حرفهای خودی و بیخودی ناسالم برای عموم! نمیدانم بالاخره برخی از ما ملت متوجه میشویم که باید قبل از آنکه قضاوت کرده و حکم صادر کنیم، لااقل برویم معنی و مفهوم بعضی چیزها را یاد بگیریم و سپس با علم و دانش تشریف بیاوریم و بر کرسی قضاوت نشسته و فلان مسئول و بهمان […]
حرفهای خودی و بیخودی
ناسالم برای عموم!
نمیدانم بالاخره برخی از ما ملت متوجه میشویم که باید قبل از آنکه قضاوت کرده و حکم صادر کنیم، لااقل برویم معنی و مفهوم بعضی چیزها را یاد بگیریم و سپس با علم و دانش تشریف بیاوریم و بر کرسی قضاوت نشسته و فلان مسئول و بهمان مدیر را زیر سؤال ببریم و از بینظمی و رهاشدگی و بیخیالیها زجهمویه کنیم!
مثال حی و حاضرش همین قضیه آلودگی هواست، معلوم نیست کدام آدم شیر پاک خوردهای به خلقا… ایرانی جماعت گفته است که وقتی شاخص آلودگی از عدد ۱۵۰ میگذرد و رنگ قرمز خوشرنگی که نشانه این است که هوا برای عموم آلوده است، معنی و مفهوم آن این است که برای عموم آلوده است!
من نمیدانم از چه موقع و تاریخی، دانشآموزان و دانشجویان جزء عموم مردم به حساب میآیند که عدل وقتی سر و کله آلودگی پیدا میشود، همه مدعی عمومی بودن میکنند. البته دلیلش خیلی خیلی مشخص است که وقتی ایشان جزء عموم قرار گرفتند، بهخاطر خطری که در قرمزی هوا وجود دارد، باید به تعطیلات تشریف ببرند، خب من هم بودم دوست داشتم جزء عمومیها به حساب بیایم که یک روز از درس و مدرسه و دانشگاه راحت باشم.
حالا این دانشآموزان و دانشجویان را میگوییم بچهاند، نوجوان و جوان هستند، سر پر سودایی دارند و اقتضای سن و سال است که بخواهند بهانهای پیدا کرده و خودشان را قاطی عموم مردم جا کنند، ولی واقعاً این حرکات از کارمند و کارگر جماعت هم بعید است که کافی است جناب شاخص آلودگی پای لنگ خود را کمی از عدد ۱۵۰ بالاتر بگذارد، یکدفعه این بزرگواران هم هوس قرار گرفتن در لیست عموم به سرشان میزند و میگویند وقتی هوا برای عموم پرخطر است چرا ما باید سرکار برویم!
جلالخالق از این همه دورنگی و چندرنگی، تا همین چند روز پیش همین مدعیان امروزی خود را کارگر و کارمند و طبقه ضعیف و متوسط معرفی میکردند، آفتاب آلودگی که میدمد، میشوند خلقا… عامی جماعت!
باور بفرمایید حتی مدعیالعموم هم اینقدر خود را جزء عموم جامعه حساب نمیکند که برخی از ما مردم خود را از طبقه عوام و عموم جامعه، تصور میکنیم و حتی کار به جایی میرسد که میگوییم اصلاً عموم یعنی خود ما و اگر کارگر و کارمند و محصل و دانشجو را کنار بگذاریم، دیگر عمومی باقی نمیماند که کسی در آن قرار بگیرد! حاشا و کلا از این ادعاهای عجیب و غریب!
چند روزی است که شاخص آلودگی هوای شهر و دیار ما یعنی اصفهان بیآب و خاک و هوا، که روزی نصف جهانی بود برای خودش، بد فرم در آن بالا بالاها سیر میکند و چنان قرمز شده است که باور بفرمایید ما میگوییم بیشتر به بنفش شبیه است ولی عزیزان متولی و تصمیمساز و تصمیمگیر، میفرمایند قرمز و نارنجی و بنفش و حتی قهوهای هم فقط یک رنگاند، تنتان سالم باشد، عمر دست خداست!
خیلی مجال و فرصتی برای روایت ارهکشیهای هر ساله بر سر آلودگی و تعطیلیها ندارم که اگر هم به محض قرمز شدن شاخص، مدارس و ادارات را تعطیل کنند، همین خود ما، عارض میشویم که چه خبر است، یکباره کشور را تعطیل کنید برود پی کارش!
البته تا یادم نرفته یادی کنم از برخی از همین متعلقین به عموم جامعه که کلاً در دنیا و فضای دیگری سیر میکنند، شاخص از ناسالم و بسیار ناسالم به خطرناک هم که برسد و اعلام تعطیلی عمومی شود و مثل قضیه کرونا همگان به قرنطینه اجباری بروند، باز این نازنین خلقا…، باید به سر کار و بار خود بروند، پیادهرو و خیابان را گز کنند و سر از بازار و پاساژ و مراکز خرید درآورند، حتی اگر آنها تعطیل باشند!
یعنی جنسمان جور جور است، هر مدلش را بخواهی پیدا میشود، از متولی و مسئول رنگنشناس تا محصل وقتشناس، از کارگر و کارمند رنجور از تنگی نفس و سرگیجه تا عاشق و شیدای هوای آزاد آلوده…!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.