حرفهای خودی و بیخودی چند نرخی به چه نرخی! اگر شما هم مثل جنابمان جزء جوانان نهچندان قدیم باشید و سن مبارکتان از ۴۰ عبور کرده باشد، بازی گرگی رنگی به چه رنگی، به چه رنگهای قشنگی را خاطرتان هست که جناب گرگ از تنوع رنگ اطراف خود یک رنگ را انتخاب کرده […]
حرفهای خودی و بیخودی
چند نرخی به چه نرخی!
اگر شما هم مثل جنابمان جزء جوانان نهچندان قدیم باشید و سن مبارکتان از ۴۰ عبور کرده باشد، بازی گرگی رنگی به چه رنگی، به چه رنگهای قشنگی را خاطرتان هست که جناب گرگ از تنوع رنگ اطراف خود یک رنگ را انتخاب کرده و دیگران باید سریع آن رنگ را پیدا کرده و دستشان را روی آن میگذاشتند، یا اگر خیلی بالا و یا دور بود به طرف آن اشاره میکردند تا بازی را نبازند.
عجالتاً اینجور که پیداست بسیاری از اقلام در کف بازار حال و روز این بازی کودکانه را دارد، یعنی یک کالای خاص، دارای رنگینکمانی از قیمتهای مختلف میباشد و هرکسی هرجوری که دلش بخواهد و یا براساس قیمت خریدهای متفاوت و ایضاً دست و دلبازی مشتریان از همهجا بیخبر و البته در یکدرمیان موارد هم زرنگی و علاقهمندی وافر فروشنده به ریال مادرمرده، قیمتها تغییر میکند و ظاهراً این وضعیت آنقدرها هم عجیب و غریب نیست و عزیزان متولی و مسؤول، هشدار و انذار و بگیر و ببند و حتی توصیهای هم در رابطه با این روش و منش فروش کالاها به تولیدکننده و توزیعکننده و فروشنده نمیدهند!
همین جناب نان قوت لایموت خلقا… را در نظر بگیرید، با توجه به تنوع نان و کیفیت و وزن و نوع خرید و روشهای فروش، از ۱۰۰۰ تومان تا ۴۰ هزار تومان قیمت میخورد. که اگر بخواهیم دقیقتر عرض کنیم، بهفرض قیمت نان سنگک از ۳ تا ۴ هزارتومان شروع میشود و تا ۳۰، ۴۰ هزارتومان هم بالا میرود، اینکه آرد دولتی است یا نیمهیارانهای یا آزاد آزاد، یکرو کنجدی است یا دو رو و یا پُرکنجدی پر رو! فروشنده اهل انصاف و مداراست یا در دیگ باز است و کسی به کسی نیست، باید در صف بایستی و ساعتی علاف شوی یا اینکه خیلی نیاز به علافی نیست، حتی میتوانی نان را از سوپر مارکت خریداری کنی و خیلی هم که بخواهی راحت باشی و قدم از قدم برنداری، بهصورت اینترنتی سفارش نان داده و درب منزل تحویل بگیری و… همه در قیمت اثر دارند!
خلاصه هریک از حالات زیر باعث تغییر قیمت میشود و با این تنوع نان از لواش و تافتون گرفته، تا بربری و سنگک، تقریباً به تعداد رنگهای کشف شده و شاید هم عناصر جدول مندلیف، تنوع قیمتی داریم و در این بزنگاه قیمت و کیفیت و انصاف و سود و ضرر و وزن و اندازه، از روز روشنتر است که چه بساط درهم و برهم و شیر تو شیر و یله و رهایی برقرار و برساختهای است و خلقی که هر روز از عدم افزایش قیمت نان و ایضاً سوبسید بیشتر و تغییر نکردن سهمیه نانواییها و این مدل قصهها گوششان پُر است.
عزیزان متولی که قطع به یقین حواسشان هست که چه میکنند، جنابان نانوا و اتحادیههای مربوط هم که هماهنگ و همراه هستند. فقط ما مردم، مبلغی که این روزها برای نان پرداخت میکنیم، نزدیک به دو برابر سال گذشته شده است و چند برابر دو سال پیش، ولی همچنان به حرف مسؤولین که میفرمایند قیمت نان طی چند سال اخیر تغییری نکرده است، باور و اعتقاد راسخ داریم!
این وسط مشکل اینجاست که آن نان دولتی که قیمتش در این چند ساله آنقدرها صعودی نبوده، کمکم در حال انقراض کامل است و عجالتاً یا پخت چند نوبتی و هر نوبت چندین ساعت به یکی، دو نوبت نهایتاً یکی، دو ساعته رسیده است، یا صف انتظار به وقت و فرصت ما قد نمیدهد و یا اصلاً در محله و منطقهای که هستیم، چیزی به نام نان دولتیپز وجود ندارد و خدابرکت دهد به آزاد و نیمهآزاد (که این نیمه آزاد هم میل به انقراض شدیدی را از خود نشان میدهد) و نان سوپرمارکتی که قریب به اتفاق این آخری، همان نان با آرد یارانهای است که در عبور از یک پیچ و چند دور برگردان، سر از سوپری در میآورد و سود وافری تقدیم بچهزرنگهای وسط معرکه میکند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.