شدن اقتصاد و صنعت و آموزش میدیدیم که کمکم خیال بَرمان داشته بود که از ژاپن هم عبور کرده و چون کشور دیگری را در حد […]
حرفهای خودی و بیخودی
رویای ژاپنی!
خاطر خطیرتان هست که در روزگاری نهچندان دور که نمیدانم چرا اینقدر دور بهنظر میرسد، آنچنان خود را در مسیر ژاپنی شدن اقتصاد و صنعت و آموزش میدیدیم که کمکم خیال بَرمان داشته بود که از ژاپن هم عبور کرده و چون کشور دیگری را در حد و اندازه الگو شدن نمیدانستیم، در کرات و کهکشانهای دیگر بهدنبالش میگشتیم، البته خیلی زود، به این نتیجه رسیدیم کهای بابا، آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم، الگو خودمانیم، کجا میگردیم! به همین سادگی و بیمزگی…
به هرحال سیب را که بالا بیندازی، صد دور میچرخد ولی این جاذبه زمین است که او را سر به راه کرده و به زمین میآورد تا معلوم شود کُت تن چه کسی است. همه شنیدهایم که از قدیم گفتهاند با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود و اینکه دلمان میخواهد، ربطی به آنچه خواهد شد، ندارد! و همینطور کترهای و بیبرنامه و با هزار رانت و باند و دورهمی به هر جایی که برسیم، قطع به یقین به آنجا که باید، نمیرسیم که چنین است رسم سرای درشت، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!
نمیدانم چقدر ربط دارد ولی احیاناً خیلی بیربط نیست که شوخی شوخی دنبال کارهای جدی جدی هستیم و آنچنان در رویا و تخیل و توهم غرق میشویم که کارمان به مصیبت و داستان و کابوس میکشد ولی همچنان به روی مبارک نمیآوریم و زمین و زمان را به هم میبافیم تا اوضاع شیر تو شیر شود و معلوم نشود کجای کار ایستادهایم و راه از بیراه معلوم نشده و کسی هم این وسط عارض نشود!
پیشنهاد هوشنگخانی ما این است که بهجای آنکه همچنان سفت و محکم در مسیر ژاپنیزه شدن گام بر داریم، همتی کرده و اقتصاد و ورزش و صنعت ژاپن را با ساختار و بدهبستان و ملوکالطوایفی و باری به هرجهتی خودمان، هماهنگ کنیم تا هم بیشتر از این، فاصله ایجاد شده توی ذوق نزند و هم خدا را چه دیدی، اگر با همین دست فرمان عمل کنیم و همه را ایرانیزه کنیم، شاید بهسرعت برق و باد از همه کشورهای ریز و درشت مدعی جلو زدیم و تبدیل شدیم به رویا و الگوی دستنیافتنی، که گفتهاند آرزو بر جوانان عیب نیست!
دوستی میگفت باید یک تحقیق مفصل داشته باشیم تا معلوم شود که چرا ژاپن کمکم دارد در همه رشتههای ورزشی از کشور ما که هیچ، از کل آسیا جلو میزند و بعید نیست چهارصباحی دیگر به سراغ کُشتی هم بیایند و ما را از تخت پادشاهی به زیر بکشند!
به این دوست شفیق عرض کردم که جان برادر، عجالتاً نمیخواهد در این مورد که فرمودید تحقیق کنید، بهتر است یک بررسی اجمالی و سردستی داشته باشید که ببینید که چرا ورزش ژاپن با این همه نظم و برنامهریزی و سختکوشی و کار شبانهروزی و تدارکات درستدرمان و مدیریت سالم و مقتدر و کاربلد، نباید از کشور عزیز دُردانهمان جلو زده و برای بزرگان جهانی فوتبال و والیبال و… هم خط و نشان بکشد.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش
دور خوبی گذران است نصیحت بشنو
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.