حرفهای خودی و بیخودی قیمتبازی هوایی! اینجور برایتان بگویم که ظاهراً خود جنابان هواپیمایی کشوری و وزارتخانه کریمه راهوشهرسازی از یکطرف و متولیان و شرکتهای هواپیمایی از طرف دیگر هم نمیدانند میخواهند چه بکنند، هدف و برنامهشان چیست و تکلیف مشتریان خطوط هوایی چیست، اما به ضرسقاطع خدمت جنابتان عرض کنم که از […]
حرفهای خودی و بیخودی
قیمتبازی هوایی!
اینجور برایتان بگویم که ظاهراً خود جنابان هواپیمایی کشوری و وزارتخانه کریمه راهوشهرسازی از یکطرف و متولیان و شرکتهای هواپیمایی از طرف دیگر هم نمیدانند میخواهند چه بکنند، هدف و برنامهشان چیست و تکلیف مشتریان خطوط هوایی چیست، اما به ضرسقاطع خدمت جنابتان عرض کنم که از اتفاق هم عزیزان هواپیمایی کشوری و وزارت کریمه و هم صاحبان و مدیران شرکتهای هواپیمایی، خیلی خوب میدانند که چه کردهاند و چه خواهند کرد و قرار است این قیمت بلیط سر از چه ناکجاآبادی در بیاورد!
همچین ساده و شیک و مجلسی، خدمتتان عرض کنم که چند ماه پیش شرکتهای هواپیمایی درخواست افزایش صددرصدی قیمتها را دادند، که البته آنقدر سنگ بزرگ بود که از همان اول هم نشانه نزدنش توی ذوق میزد، یعنی فقط کافی بود با آن ۱۰۰درصد پیشنهادی موافقت شود، صنعت هوایی را نمیدانم ولی یحتمل کل قیمتگذاریهای دستوری دچار سونامی افزایش قیمت و ملوکالطوایفی و چانهزنی و چالش و داستان میشد که بیا و ببین (جوری میگوییم میشد که انگار، نیست…! ) به هرحال بعد از قریب یکسال، افزایش قیمت طبیعی است ولی اینکه طی سه سال قبل از این یکسال، افزایش قیمتها تمامی قلههای تورم کشور را به خاطره برای خود تبدیل کردند و در صدر آرزوی افزایش قیمت همه قیمتهای دستوری قرار گرفتند، حتی خودروییها هم غبطه حال و روز آنها را میخوردند!
ظاهر قصه این است که دولت زیر ۱۰۰درصد افزایش قیمت نرفته و با ۲۹ درصد موافقت کرده است که کمی بعد و اینجور که از شواهد پیداست، یک ۹ درصد دیگر هم به آن اضافه خواهد شد و آنجور که از قرائن امر خیلیخیلی بیشتر پیداست، این افزایش قیمت به همین جا ختم نمیشود و اگرچه شرکتهای هواپیمایی به آرزوی افزایش ۱۰۰درصدی نمیرسند ولی آنقدرها هم با آن فاصله نخواهند گرفت و حداقل یکی، دو نوبت افزایش قیمت جدید و جدیدتر را شاهد و ناظر خواهیم بود و این وسط چیزی که مهم نیست رضایت و نظر مشتریان و ایضاً پول بیتالمالی است که بهواسطه سفرهای هوایی نیروهای دولتی و عمومی، از جیب خلقا… میرود!
البته این را هم عرض کنیم که این قصه کمبود و نادر شدن بلیط هواپیما و کاهش تعداد پرواز و ایضاً آب رفتن تعداد هواپیماهای فعال و تأخیرات مکرر و ذله کردن مردم هیچکدام به سیاستهای شرکتهای فوقالذکر برای پیشبرد اهداف قیمتی خود، ربطی نداشته و همه و همه در راستای تکریم اربابرجوع و ارتقای رضایت مشتریان و گرفتن لوح حافظان حقوق مصرفکننده است که با بدشانسی تمام و کاملاً تصادفی (شاید هم دست معاندان و دشمنان و آنهایی که به خطوط هوایی و شرکتهای هواپیمایی رشک میورزند در کار باشد) و در نتیجه به خاطر چند خطای کوچک نوشتاری و سهو در اجرا و بالا و پایین شدن چند عدد و رقم، آن تکریم به این آش یک وجب روغن، ختم شده است!
ریاضی و آمار هوشنگخانی ما آنقدرها خوب نیست ولی همینجور سرانگشتی که حساب کردیم، بهنظر میرسد اگر بهفرض افزایش قیمت در همین ۳۸ درصد متوقف شود (که نمیشود) قیمت بلیط هواپیما طی حدود چهار سال اخیر نزدیک به سیصد، چهارصدی افزایش داشته است و با رکورد کالاهای اساسی که در سال گذشته و در راستای مردمیسازی اقتصاد! جهشهای چند صددرصدی را تجربه فرمودهاند، در حال رقابت شانه به شانه است و این نشانه حیاتی و اساسی بودن بلیط هواپیما در اقتصاد است که اگر خدایناخواسته فقط یک روز انتقال مسافرین توسط هواپیما تعطیل شود معلوم نیست که فاجعهای برای معیشت خلقا… رقم خواهد خورد!
نظر هوشنگخانی ما این است که عزیزان دولتی و تقنینی و قضایی و عمومی، از دست و دلبازی جهت تردد کارکنان و مدیران خود دست برداشته و برای مدتی، اتوبوس را جایگزین نمایند. هم تعداد سفرها خیلی کم میشود و هم هزینهها به صفر نزدیک میشود و از قضا آنچنان اتفاقی هم نخواهد افتاد و شرکتهای هواپیمایی هم برای جذب مشتری از بخشخصوصی و مردم عامی، فکری به حال قیمت تمام شده خود کرده و فقط افزایش نرخها را دنبال نکنند و در نهایت همه با هم رستگار شویم!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.