حرفهای خودی و بیخودی دیگر نوبتی هم باشد، نوبت لوازمالتحریر است که با قیمتهای دلبرانه و جذاب خود، دود از کله والدین به هوا ببرد و تورم یهویی و سالیانهاش در کنار هم، پدر صاب بچه را درآورند! بالاخره هرچه باشد در این ملک، اقلام مختلف دایماً در صف افزایش قیمت قرار دارند و […]
حرفهای خودی و بیخودی
دیگر نوبتی هم باشد، نوبت لوازمالتحریر است که با قیمتهای دلبرانه و جذاب خود، دود از کله والدین به هوا ببرد و تورم یهویی و سالیانهاش در کنار هم، پدر صاب بچه را درآورند! بالاخره هرچه باشد در این ملک، اقلام مختلف دایماً در صف افزایش قیمت قرار دارند و هر روز شاهد جهش و پرش قیمتی کالا و محصول و یا خدماتی هستیم و معمولاً شهریور و مهر نوبت به لوازمالتحریر میرسد، بماند که در فروردین امسال هم حسابی این جنابان لوازمالتحریر متورم شدند ولی به رسم مالوف باید عمل شود که گرانی ایام آغاز سال تحصیلی، جذابیت و حلاوتی دیگر دارد! خصوصاً اینکه با افزایش قیمت برخی دیگر از اقلام لبنی و آردی همنوا شده و هارمونی دلانگیزی را پیش چشم خلقا… به نمایش بگذارند!
در کنار این بزرگواران، خدماتی مثل منگنه و فنرزنی و کپی و پرینت هم بزنم به تخته حسابی چاق و چله شدهاند و عجالتاً فنر زدن هر کتاب، به قاعده نصف قیمت همان کتاب در نیاید، لااقل هنرش را دارد که یکسوم هزینه را پوشش داده و خانوادهها را حسابی شرمنده محبت و لطف خود کند، هنر تندنویسی هم در حال رشد است که کار به کپی و پرینت نکشد!
متولیان مربوطه فرمایش کردهاند که لوازمالتحریر نسبت به سال گذشته ۴۵ تا ۵۰ درصد و خانه پرش ۶۰ درصد افزایش قیمت داشته است. البته مستحضر هستید که این نرخها هم مثل نرخ تورم اعلامی است که بزرگواران آماری و اجرایی حرف از ۳۰ و ۴۰ و خانه پرش ۴۵ درصد میزنند ولی در زندگی واقعی و کف جامعه هزینه یک خانوار نسبت به سال گذشته دستکم دو برابر شده است. که طبق تحقیقاتی که بنده داشتهام، آمار از زمان تولید تا زمان اعلام، دچار برخی ضرایب نامریی میشود و کُرک و پَرَش میریزد و قصدی در پایین کشیدن آماری فیلتر تورم نیست!
ما که میگوییم بهتر است منبعد کاغذها را به جای دورو، چندرو و حتی پررو تولید کنند که صرفه اقتصادی دفتر و کاغذ بالا برود و یک دفترچه ۴۰ برگ به قاعده یک دفتر ۲۰۰ برگ خدمات صفحهای ارائه دهد چیزی شبیه به آمار تورم لوازمالتحریر که ۲۰۰ درصد است ولی صدایش میزنند ۶۰ ! مثلاً مدادی که در سال گذشته حول و حوش ۴ تا ۵ هزارتومان بود، امروز همان جناب را باید ۱۰ تا ۱۲ هزارتومان بخریم و از اینکه فقط خانه پرش ۶۰ درصد گران شدهاند، در پوست خود نگنجیم!
تا یادم نرفته است عرض کنم که این وضعیت نابهنجار قیمتی، هیچ منفعت درست درمانی هم برای فروشندگان لوازمالتحریر که ندارد بماند، بازار آنها را هم کساد کرده و عجالتاً در شب سال نو تحصیلی، بازار سوت و کورتر از این حرفهاست که فکرش را بکنید و کمکم کسبه محترم را ترس برداشته که نکند امسال قرار است همه دانشآموزان به روش بدون کیف و هوشمند تحصیل کنند و دیگر نیازی به لوازمالتحریر ندارند، اما جنابمان، خاطر این بزرگواران را جمع میکنم که دغدغه نداشته باشید، ممکن است مدارس بدون معلم و ناظم و مربی بهداشت و ورزش باشند که عجالتاً کم هم نیستند ولی تا رسیدن به دنیای بدون دفتر و کیف و خودکار و مداد، راه زیادی مانده است، اگرچه آنقدرها هم آش دهانسوزی هم نیست.
از چند سال پیش که میزان کتابخوانی خلقا… روبه افول گذاشت و کتابفروشیها خلوت شدند و ایضاً قیمتهای لوازمالتحریر و لوازم نقاشی و خطاطی و این قسم چیزها به هم ریخته و هر روز در حال رکوردشکنی است، کمکم کتابفروشیها لوازمات تحریر و هنر و خط را هم عرضه کردند و لوازمالتحریریها به سراغ بوم و رنگ و اسباببازی و فلش و خدمات فنی و لوازم جشن و… رفتند. ولی ظاهراً امسال، این تدابیر چند شغلی هم جوابگو نبوده است و کمکم باید منتظر باشیم که پای قهوه و چای و شکلات تلخ و زبان مان لال سیگار و قلیان و دیگر تنقلات هم به این فروشگاهها باز شود. شاید دخل از پس مخارج برآمده و فرجی شود!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.