حرفهای خودی و بیخودی قرار بیقراری! در خبر است که شورایعالی کار، بالاخره تشکیل جلسه مرحمت فرمودند و از آنجا که مهمترین خواسته جامعه کارگری ترمیم حقوق بوده و ماههاست پیگیر این موضوع هستند، در این جلسه مقرر گردیده است که طی جلسات کارشناسی موضوع بررسی شود و اواخر آبان ماه جلسه نهایی برگزار […]
حرفهای خودی و بیخودی
قرار بیقراری!
در خبر است که شورایعالی کار، بالاخره تشکیل جلسه مرحمت فرمودند و از آنجا که مهمترین خواسته جامعه کارگری ترمیم حقوق بوده و ماههاست پیگیر این موضوع هستند، در این جلسه مقرر گردیده است که طی جلسات کارشناسی موضوع بررسی شود و اواخر آبان ماه جلسه نهایی برگزار شده و تکلیف این قصه دور و دراز افزایش نصف و نیمه حقوق کارگران، معلوم شود.
فهم هوشنگخانی ما میگوید، با این دست فرمان و دستدست کردنها و سپردن امور به بحثهای کارشناسی مطول، فقط کافی است نتیجه آن جلسه موعود آخر آبانی هم این بشود که همچنان نیاز به بررسی کارشناسانهتر و دیدن همه زوایا و بررسی جزئیات و… به شدت احساس میشود و یک پاسکاری جدیدی با موفقیت به انجام برسد و سرمای شدید و آلودگی هوا و کمبود گاز هم دلائل موجه و بدیهی عقب افتادن و برگزار نشدن یکی، دو جلسه بعدی شود تا به ماههای آخر سال برسیم و آن وقت یکی از متولیان و طرفین با دادن قولهای مساعد و قرارهای بیبرو برگرد، افزایش حقوق سال آتی را با ترمیم سالجاری یک کاسه فرمایند تا درست شب عید و در بحبوحه خبرهای نوروزی و تلاطمهای کسری بودجهای و احیاناً بازیهای تکراری دلار و سکه، جلسه دیروقت شورا برگزار شده و مثل افزایش حقوق سال ۱۴۰۲، اعداد و رقم افزایش جز ناامیدی و آه و حسرت چیزی بهبار نیاورد!
اینکه عزیزان مسئول از کاهش نرخ تورم میگویند ولی گرانی و افزایش قیمتهای دومینوئی همچنان ادامه دارد و معلوم نیست در این ملک افزایش قیمتها زیر سر کدام عنصر مجهولالهویهای است که وقتی دلار ماهها تکان هم نخورده، قیمتها روبه افزایش و صعودیاند، وقتی لحظه به لحظه هم قیمت ارزها جابهجا میشود، باز قیمتها پرش و جهش خود را ادامه میدهند. هوا سرد میشود، قیمتها بالا میرود، گرم میشود، بالا میرود، جنگ آسیای میانهای میشود دوباره قیمتها میل به صعود خود را حفظ میکنند، جنگ خاورمیانهای مدیترانهای میشود، همچنان این قیمتها هستند که بالا میروند، کلاً فقط بالا میروند با دلیل و بیدلیل!
فقط این وسط حقوق کارگر بینواست که اگر افزایش پیدا کند، باعث ایجاد تورم میشود و ایضاً بالا رفتن حقوق کارمند، تورمزاست و عزیزان مسئول و اجرایی و کارفرمایی، اهتمام ویژه و حتی رسالت قطعی دارند که جلو این اتفاق مهیب و خطرناک را که بنیان اقتصاد کشور را به لرزه میاندازد را بگیرند و از قضا در این یک قلم کار آنقدری خوب عمل میکنند که خودشان هم هر چند وقت یکبار قول ترمیم و اصلاح میدهند تا از شدت و حدت خوبی کاری که کردهاند کاسته شود!
ظاهراً افزایش حقوق کارمندان در سال آتی قرار است به مانند سال گذشته در حول و حوش ۲۰ درصد نوسان پیدا کند و از آنجا که نرخهای رسمی تورم، اعداد ۴۵ و ۴۶ را نشان میدهند و سال گذشته هم که بزنم به تخته سال مردمیسازی اقتصاد بود و رکوردزنیهای تاریخی از همان موقع شروع شد، یعنی در دو سال پیدرپی افزایش حقوق کارمندان حداقل ۲۰ تا ۲۵ درصدی با نرخ تورم رسمی (واقعیاش که بماند) شکاف و گسل پیدا کرده است و میتوان به راحتی حدیث مفصل بخوانیم از مجمل!
حرفی نیست، کارگر و کارمند به جای تمرکز بر کار و فعالیت خود و دغدغهمندی نسبت به وظیفه و شغل و اربابرجوع و کارفرما، باید یا در حال دَر کردن خستگی و کوفتگی شغل دوم و سوم خود باشد و یا در کش و قوس فشار هزینهها و معیشت زمینگیر شده خود. بحث وقتگذرانی با عیال و فرزندان و ایضاً تفریح و گردش و مطالعه و ورزش و این قصهها هم که بیشتر به شوخی میماند و جالب است که از کسانی که وقت و فرصت و حال و حوصله و نفس رسیدگی و مراقبت از خودشان را هم ندارند، میخواهیم که حواسشان به تولید و محصول و مشتری و اربابرجوع و ادبیات و لحن و صبر و قسعلیهذا باشد…!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.