جدال فرهنگ و فناوری!

محمدرضا عیوضی اینترنت تنها یک تحول در عرصه فناوری نیست، بلکه نمایانگر تغییر و تحول در نگرش انسان است. بدین معنا که اینترنت، اساس اندیشه ارتباطی را دگرگون کرده و تعریف جدیدی برای مفاهیم این حوزه بنا کرده است؛ چرا که مفهوم «شبکه» و اندیشه مبتنی بر «زندگی شبکه‌ای» را ایجاد کرده است. ابزارهای فعلی […]

محمدرضا عیوضی

اینترنت تنها یک تحول در عرصه فناوری نیست، بلکه نمایانگر تغییر و تحول در نگرش انسان است.

بدین معنا که اینترنت، اساس اندیشه ارتباطی را دگرگون کرده و تعریف جدیدی برای مفاهیم این حوزه بنا کرده است؛ چرا که مفهوم «شبکه» و اندیشه مبتنی بر «زندگی شبکه‌ای» را ایجاد کرده است.

ابزارهای فعلی ارتباطات، طیف وسیع از موارد متنوع را در برمی‌گیرد؛ پروفایل‌ها، اکانت‌ها، استتوس، اشتراک‌گذاری، لایک، فالوو، دایرکت، کامنت و…، شماری از شیوه‌هایی هستند که جوانان و حتی اقشار دیگر جوامع از طریق آن‌‌‌‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند!

شاید کنار هم گذاشتن این واژه‌ها، احساس دلچسب ارتباط سنتی را ایجاد نکند اما به انسان یادآوری می‌کند که نقش فناوری‌های نوین در هویت فرهنگی، حکم شمشیری دو لبه دارد که می‌تواند پیامدهای مثبت و منفی را در کنار هم، داشته باشد.

رسانه‌های نوین، همچون دیگر ابزار بشری می‌تواند به آرمان‌های تعالی‌بخش جوامع خدمت یا خیانت کند؛ زیرا قابلیت‌های اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به گونه‌ای است که به یک اندازه می‌توان از آن‌‌‌‌ها بهره‌برداری مطلوب یا نامطلوب کرد.

عمده‌‌‌‌‌ترین دغدغه‌ای که امروزه جهانیان به‌ویژه کشورهای غیر غربی را فراگرفته است، نگرانی هویت‌زدایی و استحاله فرهنگی است که امروزه به مدد تکنولوژی‌های نوین اینترنت و ماهواره و درفرایند پرشتاب فرهنگ‌پذیری، تشدید شده است.

از میان رفتن حریم شخصی در برابر فضای عمومی، شکل‌گیری خرده‌فرهنگ‌ها و جنبش‌های جدید اجتماعی بر محور رسانه‌های جدید، شکل‌گیری اجتماعات مجازی و در وسیع‌‌‌‌‌ترین شکل ممکن پیدایش چیزی که از آن به منزله «فرهنگ سایبر» تعبیر می‌شود، گوشه‌ای از تحولاتی است که در زندگی روزمره امروزی به وجود آمده است.

هویت در جوامع سنتی بنا به شرایط و عوامل مختلف از ثبات بیش‌تری برخوردار است و مسأله به چالش کشیده شدن هویت‌های تعریف شده با ویژگی‌های مشخص شده کم‌تر مطرح بوده است. اما در جوامع جدید سرعت دگرگونی‌های اجتماعی و فرهنگی و… بسیار بیش‌تر است و لذا می‌توان شاهد تغییرات بیش‌تری در ارزش‌ها، اندیشه‌ها و رفتارهای اجتماعی بود و می‌توان انتظار به چالش کشیده شدن هویت‌های گذشته را داشت.

اگر می‌خواهیم تأثیر فرهنگی رسانه‌های جمعی را در راستای سنت ناب خودمان به پیش ببریم، باید این دیدگاه را کناربگذاریم که مواجهه با رسانه‌های اجتماعی به ترک شیوه‌های سنتی زندگی و پذیرش شیوه‌های مدرن زندگی منجر خواهد شد؛ زیرا درنفس مواجهه با رسانه ذاتاً هیچ‌گونه رویارویی با سنت نیست. رسانه‌های ارتباطی را می‌توان نه تنها در جهت چالش و تضعیف ارزش‌‌‌‌ها و باورهای سنتی، بلکه به منظور گسترش و تحکیم سنت‌‌‌‌ها نیز مورداستفاده قرارداد.

از این رو، در داوری آثار، پیامد‌‌‌‌ها و آسیب‌های ناشی از رسانه‌های الکترونیکی باید تأمل بیش‌تری به خرج داد و منتظر زمان بیش‌تری بود. به عبارت دیگر، ما نمی‌توانیم با منطق و روش کهنه به استقبال و ادراک پدیده‌های نو مانند الگوی روابط متقابل و هویت‌جویی‌های جدید در فضای مجازی بپردازیم و در نتیجه مشکلات جامعه و فرهنگ را که در فضای مجازی امکان ظهور می‌یابد و بازنمایی می‌شود را به گردن محیط‌های الکترونیکی و فضای مجازی بیندازیم. در گام نخست توصیه می‌شود وجوه اساسی رابطه انسان و فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در معرض واکاوی قرار گیرد و از نگاه‌های سطحی و آسیب‌شناسی‌های یکطرفه و ارجاع فوری مشکلات ذهنی و رفتاری به این فضا پرهیز گردد.