مجتبی قدیری-مدیریت در کشور ما بیش از آنکه علمی و آدمیک باشد، سنتی و خانوادگی است و بدتر آنکه این مدیریت موروثی است. یعنی فرزند یک مدیر اگر لایق هم نباشد و تخصص و تحصیلات هم نداشته باشد باز مدیر است چرا که مدیر آفریده شده است. مدیریت سنتی، واقعیت جامعه ماست! مدیریتی موروثی و […]
مجتبی قدیری-مدیریت در کشور ما بیش از آنکه علمی و آدمیک باشد، سنتی و خانوادگی است و بدتر آنکه این مدیریت موروثی است. یعنی فرزند یک مدیر اگر لایق هم نباشد و تخصص و تحصیلات هم نداشته باشد باز مدیر است چرا که مدیر آفریده شده است.
مدیریت سنتی، واقعیت جامعه ماست! مدیریتی موروثی و به دور از دیدگاههای علمی و در تضاد با مدیریت علمی. البته مدیران سنتی ما برای عقب نماندن از دکوپز مدیریتی، هزینههای گزاف برای خرید تکنولوژی میکنند. اما کمترین بهرهبرداری را از تکنولوژیهای روز دارند.
مدیران سنتی ما به شدت مخالف نظرات علمی هستند؛ نظراتی که باورها و شیوههای مدیریتی آنها را زیر سؤال میبرد. دوستی تعریف میکرد در یک همایش مدیریتی شرکت کرده بود سخنران همایش با اعلام اینکه کدام یک از شما مدیران حاضر هستید برترین مدیر در حوزه تجارت الکترونیک را استخدام کنید؟ جالب بود که در آن جمع چند صد نفری مدیران، چند نفری بیشتر اظهار تمایل نکرده بودند و سخنران همایش از این استقبال سرد شوکه شده بود! این دوستمان تعریف میکرد، چند وقت بعد سخنران همایش را در یک برنامه دیگر بهطور اتفاقی دیده و در خصوص آن سؤال پرسیده بود که آیا وی علت این استقبال سرد را میدانسته و یا فهمیده است و سخنران مذکور با این ادعا که وی فکر نمیکرده حاضران در برنامه تمایلی به استخدام برترین مدیر تجارت الکترونیکی نداشته باشند. بعد از تحقیق و بررسی این موضوع، متوجه میگردد ساختار سنتی مدیریت در کشور پذیرای مدیران توانمند نیست، مدیرانی که به دنبال خود تحولات زیادی میآورند و قطعاً با مدیریت سنتی نمیتوانند کار کنند.
این دوستمان تعریف میکرد کمی بیشتر که به موضوع فکر کردم دیدم چقدر این سخنان درست است؛ چرا که بسیاری از مدیرانی را که من میشناختم و در آن همایش حضور داشتند، مدیران سنتی بودند که در مجموعه تحت امر خود به صورت خانوادگی و سنتی مدیریت میکردند. لذا نمیتوانستند با یک مدیر علمی و آکادمیک هر چند هم توانمند و متبحر باشد کار کنند!
اینکه ضریب بهرهوری نیروی انسانی در بسیاری از واحدهای ما پایین است و بسیاری از واحدهای اقتصادی ظرفیت خالی دارند، شاید مهمترین علتش همان مدیریت سنتی و خانوادگی باشد. چرا که این نوع مدیریت نمیتواند افزایش بهرهوری و ظرفیت بالقوه را بالفعل تبدیل کند.
مدیریت سنتی برای اینکه در رأس بماند و خدای ناکرده جایگاه خود را از دست ندهد، حتی به مقابله با مدیریت علمی و آکادمیک روی میآورد. این حقیقتی است که به راحتی در جامعه ما نمایان است. یک بازدید از مدیریت بخش دولتی و خصوصی گواه این امر است. متأسفانه مدیریت سنتی ما هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی ریشه دوانده است و به راحتی نمیتوان مدیریت سنتی را کنار گذاشت. از اینرو امیدواریم در کسبوکارهای جدید مدیریت علمی و آکادمیک استقرار یابد. تا رشد و نمو این بخش باعث گردد تا در بخشهای دیگر نیز این مدیریت راه یابد. راه یابی که میتواند بسیار از مشکلات بخش اقتصادی را مدیریت نماید و ضرر و زیانهای اقتصادی را به حداقل برساند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.