در خبر است که لااقل یکسوم از کاسبان برخی صنوف پُردرآمد، مالیاتی برابر با صفر ریال پرداخت میکنند، یعنی این بچهزرنگها درآمدشان را جوری اعلام میکنند که عملاً از شمول پرداخت مالیات خارج شده و حالش را میبرند. به عبارت سادهتر در خوداظهاریهای انجام شده اینجور گزارش میشود که این بندگان خدا و […]
در خبر است که لااقل یکسوم از کاسبان برخی صنوف پُردرآمد، مالیاتی برابر با صفر ریال پرداخت میکنند، یعنی این بچهزرنگها درآمدشان را جوری اعلام میکنند که عملاً از شمول پرداخت مالیات خارج شده و حالش را میبرند.
به عبارت سادهتر در خوداظهاریهای انجام شده اینجور گزارش میشود که این بندگان خدا و کاسبان زحمتکش، در طول سال آنقدری درآمد کسب نمیکنند که بتوانند امورات یومیه خود را سپری کنند، چه رسد به دادن مالیات و معلوم هم نیست که چطور میشود یک نفر میلیاردها تومان سرمایه در شغل و کسبوکار خود سرمایهگذاری میکند ولی درآمدش کفاف زندگی معمول را هم نمیدهد، بنابراین معلوم میشود که این بزرگواران صرفاً برای رضای مردم و خدمترسانی به خلقا… کلیه اصول و قواعد و حداقلهای علم اقتصاد و عقل معاش را زیرپا میگذارند و اصلاً هم نگران از بین رفتن عمر و سرمایه خود نیستند و همچنان به کار خود ادامه داده و هر روز هم ندارتر و فقیرتر میشوند!
باز در خبر است که متوسط مالیات پرداختی توسط اصناف و کسبه ماهیانه چیزی حدود ۵۰۰ هزارتومان است، یعنی سالی شش میلیون تومان و به عبارت دیگر به غیر از آنهایی که درآمدشان زیر حد مالیات است، بقیه درآمد ماهیانهای بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون دارند و با ماهیانه ۵۰۰ هزارتومان سر و ته مالیات بردرآمد خود را به هم میآورند و میروند پی کارش!
اصلاً معلوم نیست در این مملکت چه خبره، این همه شغل و پیشه با درآمدهای ضعیف و کم داشتیم، این همه کاسب حبیبا… که فکر و ذکرشان فقط خدمت است و خدمت است و خدمت که حتی حاضر نیستند برای افزایش درآمد و امرار معاش بهتری، دست از شغل خود کشیده و به سراغ مشاغل درآمدزای دیگری بروند؟!
قصه وقتی جالبتر میشود که بدانیم حدود ۴۵ هزار پزشک، ۲۵ هزار طلافروش، ۲۲ هزار دندانپزشک، ۱۶ هزار آهنفروش، ۷۰ هزار وکیل و ۱۴۰ هزار بنگاه املاک و صدها هزار شغل پردرآمد دیگر، بهصورت رسمی در کشور فعال هستند و این متوسط سالی شش میلیون تومان مالیات، با احتساب مالیاتهای اخذ شده از این بزرگواران، به دست آمده است!
اینکه برخی کسبه خوشدرآمد، از کارتخوانهای دیگر مشاغل کمدرآمد استفاده میکنند، به مشتری میگویند پول را برایشان کارت به کارت کند، اصلاً قید واریز را زده و پول نقد مطالبه میکنند و… چیزی از ارزش و اعتبار آنها نزد خلقا… کم نمیکند و البته هیچ رقمی را هم به مالیات سالیانهشان اضافه نمیشود و در کمال صحت و سلامت و با آرامش خیال و جیبی پر از حق دیگران و بیتالمال، روزگار میگذرانند و حالش را میبرند!
اخیراً دیده شده است برخی از این مالیات دورزنهای حرفهای و دوستان و یارانشان که حرفشان شنیده میشود، فرمایش کردهاند که ای داد و فریاد از این همه بیداد و ادامه دادهاند که ما کسبه زحمتکش سالیانه چند برابر این اعداد اعلامی مالیات دادهایم و حتی یک نفر از ما هم نیست که مالیاتش صفر شده باشد و اضافه کردهاند که برخی معاندین و بدخواهان و بدگویان، بهطور کل مالیات بر ارزشافزودهای که ما ماهیانه پرداخت میکنیم را از قصد در محاسبات خود نیاوردهاند تا میزان مالیات بر درآمد پرداختی ما را کم نشان داده و بساط بدگویی و تهمت و ناروا را پهن کنند!
زیاده عرضی نیست، از اتفاق، حرف این عزیزان کاملاً درست و منطقی است و کل متوسط مالیات پرداختی این بچهزرنگها خیلیخیلی بیشتر از شش میلیون در سال است. فقط یک نکته ظریف و بیاهمیت دارد که مالیات بر ارزشافزوده قبل از اینکه توسط این زحمتکشان کمدرآمد، پرداخت شود، ابتدا از جیب مشتری اخذ شده و به حساب ایشان واریز گردیده است و این خادمین خلق، فقط زحمت دست به دست کردن آن را کشیدهاند که بعید نیست، این وسط هم نقص و کم و کسری حاصل شده باشد که عجالتاً ما میگوییم نشده است، شما هم بگویید بشمار! !
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.