آدرس غلط!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی آدرس غلط!    عجب چیز خوب و کار راه بیندازی هست این جناب آدرس غلط! البته ممکن است شما اسامی دیگری برای آن به‌کار ببرید که کاملاً بستگی به سمت و جایگاه و شغل و مهم‌تر از همه دلیل استفاده از این روش بی‌نظیر و کار درست دارد! از معروف‌ترین […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

آدرس غلط!

   عجب چیز خوب و کار راه بیندازی هست این جناب آدرس غلط! البته ممکن است شما اسامی دیگری برای آن به‌کار ببرید که کاملاً بستگی به سمت و جایگاه و شغل و مهم‌تر از همه دلیل استفاده از این روش بی‌نظیر و کار درست دارد!

از معروف‌ترین این اسامی می‌توان به راه فرار، پیچاندن، سنگ قلاب کردن، جوسازی، توجیه، مدیریت مسأله، زمینه‌سازی و تنویر افکار عمومی، اشاره نمود که باتوجه به شرایطی که در بالا عرض کردم و اینکه انجام این فعل عزیزه نیکو یا شاید هم مذمومه نکوهیده، به نفع شماست یا به ضرر شما، میزان درستی و غلطی آن معلوم می‌شود!

  به هرحال آن کاسبی که گران‌فروشی خود را حواله می‌دهد به افزایش قیمت کارخانه و تولیدکننده  بینوایی که به‌خاطر بازار خراب مدت‌هاست روی قیمتش نکشیده، یا کاسب دیگری، هزینه حمل و کرایه و مالیات و اینجور چیز‌ها را دلیل دولاپهنا کردن قیمت خود می‌دانند و یا آن مدیر و مسؤول و متولی که کمی و کسری و ضعف و نقصان اداره و دستگاه و سازمان را قبول ندارد و همگی را شایعه و بی‌اساس و شیطنت رسانه‌ای و شاید هم دشمنان و رقبای حزبی و سیاسی و… می‌داند، همه این افراد در حال استفاده از این جناب هستند.

  البته نوع پیچیده‌تر این روش که به جو‌سازی و شیرتوشیر کردن و مهم‌تر از همه زمینه‌سازی بیشتر نزدیک است و گونه حرفه‌ای این جناب آدرس غلط است، کمی تا قسمتی داستانش فرق می‌کند، فی‌المثل مدتی است که برخی دوستان و متولیان مربوطه، به دنبال این هستند که سن بازنشتگی را بالا ببرند و البته هزار و یک دلیل هم می‌آورند که برخی قابل‌توجه، برخی قابل تأمل، برخی از همان جنس توجیه و آسمان، ریسمان‌بافی و برخی هم یک جوری هست که نمی‌شود جوری گفته شود که ناجور نباشد!

  به هرحال اینکه برخی، فرمایش می‌کنند که بحران صندوق‌های بازنشستگی با افزایش سن بازنشستگی حل می‌شود، نشان می‌دهد که این بزرگواران علاقه وافری دارند که ضعف و کاستی و سوء‌مدیریت در این صندوق‌ها از دوش سازمان‌های مربوطه و دولت برداشته و بر شانه‌های نحیف کارگران و بیمه‌گذاران بینوا سنگینی کند.

  ایضاً بزرگوارانی که افزایش امید به زندگی را باعث ضروری شدن افزایش سن بازنشستگی می‌دانند، احتمالاً اینکه بازنشسته‌ها با فاصله کوتاهی پس از بازنشستگی، غزل خداحافظی را نمی‌خوانند و می‌توانند چند سال بیشتر از زندگی و ۳۰ سال کار و تلاش و بیمه دادن لذت ببرند و حقوق دریافت کنند را برنمی‌تابند و این احتمال را هم نمی‌دهند که لابد در فرمول نرخ حق بیمه بازنشستگی و سنوات و حقوق دریافتی یک حساب و کتابی وجود دارد که ظاهراً ربطی به افزایش یا کاهش امید به زندگی ندارد!

  اما آن دسته از جنابان حواس‌جمع که جوری حرف می‌زنند و در جلسات مطرح می‌کنند که انگار افزایش سن بازنشستگی، مطالبه مردم است، این بزرگواران اصل جنس آدرس غلط را در طبق اخلاص نهاده‌اند که باید به ایشان بابت این کره گرفتن از آب هنرمندانه، آفرین گفت و عرض کنیم که نشان به همان نشان گزارش نظرسنجی که به آن استناد می‌فرمایید، بازنشستگان (و نه همه مردم) آن هم حدود نیمی از آنها، کمی حقوق بازنشستگی را دلیل علاقه خود به ادامه دار بودن اشتغالشان و دیرتر بازنشسته شدن، عنوان کرده‌اند و در بخش دیگری نیز قید شده «که از نظر مردم، میانگین سن مناسب مردان برای بازنشستگی ۵۵ سالگی و سن مناسب زنان ۴۸ سالگی ذکر شده» ولی اشاره نشده که این نظر مردم مربوط به ماده ۷۶ قانون تأمین‌اجتماعی است که می‌گوید مردان شاغلی که ۲۰ سال حق بیمه داده‌اند، می‌توانند در ۶۰ سالگی و زنان در ۵۵ سالگی بازنشسته شوند و یا منظور تبصره این ماده است که می‌گوید در صورت داشتن سابقه ۳۰ سال بازنشستگی، مردان ۵۰ ساله و زنان ۴۵ ساله می‌توانند بازنشسته شوند!

  اینجور که پیداست، هرکسی از ظن خود شد یار من، از درون نظرسنجی هم نجست اسرار من!!

         هوشنگ‌خان