اف‌ای‌تی‌اف، ما داریم می‌آییم!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی اف‌ای‌تی‌اف، ما داریم می‌آییم! راستش را بخواهید نمی‌دانم، بالاخره ما در حال روی خوش نشان دادن به اف‌ای‌تی‌اف و سی‌اف‌تی و آن پالرمو نیم‌بند هستیم و یا ایشان بعد از مدت‌ها و اره‌کشی‌های فیمابین، به این صرافت افتاده‌اند که دست از قهر و دوری برداشته و دست دوستی و مهر […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

اف‌ای‌تی‌اف، ما داریم می‌آییم!

راستش را بخواهید نمی‌دانم، بالاخره ما در حال روی خوش نشان دادن به اف‌ای‌تی‌اف و سی‌اف‌تی و آن پالرمو نیم‌بند هستیم و یا ایشان بعد از مدت‌ها و اره‌کشی‌های فیمابین، به این صرافت افتاده‌اند که دست از قهر و دوری برداشته و دست دوستی و مهر و محبت دراز کنند.

البته خیلی هم مهم نیست که قرار است کدام طرف یک قدم جلو برود، مهم این است که بالاخره یک در میان گام‌های مانده را ‌بردارند تا بعد از مدت‌ها تکلیف قطعی این سه‌گانه دردسرساز معلوم و مشخص شود.

البته اینکه چرا و چگونه است که به این جناب اف‌ای‌تی‌اف، سال‌هاست روی خوش نشان نداده‌ایم و این مادر مرده را مهجور و محروم از تأیید و اقبال و علاقه و اجرا نگه داشته‌ایم، اطلاعی در دست نداریم و اینکه این پالس‌های مثبت و شاید و احتمالاً‌ها و روی خوش نشان دادن و تأیید و همراهی‌های ضمنی و تلویحی، جدی جدی و واقعی است یا در همچنان بر همان پاشنه می‌چرخد و فقط قرار است که کمی تا قسمتی هیجان‌درمانی و انرژی مثبت توزیع و صادر شود، از این یکی هم اطلاعی نداریم.

ما که می‌گوییم، هر کاری که این مسئولین گرانقدر انجام دهند، باز هستند عده‌ای آدم قدرنشناس که عیب و ایراد می‌گیرند و تیکه می‌اندازند، مثل حرف‌هایی که پشت سر همین جناب مستطاب، برجام که کاملاً معرف حضور هستند گفته می‌شود و هنوز که هنوز است و بعد از حدود هشت سال، نفهمیدیم که خوب است، بد است، به نفع و مورد اقبال یا به ضرر است و موجب اضطرار! مشکل اینجاست که آن جنابان یانکی و غربی و اذناب عموسام هم تکلیف‌شان با خودشان و برجام معلوم نیست، یکی آن را درست و درجه یک و بهترین پیمان و توافق ممکن می‌داند، یکی دیگر لطف و محبت و شکست در مذاکرات برابر ایران و کلاه گشاد و این قسم توصیفات و عبارات!

برای همین عرض می‌کنیم که عزیزان مسئول و مربوط و متولی خیلی کاری به کار حرف‌ها و سخن‌ها و مخالف و موافق و همراه و سنگ‌انداز نداشته باشند، عجالتاً جناح و باند و تیم و دسته را هم بی‌خیال شوند، کلاهشان را قاضی فرمایند، آنچه به نفع خلق و میهن است، همان را بی‌کم و کاست انجام دهند، هرچه هم موجب زیان و ضربه به حکومت و ملت می‌شود، از خیرش گذشته و یا کلاً کن‌فیکونش نمایند برود پی کارش! وگرنه از روز ازل پشت سر مردان سیاست حرف زیاد بوده و هست تا آنجا که جناب سهراب کاشتن درخت را برای تازه شدن هوای سپهر سیاست، تجویز فرموده‌اند!

راستی تا یادمان نرفته است عرض کنیم، خلق‌ا… عامی جماعت که ناخن به ناخن می‌مالند و مشتاقانه صبوری می‌کنند تا دلار و طلا خیزهای بزرگ‌تری ‌بردارد و طلا و دلارهای خود را بفروشند و یا فی‌الحال برای خرید به بازار لشکرکشی کرده‌اند، از من ساده‌دل بچه هوشنگ بشنوند که این قلدرهای بازار، یعنی دلار و طلا، آنقدر‌ها زور و بنیه‌ای ندارند که از پس آرزو و طمع و میل شما بزرگواران برآیند و خانه پُرش چند درصدی بر پول شما می‌افزایند که به این همه اضطراب و بیم و امید و خوشحالی از متورم شدن اقتصاد و ضرر و زیان مردم، جداً و انصافاً نمی‌ارزد.

فقط این را هم عرض کنم که آرزوی ما بر این بود که این ثبات چند ماهه قیمت ارز و دلار به شیب نزول چند درصدی منتهی می‌شد و پاییز و زمستان امسال، تومانی، هفت صنار با سال گذشته فرق می‌کرد، اگرچه مهم و حساس و اساسی آخر سال و زمانه نمود و ظهور کسری بودجه است که معلوم می‌شود که هر یک مَن ماست چقدر کره دارد و این مسیر تورمی یک‌ساله با سلام و صلوات به بهار می‌رسد و سال نکو از بهارش پدیدار می‌شود یا مانند سال گذشته و سنوات ماضی‌تر، بخشی از کسور و کمی و ناترازی‌ها از معادن موج و قله‌های ارزی، طلایی استخراج می‌شود!!

 

هوشنگ‌خان