حرفهای خودی و بیخودی تورم نجومیبگیران! در خبر است که جنابان تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی، کار را به انجام رسانده و گزارش مُهر و امضاء شده همین روزها از کمیسیون برنامه بودجه سر درآورده و یحتمل تا یکی، دو هفته دیگر در صحن و سرای خانهملت قرائت شده و اینجور که پیداست […]
حرفهای خودی و بیخودی
تورم نجومیبگیران!
در خبر است که جنابان تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی، کار را به انجام رسانده و گزارش مُهر و امضاء شده همین روزها از کمیسیون برنامه بودجه سر درآورده و یحتمل تا یکی، دو هفته دیگر در صحن و سرای خانهملت قرائت شده و اینجور که پیداست حرفهای زیادی برای گفتن دارد که باید همچنان منتظر ماند تا روز موعود و اینکه آیا ریز گزارش به سمع و نظر خلقا… میرسد و یا قصه اطلاعرسانی قطرهچکانی، اینجا هم رخی نشان داده و دندانقروچه و حرص و جوش هوشنگخانی ما هم راه به جایی نخواهد برد.
علیالحساب باید عرض کنیم اینطور که شنیدهها روایت میکنند بالاتر از حداکثر حقوقی که در قانون تعریف شده است، ملاک نجومی بودن حقوقها در نظر گرفته شده است، یعنی باتوجه به اینکه این گزارش مربوط به حقوقهای دریافتی در سال ۱۴۰۰ است و چون در آن سال سقف حقوق ۳۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است، هرکسی از این عدد فراتر گرفته است، خود را به لیست نجومیبگیران رسانده و با ایشان محشور شده است!
البته در حالی همین حقوق ۳۳ میلیون و اندی، برای خیلعظیمی از جماعت کارمند و کارگر و حداقلبگیر و غیررسمی در همین سال ۱۴۰۲ هم، رقمی نجومی و دستنیافتنی محسوب میشود که حداکثر تعیین شده برای سالجاری به حول و حوش عدد ۵۰ میلیون، چسبندگی عجیبی پیدا کرده است. بنابراین با این احوالات، بهتر است عزیزان مسؤول حقوقهای در همین حول و حوش را نجومی در نظر بگیرند و آش مفصلی طبخ کرده و اعداد بالاتر از این را نامی جدید بگذارند تا بالاخره معلوم شود کسی که زیر ۱۰ میلیون حقوق میگیرد و ۱۹۰ ساعت در ماه کار میکند و در کف هرم دستمزد دریافتی قرار دارد، اگر چشمانش سو داشته باشد که بتواند ستارههای چهل، پنجاه میلیونی را ببیند، خیلی هنر کرده است، دیدن حقوقهای ماورائی یا کهکشانی بالاتر و خیلیخیلی بالاتر که بعید است با تلسکوپهای معمول هم رصد شود، آن هم با این پیچیدگی پاداش و حقالجسله و حقالقدم و کارانه و آکورد و فلان ضریب و بهمان اصلاحیه ماده و بند و تبصره!
به هرحال اسمش را هرچه میخواهیم بگذاریم، آنقدرها توفیر ندارد، رسمش غلط و نادرست و غیرحق و ستم و بیانصافی و دو لپه خوردن و دور زدن و ریشخند قانون و بد اندر بد است که باید بالاخره روزی در این مُلک برافتد و از حیز انتفاع ساقط شود، اینکه چهار نفر دور هم مینشینند و برای خود تصمیمهای خوشگل خوشگل حقوقی میگیرند و یا اینکه فلان مدیر و رئیس، ماشالا بزنم به تخته فعال مایشاء تشریف دارند و خودشان برای خودشان میبرند و میدوزند و بر تن میکنند از عجایب روزگار است که به وفور همه جا پیدا میشود!
البته اینجور که رئیس هیأت تحقیق و تفحص از حقوقهای نجومی فرمودهاند، چندین حکم پیشنهادی برای بسته شدن منافذ و راه فرارهای شبهقانونی که موجبات تپُل شدن حقوقها را فراهم میکند، توسط این هیأت صادر شده است که ظاهراً چندتایی از قانون بودجه سر درآورده و بقیه هم خودشان را به جا و مکان مربوطه برسانند و تصویب و ابلاغ شود تا ببینیم بالاخره بعد از چندین و چند سال این پول بیتالمال با برخی کارکنان ویژه و انحصاری و نادره دوران و یکهسواران عرصه تجربه و تخصص و همهفن حریفی و بیبدیل و بینظیر، خداحافظی میکند یا باز هم یک داستانی و دعوا و سر و صدایی به پا میشود، چند نفری نقرهداغ شده و کمی فتیلهها پایین کشیده میشود و بعد از چند وقت که آبها از آسیاب افتاد، همان آش و همان کاسه روز از نو روزی از نو؟!
عرض هوشنگخانی ما این است باید متولیان و مسؤولان و دلسوزان جوری قانون و تکالیف را راست و ریس کنند که به هرکسی پیشنهاد حقوق بالاتر از حداکثری داده شد و یا فرصت نجومی و کهکشانی کردن حقوق خود و یا اطرافیان در ید اختیارش قرار گرفت، جرأت نکند بپذیرد و یا دست به قلم شود.
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.