تعویض‌کاران خوش‌اشتها!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی تعویض‌کاران خوش‌اشتها! قبل از اینکه خدای‌ناخواسته به کسی یا کسانی بربخورد، خدمت‌تان عرض می‌کنیم که مطالب ذیل وصف حال افراد صنوف خدمات فنی است. در یک سرزمین دور دور دور، آن هم تعداد کمی، مثلاً ۱۰ درصد از ایشان، شاید هم یک‌درصد، اصلاً آقایی که شما باشید، فرض بفرمایید هیچی، […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

تعویض‌کاران خوش‌اشتها!

قبل از اینکه خدای‌ناخواسته به کسی یا کسانی بربخورد، خدمت‌تان عرض می‌کنیم که مطالب ذیل وصف حال افراد صنوف خدمات فنی است. در یک سرزمین دور دور دور، آن هم تعداد کمی، مثلاً ۱۰ درصد از ایشان، شاید هم یک‌درصد، اصلاً آقایی که شما باشید، فرض بفرمایید هیچی، همین‌طور یک توهمی را تخیل کرده و به رشته تحریر درآوردیم که دلمان خنک شود!

بعله! عرض می‌کردم که در آن سرزمین خیلی دور، کلی آدم فنی و خدماتی و تعمیرکار و آچار و ابزار به‌دست بود که در رشته‌های مختلف از خودرو و لوازم‌خانگی گرفته تا در و پنجره و دکور و تأسیسات و دستگاه‌های برقی و صوتی و تصویری و قس‌علیهذا، فعالیت می‌کردند و زحمت می‌کشیدند و عرق می‌ریخته و روزی کسب می‌کردند! در بین این افراد، عده قلیلی تشریف داشتند که آنقدر تعداشان کم بود که اصلاً به حساب نمی‌آمدند ولی چون خیلی گُلدرشت به چشم می‌آمدند، حضور و وجود و وزن و اثرشان آنقدری بود که نمی‌شد به این راحتی‌ها آن‌ها را نادیده گرفت و از کنار ایشان گذشت!

این بزرگواران سبک و سیاق و روش و منش خاص و منحصربه‌فردی دارند و آن جایگزینی تعویض به جای تعمیر بود، مثلاً بر سردر دفتر و مغازه و کارگاه و شرکت به خط خوانا و درشت نوشته بودند تعمیر فلان و خدمات فنی بهمان، ولی در عمل صدی به نود، تعویض و مونتاژ تنها کاری بود که به انجام می‌رساندند و از اتفاق خیلی هم از این مدل کار کردن خود راضی و خشنودند و همین‌طور قند توی دلشان آب می‌شود!

این جنابان تعویض‌کار ظاهراً اطلاع ندارند که آن مشتری بینوا که ماشین و خانه و وسایل و لوازمش، تعمیر لازم شده است، نه چاه نفت دارد و نه اخیراً گنجی کشف کرده و همه امیدش به دستان هنرمند و فن و دانش آن جناب است که با اندکی صبوری و تأمل و دلسوزی دستی به سر و گوش وسیله خراب شده بکشد و آن را تا آنجا که می‌شود با تعمیر، سروسامان داده و یا نهایتاً با تعویض یکی، دو خرده‌ریز، مشکل را مرتفع نماید! ولی این بزرگواران به‌خاطر همین بی‌اطلاعی، فی‌الفور فرمان تعویض را صادر می‌کنند!

از آنجا که همه خوانندگان محترم به‌خوبی و با حس و حال غریبی، متوجه عرایض بنده و چگونگی این داستان قریب می‌شوند، توضیح واضحات عرض نمی‌کنیم و از راه دور به آن گرامیان تعویض‌کار، خسته نباشید عرض کرده و می‌فرماییم، عبادت به‌جز خدمت خلق نیست و از هر دستی بدهی از همان دست پس می‌گیری، یک خداقوت و خدا خیرت بدهد مشتری، کلی قیمت دارد!

یکی دیگر از خلقیات این نوادر روزگار این است که همزمان با تعویض به‌جای تعمیر، علاقه‌مندی وافری به گرفتن اجرت تعمیر دارند. جوری که معمولاً هزینه قطعات و وسائل با آن همه گرانی، به قاعده نصف اجرت و حق‌الزحمه مطالبه شده توسط ایشان نمی‌رسد و وقتی عارض و شاکی می‌شوند (منظورمان همان خلق‌ا… آن سرزمین دور است) که بنده خدا، اگر خبری شده به ما هم بگو، کلهم یکی، دو ساعت یا نهایتاً یک روز وقت گذاشته‌ای، بعد طلب چند صد هزار و چند میلیون تومانی می‌فرمایی؟ انصافت را شکر!

در این هنگام است که این بزرگواران، باتمام قوا وارد عمل شده و می‌فرمایند ما دلیل این میزان دستمزد را یک به یک می‌گوییم شما سیاهه کنید، اول از همه، به‌جای اینکه وقت زیادی صرف تعمیرات کنیم، سریع برایت تعویض کردیم تا حالش را ببری و وقتت تلف نشود! دوم از همه، بحث چندین و چند سال تجربه و مهارت است، حرف از یکی، دو ساعت و یک روز که نیست! و سوم از همه، خانه‌ات شده چند میلیارد، ماشین‌ات چند صد میلیون و لوازم خانگی‌ات چند ۱۰میلیون، نمی‌شود که قیمت وسایل و دارایی تو اینقدر بالا برود و دستمزد ما سر به فلک نگذارد!

از آنجا که این دلایل متقن و توجیهات محکم را روی سنگ بگذاری آب می‌شود، خلق‌ا… راه دور مدت‌هاست که اگر بتوانند از خیر تعویض و تعمیر هم می‌گذرند و در دل دعاهای سخت می‌کنند!

 

 

هوشنگ‌خان