اینجور که پیداست کسی از عزیزان مسؤول و مدیر و متولی، درست و حسابی به این آب رفتن هر روزه نیروهای فنی و تکنسینهای شغلهای مهارت محور، حساس نشده و فعلاً که عارض و شاکی وجود ندارد، این دوستان گرانقدر هم سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند! البته اینکه سادهدلی هوشنگخانی ما، آنقدری هست […]
اینجور که پیداست کسی از عزیزان مسؤول و مدیر و متولی، درست و حسابی به این آب رفتن هر روزه نیروهای فنی و تکنسینهای شغلهای مهارت محور، حساس نشده و فعلاً که عارض و شاکی وجود ندارد، این دوستان گرانقدر هم سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند!
البته اینکه سادهدلی هوشنگخانی ما، آنقدری هست که فکر میکردیم چندین و چند سال پیش که هنوز این کمبود نیروی ماهر خودی نشان نداده بود و فقط نشانههای آن از دوردست پیدا شد، عزیزان مسؤول و متولی بهفکر بوده و کلی طرح و برنامه و راهحل در کشوی میز خود دارند که همین روزها رو خواهند کرد، برای خودش نوبر است! بماند که خودمان بهتر از هرکسی میدانیم که این تخیل از توهم هم گذشته و این افکار مشعشع و مدیران مبرز و خردمند، بواقع خیلی حرفهای و شیک و مجلسی است که بهنظر نمیرسد هنوز در قامت متولیان چنین ردای فاخری، خوشنشسته باشد، گذشته و حال ندارد، آینده را هم که با حرف و شعار میتوان آراست ولی خیلی زودتر از آنچه فکر میکنیم از راه میرسد و عیارها معلوم و سره از ناسره، مبرز میشود!
به هرحال خواستیم از همین تریبون عرض کنیم که زنگ خطر کاهش نیروی ماهر و کارگر فنی و استاد کار در حوزههای صنعتی و ماشینافزار و برق و الکترونیک و مکانیک و ساختمان و تأسیسات و تعمیرات و… مدتهاست که به صدا درآمده و امور دچار لنگی شده است و با همین دست فرمان، تا چند سال دیگر اینگونه افراد فنی و ماهر، کیمیا شده و کارها به بدفرم به خنس خواهد خورد.
باز هم به اتباع همسایه شرقی که جور کمبود استادکار و نیروی ماهر و کارگر فنی و ساده و نگهبان و… را در صنعت ساختمان میکشند و از گودبرداری و فونداسیون تا سفتکاری و نازککاری و فینیشینگ، از پس همه کارها بر میآیند و کمکم در حال ورود به دیگر شغلهای فنی و مهارت محور هستند و بعید نیست چهارصباحی دیگر یک پای صنعت و تولید و اصناف فنی و کارگاهی و خدمات فنی، مهندسی، شوند و به همین دلیل چند سالی دیرتر به قله مصیبت خالی شدن عرصه از جوانان علاقهمند به شغلهای فنی و مهارتی و فیزیکی خواهیم رسید.
از محضر مسؤولین و متولیان که خود استادتمام و همهچیز دان هستند، استدعای عاجل داریم که بالاغیرتاً این بمب ساعتی که لحظه به لحظه به زمان انفجار نزدیک میشود را دریابید و تحویل بگیرید، وقتی از یکطرف با این حقوقها و سطح درآمدها و ایضاً سختی و مشقت این مدل کارها، میل و رغبت جوانان و میانسالان کم و کمتر شده و از طرف دیگر میلیونها فارغالتحصیل مدرک به دست که شغلی مرتبط با رشته شان وجود ندارد روی دست خودشان و جامعه مانده است، معلوم میشود که یک جای کار میلنگد و حل این مسأله، همت و تدبیر و تلاش و خردمندی میطلبد، بنابراین گر مرد رهی، بسما…!
صاحبان کسبوکارهای فنی و ایضاً مدیران صنعتی و تولیدی هم باید حواسشان باشد که دوران وفور نیروی کار ماهر و غیرماهر خیلی وقت است تمام شده و هر روز، اوضاع بدتر میشود، بنابراین سبک و سیاق استخدام و استفاده از نیروی کار و پرداخت امتیاز و مزایا، باید توفیر پیدا کند تا جاذبه و کشش بالا برود و رغبت و انگیزهها افزایش پیدا کرده و کمیت امورات گرفتار داستان نشود.
ایضاً خدمت جوانان جویای نام تحصیلکرده و یا قبراق و سرحال از خدمت مقدس بازآمده عرض میکنیم که دیر یا زود، سکه به نام افراد با مهارتهای فنی و تکنیکی بالا، ضرب خواهد خورد و بازار کار و درآمد برای این دست شغلها داغ و پربار میشود، فقط چند صباحی زحمت اولیه دارد که باید به جان خرید. آنقدر هم شرکت و مؤسسه فنی و حرفهای و آموزشی هست که دیگر آنچنان نیازی به طی کردن دورههای طویل مدت شاگردی و پادویی و وردستی در فلان کارگاه و بهمان تعمیرگاه و صنعت نیست، اگرچه تجربه میدانی و عملیاتی چیز دیگری است که باید به کم و بیش برای آن وقت گذاشت.
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.