حرفهای خودی و بیخودی حقوق بازنشستگان بر لبه تیغ! قطع به یقین، صدی به نود همه شما خوانندگان محترم با تغییر و تحولات خاص و ویژه در برنامه هفتم توسعه و ایضاً شعبدههایی که هر چند وقت یک بار صدای آن درمیآید آشنا شدهاید، اگر هم تاکنون سعادت آن را نداشتید، امروز یکی از […]
حرفهای خودی و بیخودی
حقوق بازنشستگان بر لبه تیغ!
قطع به یقین، صدی به نود همه شما خوانندگان محترم با تغییر و تحولات خاص و ویژه در برنامه هفتم توسعه و ایضاً شعبدههایی که هر چند وقت یک بار صدای آن درمیآید آشنا شدهاید، اگر هم تاکنون سعادت آن را نداشتید، امروز یکی از آنها را خدمت مبارکتان عرض میکنیم، شاید جنابان دولتیان که نوشتهاند و جنابان وکیلالملهها که قرار بر بررسی و تصویب دارند، فکری به حال آن کنند و همه رشتههای این چند ساله در همسانسازی حقوق بازنشستگان، به یکباره پنبه نشود!
بله همانطور که احتمالاً حدس زدید، همسانسازی حقوق بازنشستگان که البته تاکنون آنقدرها هم درست و درمان اجرا نشده و بازنشستگان گرامی کلی خون دل از دست مجریان بابت این فقره خوردهاند، در برنامه هفتم توسعه بهطور کل و همچین کفبر، از دور خارج گشته و هیچ اثری از آن یافت نمیشود. تا آنجا که یکی از بزرگواران اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری، فرمودهاند که در برنامه هفتم توسعه، همسانسازی که حذف شده بماند، ناهمسانسازی تشریففرما شده است، (یک چیزی در همین مایهها!)
به هرحال در روزگاری که خلقا… با داشتن چند شغل از پس هزینههای زندگی برنمیآیند و زور و بنیه جوانی و تحصیلات و مهارت و این قصهها هم کارساز نیست، همان مانده است که بازنشسته شریفی که سالهای سال کار و تلاش کرده و هر ماهه بخشی از حقوق خود را تقدیم کرده تا در روزگار پیری، عصای دستش باشد را به حال خود رها کنیم و اینکه هر سال براساس تورم، افزایش حقوق ناچیزش را همسان و تنظیم کنیم را دریغ نموده و بهطور کل به خاطرهها بسپاریم!
ما که میگوییم احتمالاً این همسانسازی و افزایش حقوق متناسب با تورم و حتی جلوتر از تورم، در جایی از برنامه هفتم توسعه آمده است آن هم خیلی تپل و همچین چرب و چیل! و حسابی هم برای عزیزان بازنشسته سنگتمام گذاشته شده است ولی متأسفانه در این شلوغپلوغی برنامه، به چشم نیامده است وگرنه نمیشود که جنابان اجرایی و مجلسی همینطور یهویی، این قاعده و روش را هوا کرده باشند. بنابراین اول خودمان بعد عزیزان جامعه کارگری و ایضاً کلیه بازنشستگان و خانوادههای مکرم آنها را دعوت میکنیم یکبار با دقت و وسواس، صدر تا ذیل برنامه را بخوانند، تا معلوم شود که این مردمیسازی اقتصاد و عدالت در حقوق و مزایا و تجمیع و شفافسازی حقوق مسئولین و توجه به قشر ضعیف جامعه و تکریم پیران و ریشسفیدان، در جایجای این برنامه، جا خوش کرده است!
البته این را هم بگویم که بعید نیست اهداف بسیار عالیتری در پشت این حذف همسانسازی وجود داشته باشد که یکی از آنها این است که عزیزان بازنشسته در فکر رفتن به سرکار و حتی شغل دوم و سوم هم باشند تا بازنشستگی و در خانه ماندن خدایناخواسته باعث خمودگی و افسردگی و دلمردگی جنابشان نشود و شور و حال و سرزندگی و شاید هم هیجان و زور و بنیه جوانی ایشان بازگردد و زندگی لبخند ملیح خود را نثار ایشان نماید. به هرحال در هر اقدام و حرکت و تصمیم متولیان و مربوطان و تصمیمسازان و برنامهریزان و بودجهبندان، حکمتهای زیادی نهفته است (اگر نگوییم کراماتی وجود دارد!) که هر آدم معمولی و هوشنگخانی نمیتواند از آنها سر در بیاورد.
راستی تا یادمان نرفته است عرض کنیم که این ناترازی صندوقهای بازنشستگی چیز مصیبتزا و دردسرآفرینی شده است و مسئولان در تلاشند که با همه همت خود فکری به حال آن کرده و وضعیت اولاً بدتر از این نشود و ثانیاً روبه بهبود گذاشته و قوام و تراز به صندوقها برگشته تا هر سال دولت مجبور نباشد چندین همت نثار کند تا ناترازی به کلهپایی منجر نشود. اما بزرگواران متولی حواسشان باشد که آن مردمیسازی اقتصاد که با چند برابر کردن هزینههای خلقا… درصدد بهبود معیشت بود، نتیجهاش مثل روز روشن است، ایندفعه هم عجالتاً خرج ناترازی میزبان را از جیب بازنشسته میهمان درنیاورید که این نیمنفسها هم به شماره خواهد افتاد!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.