روش‌های انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه-۱

روش‌های انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه-۱ Metods of Project Delivery System Selection علیرضا صبوری قزوینی محمد حامد امام جمعه‌زاده   چکیده: تعدد «سیستم‌های اجرای پروژه» در چند دهه گذشته خلأ وجود روشی مناسب برای انتخابی بهینه از میان آن‌ها را با عنوان یکی از راهبردی‌ترین تصمیمات فرایند مدیریت پروژه محسوس نموده است. بدین منظور صاحبنظران […]

روش‌های انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه-۱

Metods of Project Delivery System Selection

علیرضا صبوری قزوینی

محمد حامد امام جمعه‌زاده

 

چکیده:

تعدد «سیستم‌های اجرای پروژه» در چند دهه گذشته خلأ وجود روشی مناسب برای انتخابی بهینه از میان آن‌ها را با عنوان یکی از راهبردی‌ترین تصمیمات فرایند مدیریت پروژه محسوس نموده است. بدین منظور صاحبنظران و کارشناسان مسایل قراردادی روش‌های متعددی را پیشنهاد نموده‌اند. با توجه به آن‌که در کشور ما نیز اخیراً کاربرد برخی از سیستم‌های نوین اجرای پروژه متداول گردیده است، بر آن شدیم تا به مطالعه همه جانبه و گسترده آثار پژوهشگران دیگر پرداخته، نتایج تحقیق خود را آن‌گونه که در ایران نیز امکان استفاده داشته باشد، ارایه نماییم. به طور خلاصه یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که تلاش‌های مزبور با تمرکز بر رویکردهای کیفی در سال‌های پایانی دهه ۶۰ میلادی آغاز گردیده و به روش‌های کمی در قالب ابزارهای تصمیم‌گیری در فضای چند معیاره طی سال‌های اخیر منجر گردیده‌اند.

با این توضیح در این مقاله نخست دیدگاه‌های موجود در زمینه انتخاب سیستم بهینه اجرا را معرفی می‌نماییم، سپس رویکرد پیشنهادی خود را که حاصل تجمیع آرا و نقطه‌نظرات کارشناسان می‌باشد، به صورت تلفیقی از روش‌های کمی و کیفی ارایه خواهیم نمود.

۱-مقدمه

با افزایش زمان و هزینه‌های طرح‌های عمرانی کشور به نحوی‌که عمدتاً مشمول اضافه پرداخت شده یا حتی در مواردی منجر به عقد قرارداد متمم می‌گردند و همچنین گستردگی طیف پروژه‌ها به لحاظ اندازه، پیچیدگی، مکانیزم تأمین مالی و ویژگی‌های منحصر به فرد هر یک، ضرورت تجدید نظر اساسی در مدیریت و اجرای یکسان زرح‌های مزبور احساس می‌گردد.

این  ضرورت از آن‌جا ناشی می‌شود که سهم قابل توجهی از مشکلات پروژه‌ها همچون افزایش زمان و هزینه، محفوظ باقی نماندن یکپارچگی طرح و شعف نظام کارفرمایی دولتی در مدیریت و اجرای یکسان طرح‌های مزبور احساس می‌گردد.

این ضرورت از آن‌جا ناشی می‌شود که سهم قابل توجهی از مشکلات پروژه‌ها همچون افزایش زمان و هزینه، محفوظ باقی نماندن یکپارچگی طرح و ساخت، تمرکز ریسک در مجموعه کارفرمایی با قابلیت ریسک‌پذیری پایین و اتکا نمودن به منابع مالی دولتی دارد که مرتفع نمودن چنین مشکلاتی با توسل به یکی از وجوه استراتژیک درفرایند مدیریت پروژه یعنی انتخاب سیستم بهینه اجرا امکان‌پذیر می‌گردد.

لذا در راستای حرکت‌ها و تلاش‌هایی که در عرصه‌های اجرایی و دانشگاهی کشور به منظور معرفی و بهره‌برداری از سیستم‌های نوین اجرای پروژه صورت گرفته است، نگارندگان این مقاله نیز درصدد آنند تا با پیشنهاد روش مناسب برای انتخاب سیستم بهینه اجرا پاسخگوی چالش‌های فرآوری کاربرد مؤثر و به جای این سیستم‌ها باشند.

۲)طرح دیدگاه‌های مختلف در زمینه انتخاب سیستم اجرای بهینه:

صاحب‌نظران ذیل، تلاش ارزشمندی در رابطه با پیشنهاد روش انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه نموده‌اند که در ادامه به تفصیل روش‌های آن‌ها بررسی می‌شود:

 

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه                   P.Marsh(1969)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه                   J G Perry(1985)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا DOD (1994)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه                   CM Gordon(1994)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه        CM Spink(1997)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری در فضای چند معیاره:

*مدل تصمیم‌گیری چندهدفه (MODM)

ü     مدل پیشنهادی           Skitmore(1988)

*مدل تصمیم‌گیری چند شاخصه (MODM)

ü     روش (SAW)

۱)مدل پیشنهادی AGC

۲)مدل پیشنهادی امام‌جمعه‌زاده(۲۰۰۱)

ü     روش (AHP)

۱)مدل پیشنهادی AL hazmi (2000)

۲)مدل پیشنهادی امام‌جمعه‌زاده (۲۰۰۱)

۳)مدل پیشنهادی AL Khalil (2001)

*تلفیق مدل‌های تصمیم‌گیری چند هدفه  و چند شاخصه

ü     مدل پیشنهادی           Sai-on Cheung et al (2001)

·        انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه              J R Turner(2001)

۲-۱)انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه                  [۲۱]P. Marsh (1969)

پیتر مارش در توضیح دیدگاه خود در مورد انتخاب سیستم اجرای پروژه، روشی نظام‌مند در قالب ابزارهای تصمیم‌گیری، را مطرح ننموده است. بلکه صرفاً به ذکر پارامترهایی با عنوان فاکتورهای مؤثر بر تصمیم‌گیری کارفرما در انتخاب و پذیرش روش قراردادی و توصیه‌های ذیل هر یک اکتفا نموده است.

۲-۱-۱)پیتر مارش از واژه «روش‌های تهیه و تدارک» برای سیستم اجرا استفاده نموده که عبارتند از:

 در این دیدگاه، علاوه بر PFIS، ۴ روش اصلی دیگر معرفی می‌گردند که عبارتند از:

·        کلیدگردان کامل          Full Turnkey

·        کلیدگردان نسبی                   Partial Turnkey

·        روش سنتی هماهنگ‌شده توسط کارفرما  Traditional Client Co- ordinated

·        پیمان مدیریت   Management Contracting

۲-۱-۲) معیارهای تصمیم‌گیری از دیدگاه Marsh:

·        روش سرمایه‌گذاری

·        بزرگی و پیچیدگی پروژه و وضعیت منابع کارفرما

·        زمان لازم برای تکمیل پروژه

·        تأثیر فاکتورهای اقتصادی در طراحی و هزینه‌های بهره‌برداری

·        حصول اطمینان از هزینه‌های تمام‌شده پروژه

۲-۲) انتخاب سیستم اجرای پروژه (استراتژی قرارداد) از دیدگاه (۱۹۸۵) J G PERRY

در این دیدگاه برای بیان سیستم اجرای پروژه از واژه «استراتژی قرارداد» استفاده می‌شود و این استراتژی سیستمی است که زیر سیستم مهم و اصی آن «ویژگی‌های پروژه» می‌باشد.

۲-۲-۱) متدولوژی پیشنهادی PERRY:

در این متدولوژی فرایند سیستماتیک ۴ مرحله‌ای پیشنهاد می‌شود. این فرایند به نحوی طرح‌ریزی شده است تا به دور از تحمیل هرگونه مقررات و رویه‌های خشک و دست و پاگیر، محرکی برای فرایند تلفیق زیر سیستم‌های متعدد و گزینه‌های تصمیم‌گیری بوده، تسهیل‌گر تکرار فرایند در صورت بهبود دانش موجود یا دگرگونی در محیط پیرامونی حاکم بر پروژه باشد.

۲-۲-۱-۱)تعیین ویژگی‌های پروژه:

این گام مشتمل بر جمع‌آوری اطلاعات است و می‌باید مطابق بندهای ذیل دنبال شود:

·        اهداف بلندمدت اولیه، اهمیت نسبی آن‌ها و رواداری‌های مجاز هر یک

·        اهداف ثانویه و رتبه‌بندی آن‌ها

·        محدودیت‌های پروژه که اولویت‌ها را نیز شامل شود

·        شناسایی کلیه ریسک‌های پروژه و طبقه‌بندی جداگانه از آن‌هایی که استراتژی قرارداد را متأثر می‌سازند

·        گزینه‌های مختلف سیستم‌های کاری

۲-۲-۱-۲) ارزیابی اولیه:

توصیه می‌شود در این گام راه‌حل‌های ممکن در قالب اصطلاحات کلی و با تمرکز بر زیر سیستم‌های ذیل مطرح شوند:

·        ساختار سازمانی

·        نوع قرارداد

·        سیاست کلی متناسب با روند مناقصه‌گزاری

·        سیاست و خط‌مشی مدیریت ریسک

۲-۲-۲)ساختارهای سازمانی درفرایندهای طراحی و ساخت

نوع قرارداد

غالباً این امکان وجود خواهد داشت که قراردادها را دو طبقه مجزا و اصلی ذیل تقسیم‌بندی نمود:

·        براساس قیمت—— یک قلم و فهرست بها

·        براساس هزینه——- جبران هزینه و هزینه هدف

فرایند مناقصه‌گزاری

درک عمیق‌تر از اهمیت این فرایند با دگرگونی‌های اساسی که در مقطع واگذاری قرارداد و در محیط پیرامونی پروژه واقع می‌شود قابل مشاهده است.

سیاست و خط‌مشی مدیریت ریسک: مدیریت ریسک در کلیه مراحل فوق و توزیع و تخصیص بهینه آن.

۲-۲-۳) تجزیه و تحلیل استراتژی‌های منتخب:

هدف اصلی از این فاز گزینش طرح نهایی و فرایند توسعه آن می‌باشد، اگر ویژگی‌های پروژه به درستی مشخص شوند این مرحله به سهولت انجام می‌شودف هرچند هنوز عدم قطعیت در شماری از پروژه‌ها وجود خواهد داشت.

۲-۲-۴) فرایند بسط و توسعه استراتژی نهایی:

معمولاً این مرحله با تدوین قرارداد انجام می‌گردد.

۲-۳) انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا (۱۹۹۴) DOD

۲-۳-۱) معیارهای چهارده‌گانه انتخاب در دیدگاهDOD:

برای تعیین آن‌که در طراحی و اجرای یک یا گروهی از تسهیلات مناسب‌ترین رویکرد کدام است، می‌باید۱۴ فاکتور ذیل در نظر گرفته شوند:

۱)اهداف خاص از انجام پروژه، ۲)مسایل امنیتی، ۳)نوع ساختمان، ۴)تکرار در احداث بنا واجزای تشکیل‌دهنده آن، ۵)هزینه ساخت، ۶) سطوح عملکردی، ۷)فهم و استنباط صحیح از ویژگی‌های عملکردی، ۸)مشخصات و معیارهای طراحی و جزییات اجرایی، ۹)زمان لازم برای طراحی و اجرا، ۱۰)مشخصات و طراحی‌های موجود و حاصل از تجارب گذشته، ۱۱) دسترسی به محل اجرای پروژه،۱۲)طرح/ساخت، ۱۳)قابلیت‌ها و توانایی‌های مشاور، ۱۴)گرایش‌ها و قابلیت‌های صنایع ساختمانی.

۲-۳-۲ فرایند انتخاب:

فرایند انتخاب ۳ مرحله اصلی و متوالی دارد.

*محدوده

*سازمان

*قرارداد

*نحوه واگذاری

با این توضیح که انتخاب محدوده در واقع نتیجه‌ای از انتخاب سازمان بوده و لذا به صورت جداگانه بررسی نمی‌شود.

Gordon فرایند انتخاب را متضمن انجام رویکردی موسوم به «فرایند حذفی» می‌داند که عملاً ضمن غربال نمودن سیستم‌های نامناسب به بقای گزینه‌های منطقی و درست می‌انجامد.

۲-۴-۱)فرایند حذفی جهت انتخاب سیستم اجرای بهینه:

۲-۴-۴-۱)گام اول: انتخاب سازمان

برای حذف سازمان‌های نامناسب ۳ گروه از محرک‌ها می‌باید توسط کارفرما ارزیابی شوند. این محرک‌ها عبارتند از: محرک‌های پروژه، محرک‌های کارفرما و محرک‌های بازار

محرک‌های پروژه

ارزیابی این‌گونه محرک‌ها با تجزیه و تحلیل آن‌ها مطابق موارد زیر انجام می‌گردد:

۱)     محدودیت‌های زمانی، ۲)نیازمندی‌های مربوط به انعطاف‌پذیری، ۳)نیازهای مربوط به خدمات پیش از اجرا، ۴)تعامل کارفرما درفرایند طراحی، ۵)محدودیت‌های مالی

محرک‌های کارفرما

این محرک‌ها به منظور محدودتر نمودن سازمان‌های باقیمانده از مرحله پیشین و همچنین تسهیل در امر انتخاب‌های مربوط به قرارداد و نحوه واگذاری استفاده می‌گردند. این قبیل محرک‌ها عبارتند از:

۱)مهارت‌های اجرایی،     ۲)قابللیت‌های موجود،    ۳)اجتناب از ریسک      ۴)محدودیت‌های هر یک از روش‌ها،           ۵)دیگر پارامترهای خارجی

محرک‌های بازار

لازم است این محرک‌ها به منظور دستیابی به درک و استنباطی درست از محیط انجام پروژه و همچنین کمک به تعیین روش واگذاری، مورد ارزیابی واقع شوند. محرک‌های بازار عبارتند از:

۱)امکان دسترسی به پیمانکاران ذی‌صلاح           ۲)وضعیت موجود بازار             ۳)اندازه بسته‌های کاری پروژه

۲-۴-۴-۲)گام دوم:انتخاب قرارداد

کارفرما در تصمیم‌گیری خود در مورد انتخاب نوع قرارداد می‌باید پیرامون مسایل تخصیص ریسک بالاخص ریسک مالی مطالعات و بررسی‌های جامعی داشته باشد.

۲-۴-۴-۳)گام سوم:انتخاب نحوه واگذاری

نحوه واگذاری، روشی است که غالباً برای انتخاب پیمانکار و یا قیمت مانند مناقصه رقابتی یا مذاکره استفاده می‌گردد.

۲-۵)انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه (۱۹۹۷)Charles M.Spink

به طور خلاصه منطق پیروی شده در این دیدگاه برای انتخاب سیستم اجرای برتر، مبتنی بر ۵ گام می‌باشد. ۴ گام نخست را به ترتیب «شرایط و مقتضیات خاص هر پروژه، سیستم‌های اجرای پروژه موجود، انواع قرارداد و بالاخره ملاحظات و دقت نظرهای لازم در فرایند انتخاب تشکیل می‌دهند. در گام آخر و پس از آشنایی با زوایای مختلف سیستم‌های اجرا و انواع قرارداد و همچنین ویژگی‌های هر یک، نوبت به انتخاب سیستم اجرای برتر می‌رسد که در قالب ماتریس حاوی فهرستی از سیستم‌های اجرای برتر و نوع قرارداد و برای ترکیبی از پارامترهای شناسایی شده در گام‌های پیشین و همچنین فلوچارت‌های مبین انتخاب سیستم اجرا و نوع قرارداد عملی می‌گردد.

۲-۶)انتخاب سیستم اجرای پروژه با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری در فضای چند معیاره

۲-۶-۱)مدل‌های تصمیم‌گیری چندماهه(MODM)

منظور در این گونه مدل‌های طراحی عبارت از بهینه کردن «تابع کلی مطلوبیت» برای «DM» می‌باشد.

بسط و توسعه مدل تابع مطلوبیت و ارزش در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق روش پیشنهادی (۱۹۸۸) Skitmore & Marsden

در این دیدگاه رویکردی که به فرایند انتخاب مناسب‌ترین توافقات اجرایی یک پروژه عمرانی کمک می‌نماید، تشریح می‌شود. این رویکرد «تکنیک چند شاخصه» برگرفته از «چارت تصمیم‌گیری در رابطه با روش اجرا، ارایه‌شده توسط دفتر توسعه اقتصاد ملی می‌باشد. همچنین به منظور دستیابی به شواهدی دال بر آن‌که، برخی منابع اطلاعاتی غیرعادی و نابهنجار بوده و می‌باید از اعمال داده‌های آن‌ها در فرایند تصمیم‌گیری اجتناب گردد، یک «آنالیز تطبیقی» انجام می‌گردد.

در این رویکرد گزینه‌های اجرایی عبارتند از:

الف)روش متعارف مذاکره‌ای                Negotiated Traditional                             

ب)روش متعارف رقابتی                      Competitive  Traditional

ج)روش ساخت و توسعه رقابتی            Develop and Construct (Competitive)

د)روش طرح و ساخت مذاکره‌ای           Negotiated Design and Build

ه)روش طرح و ساخت رقابت                Competitive Design and Build

  و)پیمان مدیریت                           Management Contracting

ز)پیمان کلیدگردان                          Turnkey Contacting

معیارهای انتخاب عبارت می‌باشند از:

۱)سرعت (speed)، ۲)قطعیت و یقین(Certainty)، ۳)انعطاف‌پذیری(Flexibility)، ۴)سطح کیفیت(Quality Level)، ۵)پیچیدگی ساخت(Complexity) 6)اجتناب از ریسک و مسؤولیت(Risk Avoidance and Respondibility) 7)رقابت در قیمت(Price Competition)

استفاده از فاکتورهای مطلوبیت:

با شناسایی مطلوبیت نسبی هر سیستم اجرا در قیاس با هر معیار در قالب یک مقیاس عددی، امکان دستیابی به مجموعه‌ای از فاکتورهای مطلوبیت جهت استفاده در چارت تصمیم‌گیری فراهم می‌گردد. فاکتورهای مطلوبیت تحت تأثیر ارزیابی نسبی از میزان مناسبت یک سیستم اجرا در تقابل با معیارهای معین می‌باشند.

۲-۶-۲)مدل‌های تصمیم‌گیری چند شاخصه(MADM)

۲-۶-۲-۱)روش مجموع ساده وزین(SAW)

۲-۶-۲-۱-۱)بسط و توسعه مدل SAWدر انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق شاخص‌های پیشنهادی انجمن پیمانکاران ایالات آمریکا(AGC)

این انجمن مدل پیشنهادی خود را در قالب روش SAW و با استفاده از ماتریس نحوه تعیین مناسب‌ترین روش قراردادی ارایه می‌نماید.

۲-۶-۲-۱-۲)بسط و توسعه مدل SAW در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق شاخص‌های پیشنهادی امام‌جمعه‌زاده:

امام جمعه‌زاده روش پیشنهادی خود را در قالب مدل SAW و به شکل ماتریسی مشابه روش انجمن پیمانکاران آمریکا مطرح می‌نماید، با این تفاوت که در معیارهای انتخاب سیستم بهینه، تجدیدنظر شده و به صورت شاخص‌های اصلی و فرعی عرضه گردید‌ه‌اند.

۲-۶-۲-۲)فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)

این فرایند طی قدم‌های زیر انجام می‌شود:

-ساختن سلسله‌مراتبی

-محاسبه وزن

-سازگاری سیستم

۲-۶-۲-۲-۱)بسط و توسعه مدل AHPدر انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق شاخص‌های پیشنهادی اما‌م‌جمعه‌زاده (۲۰۰۱):

این مرجع شاخص‌های حاکم بر انتخاب سیستم بهینه برای اجرای پروژه را در ۴ گروه شاخص اصلی و ۳۶ شاخص فرعی به ترتیب مندرج در نمودار (۷) تنظیم کرده و مورد بررسی قرار می‌دهد.

۲-۶-۲-۲-۲)بسط و توسعه مدل AHP در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق شاخص‌های پیشنهادی (۲۰۰۱)AL Khalil

این مدل براساس شاخص‌های فرعی متعدد و با امکان دسته‌بندی شدن تحت ۳ شاخص اصلی مشخصات پروژه، نیازها و اولویت‌های کارفرما تنظیم می‌گردد.

۲-۶-۲-۲-۳)بسط و توسعه مدل AHPدر انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه مطابق روش PPSSM(2000 AL hazmi)

به طور خلاصه آن‌چه از مطالعه و بررسی روش ابداعی AL hazim در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه موسوم به «PPSSM» استنباط می‌گردد آنست که، ایشان سعی نموده است تا ضمن حفظ چارچوب کلی فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)از منطق تکنیک قضاوت گزینه‌ای پارکر در مهندسی ارزش برای تعیین گزینه‌های روش AHP بهره جوید.

در طراحی مدلPPSSM، نخست چارچوبی کلی برای ارزیابی فعالیتهای مرتبط با فرایندهای طراحی و ساخت در سیستم‌های مختلف اجرای پروژه ترسیم می‌شود.

گام اول: رتبه‌بندی سیستم‌های اجرا به لحاظ امکان‌سنجی

گام دوم: مقایسه سیستم‌های اجرا از طریق ارزیابی

گام سوم: ارزیابی سیستم‌های اجرا از طریق وزن‌دهی

گام چهارم: به‌کارگیری روش فرایند تحلیل سلسه مراتبی در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه

۲-۶-۳)تلفیق مدل‌های تصمیم‌گیری (MADM) و (MODM) در تعیین سیستم بهینه اجرای پروژه با استفاده از روش پیشنهادی (۲۰۰۱)sai-on cheung. et al

پیروی از این روش مستلزم داشتن یک مبنای عملی برای مقایسه استراتژی‌ها با استفاده از «تکنولوژی مطلوبیت چند شاخصه است. در این میان فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی (AHP)که بر مبنای روش تخصیص ارزش‌ها انجام می‌شود، به میزان واقع‌گرایی و قابلیت اطمینان ارزیابی‌ها افزوده است.

استفاده از روش فوق مطابق بندهای ذیل خلاصه می‌گردد:

۱)شناسایی معیارهای انتخاب ۲)تعیین گزینه‌های اجرا ۳)تهیه و تنظیم میانگین ارزش‌های مطلوبیت برای گزینه‌های اجرا ۴)تخصیص اوزان به معیارهای انتخاب

۲-۶-۳-۱)المان‌های واقعی (عملی)

۱)شناسایی معیارهای انتخاب:

۸ معیار انتخاب استفاده شده در این دیدگاه عبارت می‌باشند از:

الف)سرعت(Speed)، ب)قطعیت (Certainty)، ج)انعطاف‌پذیری(Flexibility)، د)سطح کیفیت (Quality Level)، ه)پیچیدگی(Cpmplexity)، و)اجتناب از ریسک(Risk Avoidance)، ز)رقابت در قیمت( price Competition)، ح)منبع مسؤولیت (Point of Resoonsibility)

۲)در این دیدگاه گزینه‌های ذیل به عنوان متداول‌ترین روش‌های اجرا شناسایی شده و به کار رفته‌اند:

الف)روش متعارف متوالی، ب)روش متعارف سریع و شتابدار، ج)طرح/ساخت، د)روش کلیدگردان، ه)پیمان مدیریت، و)مدیریت اجرا

۳)تهیه و تنظیم میانگین ارزش‌های مطلوبیت برای گزینه‌های اجرا:

این مرحله به فرایند تنظیم میانگین ارزش مطلوبیت برای هر معیار انتخاب، نسبت به گزینه‌های اجرایی متعدد می‌پردازد.

۴)تخصیص وزن به معیارهای انتخاب

مسأله و مشکل اصلی در این قبیل انتخاب‌ها تعیین اوزان یا اولویت‌های مربوط به گزینه‌های مفروض می‌باشد. غالباً ارزیابی و قضاوت در مورد اهمیت، براساس چندین معیار انجام می‌شود که در این ضمن، محاسبه اوزان فعالیت‌ها بر مبنای درجه اهمیت، وظیفه اصلی آنالیزهای مطلوبیت چند شاخصه به شمار می‌رود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی چنین ابزاری را ایجاد نموده و در دسترس قرار می‌دهد.

۲-۷)انتخاب سیستم اجرای پروژه از دیدگاه (۲۰۰۱)J Rodney Turner

ترنر در طرح پیشنهادی خود تلاش دارد تا در قالب مفاهیم پروژه و سازمان قرارداد روش انتخابی خود را در زمینه نحوه انتخاب سیستم بهینه برای اجرای پروژه‌ها تشریح نماید.

۲-۷-۱)ماتریس پیشنهادی ترنر در انتخاب نوع قرارداد:

Turner  درطرح پیشنهادی خود به شرح و توضیح ماتریسی جهت انتخاب نوع قرارداد با لحاظ نمودن ۴ پارامتر ذیل می‌پردازد که عبارتند از:

۱)پیچیدگی شرایط

۲)قابلیت و توانایی کارفرما جهت شراکت در حل مسایل

۳)عدم قطعیت در محصول

۴)عدم قطعیت در فرایند دستیابی به محصول

۳)جمع‌بندی:

۳-۱)جمع‌بندی دیدگاه‌ها

به عنوان یک نتیجه‌گیری کلی از آن‌چه ضمن بررسی دیدگاه‌های مختلف مطرح گردید، می‌توان چنین اظهارنظر نمود که در مرحله انتخاب ساختار سازمانی، هر دیدگاه به مثابه یک چارچوب تصمیم‌گیری عمل نموده و بر ۳ پایه اصلی ذیل استوار است:

-تنوع ساختارهای سازمانی پذیرفته شده در دیدگاه

-معیارهای تصمیم‌گیری

-متدولوژی و منطق پیروی‌شده در فرایند انتخاب

۳-۱-۱)تنوع ساختارهای سازمانی پذیرفته شده در سیستم‌های اجرای پروژه:

در مطالعه‌ای تفصیلی که پیرامون رویکردهای مطرح‌شده به عمل آمده است نتیجه می‌گردد، اگرچه در برخی از این رویکردها در کاربرد واژگان و یا تفکیک برخی ساختارها تفاوت‌هایی مشاهده می‌شود، لیکن تمامی ساختارهای مذکور حالت‌های خاصی از ۳ ساختار اصلی و پایه‌ای «متعارف» ،«طرح و ساخت»و DBF می‌باشند.

انواع ساختارهای مدیریت اجرا (MC، CM) نیز مدل‌های توسعه‌نیافته‌ای از ساختار متعارف می‌باشند که با توجه به کاربرد وسیع و متداول آن لازم است در انتخاب سیستم بهینه اجرای پروژه به عنوان یکی از گزینه‌ها منظور گردد.

به طورکلی، سیستم‌های اجرای پروژه در ساختارهای اصلی زیر طبقه‌بندی می‌گردند:

-سیستم متعارف                   Design-Bid-Build(DBB)

-سیستم مدیریت اجرا   Construction Manangement (CM)

-سیستم طرح و ساخت  Design- Build(DB)

-سیستم طرح، ساخت و تأمین مالی       Design- Build-Finance(DBF)

۳-۱-۲)معیارهای تصمیم‌گیری

در ارتباط با معیارهای تصمیم‌گیری طیف گسترده‌ای از شاخص‌ها را شاهد هستیم که جمعاً با فرض تکرار در برخی معیارها، رقمی بالغ بر ۱۳۰ شاخص برای تمامی دیدگاه‌ها قابل شناسایی است. اما پس از حذف برخی موارد تکراری و مشابه و تفکیک آن‌ها که از فراوانی بیش‌تری نسبت به سایرین برخوردار هستند، ۲۰ معیار باقی می‌ماند.

۳-۱-۳)متدولوژی و منطق پیروی شده در فرایند انتخاب:

تقسیم‌بندی کلی از متدلوژی‌های پیروی‌شده در دیدگاه‌های مختلف را در قالب آنالیزهای کمی و کیفی زیر می‌توان خلاصه نمود:

۳-۱-۳-۱)آنالیزهای کیفی:

الف)تجزیه و تحلیل تفسیری

ب)تجزیه و تحلیل تفسیری/ فلوچارتی

ج)تجزیه و تحلیل تفسیری/ حذفی

د) تجزیه و تحلیل تفسیری/ ماتریسی

۳-۱-۳-۲)آنالیزهای کمی:

مدل تصمیم‌گیری چند هدفه (تابع مطلوبیت و ارزش)

مدل تصمیم‌گیری چند شاخصه (روش SAW)

مدل تصمیم‌گیری چند شاخصه (روش AHP)

مدل حاصل از تلفیق منطق مدل‌های تصمیم‌گیری چند شاخصه و چند هدفه( تلفیق تابع مطلوبیت و AHP)

پس از طبقه‌بندی متدولوژی‌های مذکور ملاحظه می‌گردد طیف روش‌های پیشنهادی برای انتخاب سیستم، گستره‌ای از تجزیه و تحلیل‌های تفسیری در سال‌های پایانی دهه ۶۰ میلادی تا تمرکز بر آنالیزهای کمی در سال‌های اخیر را شامل می‌شود. اوج استفاده بهینه از تجزیه و تحلیل‌های تفسیری را در کارهای افرادی چون Perry و وزارت دفاع ایالات متحده و به ویژه Gordon می‌توان مشاهده نمود. این هر ۳ به نوعی از روش حذفی در آنالیزهای خود سود برده‌اند، لیکن آن‌چه روش Gordon را از سایرین متمایز می‌سازد، جامعیت و در عین حال ساختار یافتگی آن است که نهایتاً به پیشنهاد یک فلوچارت مناسب ختم می‌گردد. این در حالی‌است که روش Perry با وجود جامعیت طرح، فاقد انسجام لازم در تعریف فصل مشترک فازهای آن و احتمالاً همگرایی کم‌تر در دستیابی به یک نتیجه مشخص خواهد شد.

روش پیشنهادی وزارت دفاع ایالات متحده نیز ضمن این‌که به نسبت از آنالیزهای موشکافانه و همه‌جانبه دو روش دیگر کم‌تر بهره برده است، به جهت وجود استانداردها و آیین‌نامه‌های خاص در تهیه و تدوین آن مناسبت بیش‌تری با پروژه‌های سیستمی و به ویژه آن دسته از پروژه‌هایی که در یک چنین ارگانی تعریف می‌گردند، دارد.

اما با امتیازات و مزایایی که از روش‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه و بالاخص AHP سراغ داریم، انتظار می‌رود این‌گونه مدل‌ها از کاربرد گسترده‌تری نسبت به دیگر مدل‌های تصمیم‌گیری کمی برخوردار باشند. در تأیید این مطلب همان بس که در سال‌های اخیر و در آثار پژوهشگرانی چون امام‌جمعه‌زاده و بسیاری دیگر گرایش فراوانی به فرمولیزه نمودن آنالیزهای کیفی گذشته در سایه ابزار قدرتمندی چون AHP پدید آمده است.

اصولاً استفاده از آنالیزهای کمی، علاوه بر تسهیل و ساده‌سازی مسأله سبب عینیت‌بخشی بیش‌تر به پاسخ‌های آن می‌گردد. این موضوع به ویژه در روش AHP و به جهت برخورداری آن از امکاناتی چون: داشتن مبنای تئوریک قوی، در نظر گرفتن معیارهای کمی و کیفی، تحلیل حساسیت، تعیین میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم و از همه مهم‌تر انجام مقایسات زوجی کاملاً جلوه می‌نماید.

اما از بررسی داده‌های مربوط به رویکردهای کمی می‌توان چنین پنداشت که این پارامترهای تصمیم‌گیری صرفاً به انتخاب ساختار سازمانی از یک سیستم فراگیر اختصاص دارد.

۱)اگرچه با گزینش ساختار سازمانی در یک سیستم اجرا، شاکله و چارچوب اصلی آن‌را پایه‌ریزی می‌نماییم، لیکن باید اذعان نمود که حتی با اتخاذ این تصمیم هنوز پرسش‌هایی در خصوص تعیین نوع قرارداد یا نحوه واگذاری بی‌پاسخ خواهند ماند. به عبارت دیگر در یک سیستم اجرای پروژه (Project Delivery System)، انتخاب سازمان فرایندی کلی برای طیف وسیعی از پروژه‌های مشابه محسوب می‌گردد که تداوم روند تحویل هر پروژه مستلزم پیروی از فرایندهای پیش‌بینی شده دیگری همچون انتخاب قرارداد و نحوه واگذاری می‌باشد.

۲)اطلاق آنالیزهای کمی، خاصه آن‌ها که در این پژوهش مطرح گردیده‌اند به عنوان روشی برای انتخاب یک سیستم اجرای پروژه، دقیق نبوده بلکه اساساً این‌گونه آنالیزها روشی برای انتخاب سازمان در این سیستم جامع به شمار می‌آیند.

۳)آنالیزهای کمی و به ویژه فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به سبب برخورداری از امتیاز انجام مقایسات زوجی و تعیین اثر متقابل معیارها بر یکدیگر، در انتخاب سازمان نسبت به تجزیه و تحلیل‌های کیفی برتری دارند.