همین یکی را کم داشتیم!

                          حرف‌های خودی و بی‌خودی همین یکی را کم داشتیم!    خب به‌سلامتی و دلِ خوش، از تعطیلی به‌خاطر برف و یخبندان شروع کردیم و به تعطیلی به‌دلیل آلودگی هوا و کمبود گاز رسیدیم، حالا هم که تعطیلی به‌خاطر گرمای هوا! تا آنجا که خاطر هوشنگ‌خانی ما یاری می‌کند، تعطیلی سراسری کشور به‌خاطر گرمای […]

                          حرف‌های خودی و بی‌خودی

همین یکی را کم داشتیم!

   خب به‌سلامتی و دلِ خوش، از تعطیلی به‌خاطر برف و یخبندان شروع کردیم و به تعطیلی به‌دلیل آلودگی هوا و کمبود گاز رسیدیم، حالا هم که تعطیلی به‌خاطر گرمای هوا! تا آنجا که خاطر هوشنگ‌خانی ما یاری می‌کند، تعطیلی سراسری کشور به‌خاطر گرمای هوا، اگر بی‌سابقه نباشد (جناب‌مان سابقه‌ای پیدا نکردیم) کم‌سابقه است، بگذریم!

البته وقتی در زمستان به‌خاطر کمبود گاز و افت فشار آن، کار به تعطیلی مدارس کشیده می‌شود و اسمش می‌شود سرما و آلودگی هوا، قاعدتاً در تابستان هم باید به‌خاطر گرما به تعطیلی برسیم که البته کمبود برق، هیچ چیزی از ارزش‌های شدت گرمای هوا کم نخواهد کرد!

حالا که دست به تعطیل کردن جناب دولت خوب است و نگران گرمازدگی و آفتاب‌سوختگی خلق‌ا… هستند، خیلی خوب بود چند وقتی هم تولید پول پرقدرت را تعطیل می‌فرمودند تا خلق‌ا… کمی نفس می‌کشیدند و توان و بنیه بهتری برای تحمل بار سنگین تورم پیدا می‌کردند و یا حالا که به ‌فرمایش مسؤولین مربوطه تورم به کم‌ترین میزان خود نسبت به یک‌سال‌ونیم اخیر رسیده و عدد حدود ۳۰ درصد را به‌نام خود سند زده است، موتور تورم‌زایی نرخ‌های سود بانکی و عوارض گمرکی و مالیات بر ارزش‌افزوده که هرکدام یدطولایی در بالا نگه‌داشتن نرخ تورم دارند را خاموش می‌کردند و اگر می‌شد برای مدتی نامعلوم به مرخصی اجباری می‌فرستادند.

به هرحال تعطیل کردن کشور به‌خاطر آلودگی هوا و گرما و کمی برق و گاز، اگر به‌موقع و به‌خاطر حفظ رفاه و آسایش خلق‌ا… باشد، خوب است، اما اینکه حواسمان به تعطیلی موتور‌های ایجاد تورم و رشد نقدینگی و خلق پول و ایضاً زمین‌گیر کردن رانت و اختلاس و دلال و محتکر و همین قماش چمبره زده بر سفره‌های مردم، بیش از پیش باشد و با ویروس فساد و باندبازی همانند ویروس کرونا در افتاده و نقره‌داغش کنیم، به صواب نزدیک‌تر است.

آنقدر‌ها هم بی‌حواس نیستیم که متوجه نباشیم که برای رساندن برق و گاز و آب به خانه‌ها و کارخانجات چقدر زحمت شبانه‌روزی و تلاش عوامل و نیروهای فنی و کارگری باید باشد تا این رسیدن‌ها همیشه پایدار و برقرار باشد ولی اینکه وقتی اوج سرما از راه می‌رسد، اولین قربانی کمبود گاز و افت فشار، کارخانجات و صنایع سنگین و بخش مهمی از مجموعه‌های مستقر در شهرک‌های صنعتی هستند و در گرماگرم تابستان هم باز همین صنایع هستند که دیوار کوتاه بوده و دچار تیر غیب می‌شوند، معلوم است که به هر دلیلی که ما نمی‌دانیم و خود عزیزان متولی و مسؤول بهتر از هرکسی می‌دانند، کار‌ها و طرح‌ها آنجور که باید، جلو نرفته است وگرنه اینکه به‌خاطر حفظ روشنایی و برق خانگی، فشار بیشتر به صنایع وارد شود، اگرچه برای خانواده‌ها دلچسب‌تر است ولی همین یک قلم، به‌تنهایی موتور جدیدی را برای بالارفتن هزینه تمام‌شده کالا و خدمات و در نتیجه قیمت‌ها را روشن می‌کند و بخشی از انرژی تورم را گردن گرفته و به نحو احسن به تأمین آن متعهد می‌ماند!

زیاده عرضی نیست، ولی فکر کنم روزهای ۱۸ تا ۲۰ تیر همین امسال، گرما به کم و بیش و نهایتاً با یکی و دو درجه اختلاف در همین تهران و برخی دیگر از کلانشهرها، چادر خود را بر سر مردم گسترانیده بود و خبری از درخواست تعطیلی و نگرانی از سلامتی مردم، نبود. به‌نظر می‌رسد دولت کریمه اگر به‌جای کل کشور، استان‌های جنوبی و جنوب‌غربی که در آتش گرما می‌سوزند را تعطیل می‌کرد (حتی بیشتر از دو روز) هم آن‌ها می‌فهمیدند که کارگزاران محترم، فرق گرمای ۴۰، ۴۱ درجه با ۴۹ و ۵۰ درجه و بالاتر را می‌دانند و هم کل اقتصاد کشور و خدمات و برنامه‌های جاری، دچار سکته نمی‌شد!

ا…‌و اعلم!

         هوشنگ‌خان