حرف‌های خودی و بی‌خودی تبانی قیمت‌ها و کالاها! نمی‌دانم اسمش را باید تبانی گذاشت یا همدستی، هر اسم و رسمی دارد، ولی باید عرض کنم خیلی تمیز و درجه یک، کارتیمی را به انجام می‌رسانند و در بسیاری از اوقات می‌توانند در کرسی استادی نشسته و جناب شیطان را هم درس بدهند، شیطانی که […]
حرف‌های خودی و بی‌خودی
تبانی قیمت‌ها و کالاها!
نمی‌دانم اسمش را باید تبانی گذاشت یا همدستی، هر اسم و رسمی دارد، ولی باید عرض کنم خیلی تمیز و درجه یک، کارتیمی را به انجام می‌رسانند و در بسیاری از اوقات می‌توانند در کرسی استادی نشسته و جناب شیطان را هم درس بدهند، شیطانی که همه مدعیان و بچه‌زرنگ‌‌ها در محضرش تلمذ می‌کنند!
معلوم نیست چه قرارداد نانوشته‌ای وجود دارد که وقتی قیمت یک کالا گران می‌شود، بلافاصله در بازار هم کمیاب می‌شود، البته ممکن است شما بفرمایید خیر اینجوریا هم که می‌فرمایید نیست و اول کالا در بازار کم می‌شود و به دلیل همین کمبود، قیمت‌ها سودای قله نوردی به سرشان می‌زند، بله شما درست می‌فرمایید در یک اقتصاد سالم و ایضاً شرایط معمول، حرف شما درست است، عرض بنده مربوط به مواردی است که اساساً نه به کمبود ربط دارند و نه به کیفیت و نه به تلاطم بازار و افزایش هزینه تولید و قس‌علیهذا، بلکه به عواملی مانند، تصمیم یک عده‌ای برای گران کردن محصول یا خدمات، شایعه‌های ساخته پرداخته‌شده داخلی و خارجی، خبرهای واقعی از اتفاقات و تحولات پیشرو، سر بالا رفتن آب، فرصت‌طلبی فلان صنف و بهمان صنعت و یا چیزهایی در همین راستا که به هرچیز بی‌ربطی، ربط دارد، الا به آنکه باید مربوط باشد!
مثلاً برخی دلالان و سفته‌بازان و نهنگ‌‌ها به این جمع‌بندی می‌رسند که بازار خانه و مسکن و طلا و سکه و ارز دیجیتال و ریال مادرمرده و بورس را دچار شوک و سونامی و ریزش و رویش و پرش و جهش کنند، اگر برای انجام این مهم نیاز به شایعه باشد، شایعه می‌سازند، اگر باید عرضه دلار و فلان و بهمان کالا در کف بازار کم بشود، کم می‌شود، معاملات صوری و پیج و کانال و صفحه‌ها فعال شود، هرکاری که لازم است انجام می‌شود تا موج ایجاد شده تا موج‌سواران قابل بر آن سوار و در عرض دو ماه قیمت مسکن را نزدیک به چهل، پنجاه درصد بالا ببرند، یا دلار در شب عید از ۶۰ هزار تومان هم فراتر رفته و عده قلیل به آلاف و اولوف بیشتری برسند و با سقوط ناگهانی نرخ‌‌ها همین عده دوباره جیب‌هایشان تپل شود و جمع کثیری داشته‌هایشان نصف و یا بر باد رود.
یا یکدفعه کاشف به‌عمل بیاید که هویج و سیر برای کرونا خوب است و از فردا روز نه هویجی پیدا شود و نه سیری! جمعی علاقه‌مندی وافری پیدا می‌کنند به افزایش کهکشانی قیمت بلیط هواپیما و در همین روز‌‌ها اصلاً هواپیمایی نیست و که بخواهد بلیطی برای آن به فروش برسد! متریال‌های وارداتی و تولیدی و آهن و فولاد و شکر و رب و سیب‌زمینی و خیار و… ندارد، آسیاب به نوبت که همین نوبتی بودنشان هم داستانی است که عقل هوشنگ‌خانی ما به آن قد نمی‌دهد.
ما که می‌گوییم این هماهنگی و همدستی قیمت‌ها و تورم و کالا و خدمات، خیلی هم حساب شده و برنامه‌ریزی شده نیست، همین‌جور تصادفی و یهویی و اتفاقی است، اصلاً مگر می‌شود چنین کار تیمی و هماهنگی درجه یکی وجود داشته باشد، البته نه اینکه هیچ هماهنگی و نظم و همدستی و پشت‌پرده‌ای در کار نباشد، بلکه عقل هوشنگ‌خانی ما می‌گوید که زور اصلی و فصل‌الخطاب نهایی در نزد خود ما مردم و شاید بهتر بگویم، بخش زیادی از ما خلق‌ا… ایرانی جماعت است که فقط کافیست، سرخط گران شدن و کمیاب شدن و اتفاقات آتی و کاهش تولید و افزایش تنش و پیش‌بینی فلان کارشناس و افاضات بهمان مسؤول و سخنرانی و خبرپراکنی داخلی و خارجی و… به ما داده شود، خودمان چنان آش را شور و تند می‌کنیم و آب به آسیاب منتفعین و بازیگردان‌های اصلی می‌ریزیم و آتش را با بنزین خاموش می‌کنیم! که نصف قوای رسانه‌ای و اجرایی و حکومتی کشورهای نیمکره زمین هم نمی‌توانند به این خوبی بازار را به آتش بکشند!!
وقتی که چنین نیروی عظیم و قدرت شگرفی در دست هر نااهلی باشد، معلوم است که از آن بهره می‌برد، برای همین بهتر است خودمان کمی کلاهمان را بالاتر بگذاریم!
هوشنگ‌خان
دیدگاه بسته شده است.