محمدرضا عیوضی-صادرات به عنوان موتور محرکه اقتصاد محسوب میشود چرا که نقشی اساسی در تقویت و ایجاد ظرفیتهای تولید دارد و در دنیای کنونی با هموار کردن مسیر توسعه صادرات، اهدافی همچون دستیابی به درآمد ارزی، بهبود کیفیت کالای تولیدی به سبب وجود رقابت در بازارهای بینالمللی، افزایش سطح اشتغال و برطرف شدن مشکل بیکاری، […]
محمدرضا عیوضی-صادرات به عنوان موتور محرکه اقتصاد محسوب میشود چرا که نقشی اساسی در تقویت و ایجاد ظرفیتهای تولید دارد و در دنیای کنونی با هموار کردن مسیر توسعه صادرات، اهدافی همچون دستیابی به درآمد ارزی، بهبود کیفیت کالای تولیدی به سبب وجود رقابت در بازارهای بینالمللی، افزایش سطح اشتغال و برطرف شدن مشکل بیکاری، کاهش هزینه تولید به دلیل بالا رفتن توان واحدهای تولیدی و در نهایت تقویت بنیه اقتصادی کشور را منجر میشود.
این امر، شرایط را برای بنگاههای تولیدی فراهم میکند تا از محدودیتهای بازار داخلی رها شده و بازارهای جهانی را هدف قرار دهند و از سود اقتصادی حاصل از تولید بیشتر بهرهبرداری کنند و دولت به عنوان تضمینکننده سرمایهگذاریهای موجود و کاهشدهنده انحصار، نقشی اساسی در ارتقای صادرات دارد.
از آنجا که توسعه صادرات هر کشور منشأ اشتغالزایی و کسب درآمد ارزی بیشتر و تعامل مثبت تجاری با دیگر کشورهای جهان است لذا کشورهای مختلف برای برخورداری از ثمرات آن، روشهای حمایتی متفاوتی را اتخاذ میکنند.
برخی به تقویت بنیه تولیدی پرداخته و از مزایای نسبی عوامل تولید بهره میگیرند، بعضی به جذب سرمایهگذاری خارجی و ارتقای تکنولوژی میپردازند، عدهای هم به همگرایی منطقهای روی میآورند. در اکثر موارد تلفیقی از استراتژیهای فوق، به موازات ارایه خدمات حمایت صادراتی متداول، برای توسعه صادرات و دستیابی به رشد اقتصادی بهکار گرفته میشوند.
در تمام دنیا برای شرکتهای کوچک و متوسط استفاده از روشهای غیرمستقیم بازاریابی و فروش از طریق واسطههای فروش و صادرات منطقیتر و دارای توجیهپذیری بیشتری است. به خصوص این مهم برای شرکتهایی که دارای تجربه صادرات نیستند، در گامهای اول میتواند بهترین و تنها گزینه پیشََِ رو باشد.
به عنوان مثال، استفاده از شرکتهای مدیریت صادرات یا شرکتهای تجارت صادراتی میتواند، با صرف حداقل زمان و هزینه، شانس معرفی محصولات یک شرکت در بازارهای خارجی را فراهم کند، مضاف بر اینکه بخش زیادی از ریسک عملیات صادرات به عهده شرکت مدیریت صادرات خواهد بود. در روش صادرات و فروش غیرمستقیم، مدیریت شرکت صادرکننده بر کل عملیات و فرایند صادرات، کنترل و نظارت خواهد داشت در حالی که از دانش و تجربه شرکت واسط صادراتی بهره خواهد گرفت.
از طرفی، شرکت تولیدکننده صادراتی نیز با سطح پایینتری از ریسک مالی مواجه خواهد بود زیرا هزینه و ریسک یافتن مشتری خارجی، هزینههای نقل و انتقال محصول و دریافت وجه فروش محصول به عهده واسطه صادرات است. انواع مدلهای واسط صادراتی و فروش در دنیا وجود دارند که میتوانند از سوی شرکتهای دانشبنیان تولیدکننده برای فروش و صادرات محصولاتشان مورد استفاده قرار بگیرند.
در حال حاضر تعداد نسبتاً زیادی از شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان در کشور ما وجود دارند که از تجربه صادراتی بیبهرهاند و حتی بعضاً با نیاز بازارهای خارجی و وضعیت تقاضا در خصوص محصولات خود در بازارهای خارجی نیز آشنایی ندارند. بنابراین کسب اطلاع از وضعیت تقاضا برای محصولات آنها از طریق ارتباط با افراد فعال در بازارهای هدف (از طریق شرکتها و حتی آژانسهای صادراتی و افراد دلال صادراتی) میتواند اولین و سریعترین قدم در راه توسعه صادرات دانشبنیان باشد.
از طرف دیگر، با توجه به اولویت نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران در خصوص تسریع اهداف اقتصاد برونگرا و دانشبنیان و نیز ضرورت تلاش در جهت بهبود رشد اقتصادی کشور و خروج از شرایط رکود، حمایت از توسعه شرکتهای مدیریت صادرات تخصصی و ایجاد ارتباطات قوی بین آنها و شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان باید به عنوان یکی از اولویتهای جدی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در دستور کار قرار گیرد و بخشهای خصوصی فعال در حوزه دانشبنیان نیز در این راستا بیش از پیش اسباب همکاریهای متقابل را فراهم آورند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.