بالا غیرتاً، مواظب باشید از آن طرف بوم نیفتید!! ما که کلاً سرمان درد میکند برای نقد منصفانه ! حالا اگر موضوع به خودی خود دارای پیاز داغ اضافی و شوری و تندی مضاعف باشد که چه بهتر هم کار ما راحتتر میشود و هم نقدمان منصفانهتر! البته بهخاطر ملاحظاتی خیلی هواسمان را […]
بالا غیرتاً، مواظب باشید از آن طرف بوم نیفتید!!
ما که کلاً سرمان درد میکند برای نقد منصفانه ! حالا اگر موضوع به خودی خود دارای پیاز داغ اضافی و شوری و تندی مضاعف باشد که چه بهتر هم کار ما راحتتر میشود و هم نقدمان منصفانهتر!
البته بهخاطر ملاحظاتی خیلی هواسمان را نمیدهیم به احوالات برنامهها و سریالهای سیما، اما از آنجا که این سریالهای جدیدالورود تلویزیون بستر کار را برایمان مناسب نموده است! و صد البته، این دل کوچکمان نمیتواند حرفش را نزند، گفتیم عرضی کنیم، شاید کمی حواسها جمع وجور شود.
دم به ساعت، برخی خرده میگرفتند که چرا در برنامهها و سریالها آموزش دادن و فرهنگسازی اینقدر مستقیم و همچین گل درشت به مخاطب ارایه میشود و باید کمی در لفافه و زیرپوستی حرفهای اصلی را زد که زدگی ایجاد نکند و بیننده محترم خودش برسد به آن جمعبندی که قرار است، برسد. اما انگار دستاندرکاران مربوطه آنقدر این نقدها را جدی گرفتهاند که از زیرپوستی و غیرمستقیم و این حرفها هم گذشتهاند و آنقدر به عمق نفوذ کردهاند که کمتر کسی قادر است بفهمد قرار است چه چیزی گفته شود و کدام عیب و ایراد و اشکال مطرح شود و مزمت شود و زیر سؤال برود.
حالا قرار نیست که برای برخی که اهل دور زدن و پیچاندن هستند کلاس آموزش تکمیلی و برای آنانی که دلشان میخواهد اهل فن بشوند، نکتههای ظریف و روشهای نوین و پیشرفته بیمرامی و دور زدن و گروکشی را یاد بدهیم. و اگر بیننده محترم، به دلیل ضیق وقت و گرفتاری کاری و یا دلمشغولی به اینترنت و فضای مجازی و ماهواره، فقط برخی قسمتهای یک سریال را ببیند، امر بر ایشان مشتبه نشود که انگار برخی چیزها جایشان را دادهاند به برخی چیزهای دیگر و فیالمثل شهادت دروغ، عین حق است و در راستای منش عدالتخواهی و اگر حواست باشد که چطور یک نفر را با نقشه ماهرانه کله پا کنی و دخلش را بیاوری، میشود زرنگی و حواسجمعی و هنر !
ما که عقل هوشنگخانیمان آنقدرها قد نمیدهد که بفهمیم این چرخش ۱۸۰ درجهای چه صیغهای است و اگر این وسط یک خروار بدآموزی بماند روی دست مشتریان نیم بند سریالهای وطنی، باید چه گلی به سر بزنیم.
بهنظر میرسد همان شخصیتهای کلاً سیاه و سفید یکدست سریالها و فیلمها، هرچه بود، به هر حال تکلیف ملت را با خیر و شر و راست و ناراست معلوم میکردند ولی حالا این شخصیتهای خاکستری گرگ و میشی که نه معلوم است کارهایشان از روی بدخواهی بدطینتی است و یا از روی ندانمکاری و سادگی و یا دل سنگ برایشان آب میشود و یا کارهایی میکنند و حرفهایی میزنند که انگار قرار است یک کار ناصواب بزک شود و عین صواب در دل مردم جا خوش نماید و یا کاری درست و اخلاقی چنان اثرات بدی بهجا میگذارد که صد رحمت به نادرستی و حقکشی!
ما که دلمان میخواهد نه از این طرف بوم بیفتید و نه آنچنان حواستان را بدهید به بیان زیرپوستی و در لفافه سخن گفتن و ترس از تیغ تیز منتقدان که یکدفعه سر از آن طرف بوم در آورده و کار از کار بگذرد!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.