دعوت به عدم همکاری با سازمان مالیاتی با چه توجیهی؟! با جدی‌تر شدن اجرای طرح جامع مالیاتی، مقاومت‌‌‌ها هم در برابر این طرح بیش‌تر و جدی‌تر می‌شود؛ در تازه‌‌‌ترین نمونه از این مقاومت‌‌‌ها یکی از نمایندگان مجلس اعتراض عجیبی به انتصاب مدیر اداره مالیات استان گیلان کرده است. به گزارش خبرآنلاین، سیدکاظم‌دلخوش‌اباتری، عضو کمیسیون اقتصادی […]
دعوت به عدم همکاری با سازمان مالیاتی با چه توجیهی؟!
با جدی‌تر شدن اجرای طرح جامع مالیاتی، مقاومت‌‌‌ها هم در برابر این طرح بیش‌تر و جدی‌تر می‌شود؛ در تازه‌‌‌ترین نمونه از این مقاومت‌‌‌ها یکی از نمایندگان مجلس اعتراض عجیبی به انتصاب مدیر اداره مالیات استان گیلان کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، سیدکاظم‌دلخوش‌اباتری، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در اظهاراتی عجیب از مردم استان گیلان خواسته است با سازمان مالیات این استان همکاری نکنند! دلیل او که از قضا عضو هیأت رییسه کمیسیون اقتصادی نیز هست، انتصاب مدیری غیربومی برای اداره مالیات استان گیلان عنوان شده است.
این نماینده مجلس گفته است «اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد به علت انتصاب یک مدیر از مرز افغانستان و پاکستان داده نشود، ممکن است دفعه بعد از خود افغانستان و پاکستان برای این استان مظلوم مدیر وارد کنند. از همین جا اعلام می‌کنم به آن‌‌ها خواهم فهماند گیلان جای این برنامه‌ها نیست»!
نماینده صومعه‌سرا در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که به عنوان یک عضو هیأت رییسه کمیسیون اقتصاد اجازه نخواهم داد بی‌احترامی وزارت اقتصاد به مردم گیلان بی‌پاسخ بماند، گفته است «آقای وزیر اقتصاد! شما که از مرز افغانستان برای گیلان مدیر می‌آوری از نیروهای گیلان کجا استفاده کرده‌اید؟ مگر می‌شود فردی که با مشکلات و فرهنگ این مردم آشنایی ندارد شبانه بر مسند مدیرکلی تکیه بزند؟ بنده ۳ ساعت با معاون وزیر صحبت کردم اما وی جسورانه پاسخ می‌دهد، وزارت اقتصاد مطمئن باشد تاوان این انتصاب را خواهد داد، معاون وزیر حق ندارد با انتصاب یک غیربومی در استان عرض‌اندام کند، این بی‌احترامی به مردم گیلان است که پشت دست بنشینند و ببندند».
این سخنان در حالی توسط عضو هیأت رییس کمیسیون اقتصادی که قاعدتاً باید منادی و حامی قانون و اجرای طرح جامع مالیاتی است، بیان شده است که از نماینده‌ای مانند آقای دلخوش که سابقه چندین دوره حضور در مجلس را دارد انتظار می‌رود مصلحت و ضرورت انتصاب مدیران غیربومی را که خصوصاً در حوزه مالیات، امری طبیعی و کاملاً معمول در نظام مدیریتی کشور است درک کند.
این نماینده مجلس حتماً اذعان دارد که در انتصاب مدیران دولتی، اصل بر توانمندی و تخصص و تعهد آن‌‌ها است و زادگاه، قومیت و نژاد نمی‌تواند معیاری سنجیده و مبتنی بر عدالت برای انتصاب مدیران باشد.
پیگیری‌های خبرنگار ما از سازمان امور مالیاتی کشور نیز نشان می‌دهد از دیرباز بخش اعظمی از مدیران استانی به گونه‌ای غیربومی منصوب می‌شوند و این انتصاب‌‌ها تاکنون مورد انتقاد قرار نگرفته است.
اما تمام گفته‌های دلخوش اباتری به اینجا ختم نمی‌شود. وی در اظهارنظری که با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مورد نظر مقام‌معظم‌رهبری نیز منافات دارد، از مردم گیلان می‌خواهد «با اداره امور مالیاتی همکاری نکنند چرا که اگر پاسخ درخوری به وزارت اقتصاد و دارایی به علت انتصاب یک مدیر از مرز افغانستان و پاکستان داده نشود، ممکن است دفعه بعد از خود افغانستان و پاکستان برای این استان مظلوم مدیر وارد کنند»!
سؤال اینجاست که آیا این‌گونه سخن گفتن از بی‌قانونی و مالیات‌گریزی آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور با حمایت همه ارکان نظام به سمت اقتصاد مقاومتی و اتکای بودجه کشور به درآمدهای مالیاتی حرکت می‌کند، اقدامی اصولی است؟!
آیا یک نماینده مجلس این حق را دارد که صرفاً به دلیل آن‌که منتخب مردم یک استان است و باید وکیل مدافع آنان باشد، هر سخن یا رفتار ضدقانونی و ضد ارزشی را از خود بروز داده و موجبات هرج‌ومرج یک خطه از کشور را فراهم سازد؟
آیا صرفاً به این دلیل که خراسان هم مرز افغانستان است، باید با حقارت از بزرگان، فرهیختگان، شهدا و شهروندان آن سخن گفت؟
آیا این نماینده مجلس ضرر‌‌ها و خساراتی که شهروندان این استان به دلیل عدم پرداخت مالیات گریبانشان را خواهد گرفت را به گردن می‌گیرد و جرایم عدم پرداخت مالیاتشان را که مطابق قانون وضع می‌گردد، متقبل می‌شود؟
آیا اباتری خود برآمده از یکی از قومیت‌های سرزمین پهناور ایران زمین نیست که این‌طور در مورد قومیت و نژادی دیگر سخن می‌گوید و آن را به سخره می‌گیرد؟
این‌‌ها و بسیاری دیگر، سؤالاتی است که اکنون در ذهن افکار عمومی است و البته نباید از این نکته نیز غافل ماند که هر خطه از کشور برخوردار از مدیران و افرادی توانمند و فرهیخته و انقلابی است و زیبندگی نظام مدیریتی کشور نیز آن است که مدیرانی شایسته و توانمند از اقصی نقاط کشور در زنجیره مدیریت کشور به چشم می‌خورند و در شرایطی که حیاتی‌‌‌ترین سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران وحدت ملی و همبستگی اقوام مختلف ایرانی در زیر یک پرچم واحد است، اختلاف افکنی و تفرقه‌آفرینی به بهانه‌های واهی و بعضاً سیاست آلود، تنها آب در آسیاب دشمن ریختن است و هیچ منفعتی از آن به دست نمی‌آید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.