حرفهای خودی و بیخودی ابهام، مبهم، بنزین! خاطر مبارکمان هست که در یک فیلم کمدی ایتالیایی، راننده ماشین به دوست خود گفت برود پشت ماشین و چک کند چراغ راهنما کار میکند یا خیر، آن بنده خدا رفت پشت ماشین و وقتی راننده دسته راهنما را در حالت روشن قرار داد و از […]
حرفهای خودی و بیخودی
ابهام، مبهم، بنزین!
خاطر مبارکمان هست که در یک فیلم کمدی ایتالیایی، راننده ماشین به دوست خود گفت برود پشت ماشین و چک کند چراغ راهنما کار میکند یا خیر، آن بنده خدا رفت پشت ماشین و وقتی راننده دسته راهنما را در حالت روشن قرار داد و از او پرسید که چراغ راهنما کار میکنه یا خیر، چند ثانیه به چراغ راهنما خیره شد و گفت، حالا آره، حالا نه، حالا آره، حالا نه….!
قصه بنزینی ما در این دُردانه میهن هم چند سالی است مصداق همین چراغ راهنماست که لااقل شونصد مرتبه و به روشهای مختلفی از جمله خبر از منبع آگاه، گمانهزنی، شایعه و… اعلام شده که همین روزها قیمت بنزین افزایش پیدا میکند و به همین تعداد و حتی بیشتر، این افزایش قیمت توسط مسؤولین مربوطه، رد و تکذیب شده و حتی برای محکمکاری گفته شده که هیچ برنامهای برای افزایش قیمت در آینده هم نداریم، که با این گفته بتوانند حداقل برای مدت طولانیتری، جلو پخش شدن خبر گرانی بنزین از منبع موثق و یا شایعات مربوطه را بگیرند که البته معمولاً هم چنین اتفاقی نیفتاده و بعد از مدتی روز از نو روزی از نو!
از قدیم گفتهاند تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها، اما قضیه این افزایش قیمت بنزین، ظاهراً خیلی توفیر دارد و مردم و برخی مسؤول و نیمهمسؤول و خبرگزاری و رسانه و فلان سایت و بهمان پیج، چند سالی هست که خیلی چیزها میگویند ولی انگار چیزکی در کار نیست، و اگر سناریوهای قیمتی وجود دارد، قراری بر اجرایی کردن آنها نیست و اوضاع جوری است که منطق و استدلال راهی را نشان میدهد و جو و شرایط، راهی دیگر را که البته هم پای منطق و استدلالها برای گران کردن بنزین و هم دلیل اجرایی نشدن آنها، لنگ میزند!
اخیراً وزارت کریمه نفت اعلام کرده است که مصرف بنزین کشور از روزانه ۸۸ میلیون لیتر به ۱۲۲ میلیون لیتر، آن هم فقط طی دو سال اخیر افزایش یافته است، یعنی یک رشد جهشی ۳۸ درصدی که هرجور که حساب میکنیم، یا این آمار، گرفتار سهو و خطای لحظهای شده و یا بخشی از این افزایش و ایضاً بخشی از آن ماکزیمم مصرف دو سال پیش، از راه و بیراهههای مختلف، سفر به دیار خارجه یحتمل شرقی را تجربه میکنند و بهجای سوختن در خودروهای ایرانی به ساختن اقتصاد دیگر کشورها مشغول شده و پولهای بزرگ با صفرهای بیشمار درآمدی را نصیب عوامل و بانیان از مبدأ تا مقصد کرده است.
به هر حال آنکه همه ما میفهمیم این است که مصرف بنزین در کشورمان نسبت به تعداد خودروها و سفرهای درون و برونشهری خیلیخیلی زیاد است که قاعدتاً این مار هفتسر، یک قسمتش دست جناب قاچاق را میبوسد، یک سرش اتلاف در انتقال و توزیع است، سر بزرگ و گُندهاش مصرف بالای سوخت در خودروهای وطنی ساخت دوقلوهای افسانهای و ایضاً ماشینهای فرسوده خلقا… که توانی برای جایگزینی آنها نیست، میباشد، بخشی هم به ترافیک و چراغ قرمز و راههای دور و دراز بینشهری و کمبود و یا گرانی روشهای جایگزین حملونقل شهری و بینشهری و این قسم چیزهاست. خلاصه منصفانهاش این است که مردم، اساساً در لیست مقصرین این افزایش مصرف نیستند و اگر هم هستند، در انتهای جدول قرار داشته و نهایتاً میتوان چند درصد ناقابل را به آنها اختصاص داد.
رشد نرخ ارز و قیمت جهانی این چیزها هم آنقدری که برخیها میفرمایند، نباید به محصولی که منبعش در ایران است و در همین کشور استخراج و پالایش و آماده مصرف میشود، ربط داشته باشد. اما به هرحال این قیمت فعلی هم مدتهاست که با قیمت مناسب و منطقی فاصله گرفته است و به صواب نزدیکتر است که مسؤولین اول فکری به حال قاچاق و مصرف زیاد خودروها و جایگزینی خودروهای فرسوده و دیگر اتلافها، نمایند. سایه دلار را از سر بنزین بردارند، بهینهسازی قیمت تمامشده را نصبالعین خود قرار داده و به نتیجه برسانند، دست آخر هم چهار کلام برادرانه با مردم صحبت کنند و بعد قیمت را به اندازهای که باید، بالا ببرند.
هوشنگ خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.