آموزش و پرورش در محاق!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی آموزش و پرورش در محاق! راستش را بخواهید نمی‌دانم این آموزش و پرورش کار اشتباهی کرده، ناخلف‌بازی درآورده، کلاً چه خبط و خطایی کرده است که اینجور مورد بی‌مهری و شاید هم قهر و نامهربانی عزیزان بودجه‌ای و برنامه‌ای و تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران قرار گرفته است. فکر می‌کنم دچار عاق […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

آموزش و پرورش در محاق!

راستش را بخواهید نمی‌دانم این آموزش و پرورش کار اشتباهی کرده، ناخلف‌بازی درآورده، کلاً چه خبط و خطایی کرده است که اینجور مورد بی‌مهری و شاید هم قهر و نامهربانی عزیزان بودجه‌ای و برنامه‌ای و تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران قرار گرفته است.

فکر می‌کنم دچار عاق والدین شده باشد که اینجور مهجور و مظلوم و بی‌مدیر و معلم و بی‌سروسامان شده است، شاید هم از ارث (بخوانید بیت‌المال) محروم شده و خودش نمی‌داند، یا حتی بعید هم نیست که بحث بر سر همان اصل ۳۰‌ام قانون اساسی است که جوری دور خورده و زیر و زبر شده و تلوتلو می‌خورد که کم‌کم دوستانی که شیر بودجه در دستان مبارکشان است، به این فکر افتاده‌اند که بهترین فرصت است که کار را یکسره کرده و این بار سنگین مالی را برای همیشه از سر مبارک بودجه سنواتی و برنامه‌های پنج ساله برداشته تا نه از تاک، نشانی بماند و نه از تاک نشان!

در خبر است که کار به کسری ۶۰ تا ۷۰ هزار معلم رسیده است، یعنی تقریباً ۱۰ تا ۱۵ درصد نسبت به کل معلم‌‌های کشور همچنان کسری معلم داریم و با این دست‌فرمان و شرایطی که مشاهده می‌شود، زمان زیادی می‌خواهد تا اوضاع بسامان شود و کم و کسری‌ها جبران گردد، اگر قراری بر تغییر ریل باشد!

به هرحال آن تحصیل رایگان که همچنان سفت و سخت به قوت خود باقی است و مدارس حق دریافت حتی یک ریال از والدین را ندارند و هرچه هست کمک‌های مردمی و داوطلبانه و خیرخواهانه و مشتاقانه و از سر پولداری بیش از حد خانوار‌ها و ریخت و پاش و عمل به وظیفه و رسالت اجتماعی و فردی و اینجور دلائل است. بنابراین پیشنهاد می‌شود این کم و کسری معلم هم مردمی‌سازی شود و والدین محترم به‌خاطر همه آن دلائلی که به مدارس پول می‌دهند، به‌صورت برنامه‌ریزی شده و منظم و شیفتی و هر چند روز یکبار، نقش معلم را ایفا نمایند و یکبار دیگر در صحنه بودن ملت را به رخ رایگانیان و تاریخ علم‌آموزی و آموزش و پرورش این مرز و بوم بکشند تا بر همگان ثابت شود که اگر بخواهیم فعل خواستن را صرف کنیم، صرف می‌کنیم، میل می‌کنیم و حتی سرو هم می‌کنیم!

فقط حیف که تأمین معلم به مقدار لازم و تأمین بودجه و اعتبار به میزان کافی دارای اصل و فرعی در قانون اساسی نیست، و برخی افراد معلوم‌الحال مجهول‌التحصیلات! فرمایش می‌کنند که وقتی تحصیلات رایگان از وظایف دولت‌هاست، به طریق اولی، داشتن معلم کافی و فضای آموزش وافی هم باید برقرار بر مدار باشد وگرنه نقض غرض می‌شود و تحصیلات رایگان ابتر می‌ماند!

خواستیم از همین تریبون به این عزیزان، اعلام کنیم، اگر مسئولان و متولیان و سیاست‌گذاران ساربان هستند خوب بلدند که این کاروان خسته و کوفته و نرسیده بی‌قوت و اعتبار و فضا را به سر منزل مقصود برسانند، یک نمونه‌‌اش همین تحصیل رایگان، که همگان شاهد هستند که حتی کوچک‌ترین خط‌وخشی هم در طی این سالیان دراز به آن نیفتاده است. حالا راه به راه مغرضان و معاندان، برای عزیزان مسئول صفحه بگذارند و انقولت آمده و عیب و ایراد بنی‌اسرائیلی، قطار کنند!

البته هرچند که اینها را عرض کردیم ولی یک سؤال، بدفرم روی مخ جنابمان رژه می‌رود که این کسری چند ۱۰هزارتایی معلم که محصول یک روز و یک سال و دو سال که نیست و طی سالیان متمادی شرایط به این وخامت رسیده است، یعنی یک معاونتی، مدیریتی، اداره‌ای، واحدی و حتی یک نفر هم در این وزارت کریمه عریض و طویل نبود که حواسش به این یک قلم باشد؟

توهمات ذهن بیمار ما می‌گوید که حکماً حواس‌ها جمع بوده، ولی احتمالاً روی کاهش ورودی دانش‌آموزان و یا ریزش و ترک‌تحصیل ایشان و شاید هم عزیمت به کشورهای همسایه برای تحصیل رایگان، حساب باز کرده بودند و یا مثلاً طرحی در دست دارند که با فشردگی مقاطع تحصیلی، به توفیق کاهش تعداد معلمین و افزایش کمک‌های مردمی داوطلبانه هنگفت، نائل شوند!

ا…‌اعلم!

هوشنگ‌خان